English Version
This Site Is Available In English

خواسته مانند بذری است که کاشته می‌شود

خواسته مانند بذری است که کاشته می‌شود

ای که با نامت جهان آغازشد                    دفتر ماهم به نامت باز شد 

دفتری که از عشق تو زیور گرفت                 کارما از چرخ بالاتر گرفت

می‌گویند: خداوند قدرتی دارد که به آن کن‌فیکون گفته می‌شود؛ یعنی هرچیزی را بخواهد خلق می‌کند؛ البته آن خلق هم مراحل خاص خود را دارد؛ اما در قالب ذهنی ما انسان‌ها آن خلق الساعه است؛ یعنی بلافاصله اتفاق می‌افتد. انسان نیز در ذهن خودش همچین قدرتی دارد؛ یعنی ما هم در ذهنمان می‌توانیم هر چیزی را الساعه خلق کنیم. تمام کارهای انسان با یک جرقه و یا یک ایده و فکر آغاز می‌گردد؛ مثلاً صبح که از خواب بلند می‌شوید و تصمیم می‌گیرید قرمه‌سبزی درست کنید مواد لازم را تهیه می‌کنیم و غذا را بار می‌گذاریم تا ظهر قرمه‌سبزی ما آماده شود؛ این مراحل خواست ما درست کردن قرمه‌سبزی بوده و امری در ذهن شکل گرفته است. حال حرکت ما در آن جهت و همیارکردن شرایط قرمه‌سبزی را آماده کرده‌ایم و آماده‌شدن قرمه‌سبزی می‌شود اخر امر؛ اما در کنگره مسافرهای ما می‌آیند هدف آن‌ها درمان اعتیاد است و در کنگره آن‌ها حضور دارند که با تخریب بالایی وارد کنگره می‌شوند. در نهایت خواسته هر دوی آن‌ها رهایی و نجات خانواده‌ است. این خواست مثل بذری است که کاشته می‌شود؛ اما زمان می‌برد تا این بذر به ثمر بشیند. باید فرایند زمان طی شود تا ساختارها شکل بگیرد و علت تاکید این وادی بر مسئله زمان همین شکل‌گیری ساختارها است؛ وقتی شما می‌خواهید ساختمان جدیدی بسازید تا زمانی‌که ساختمان قبلی را خراب نکنید گودبرداری نکنید و دوباره پی نریزید هیچ ساختمان جدیدی نمی‌توانید بسازید.
 
ساختار جسم و روان ماهم همین‌طور است و باید کاملاً خراب شود تا بتوان دوباره آن را ساخت. اگر ساختارهای جدیدی روی این خرابه‌ها بنا شود مدتی تحمل می‌کند؛ ولی بعداً خراب می‌شود. مثل مصرف‌کننده‌ای که هنوز ساختارهایش شکل نگرفته و به اصطلاح رها می‌شود؛ اما فقط شش ماه دوام می‌آورد و می‌رود جایی که تا توان دارد مصرف می‌کند و بعد می‌گوییم کنگره به ما جواب نمی‌دهد. آیا تو هرچه کنگره گفت انجام دادی؟ اما در مسئله تغییر، تبدیل، ترخیص در همه موجودات و حشرات و در همه مراحل و سطوح مختلف وجود دارد؛ مثل یک قانون است؛ اما تغییر در انسان‌ها به این وجود تفاوت‌هایی از قبیل تفکر و تعقل و حس و نفس با بقیه موجودات فرق می‌کند و یک مرحله‌ای که زمان خاصی ندارد؛ چون انسان‌ها با هم متفاوت هستند و فرق می‌کنند. معمولاً ما این قانون را در بسیاری از موارد رعایت می‌کنیم. اگر بخواهیم یک خانه یا یک ساختمان چند واحدی بسازیم می‌دانیم که مثلاً چند ماه یا یک سال طول می‌کشد، توقع نداریم که یک شب یا یک هفته آماده شود؛ اما به اعتیاد و درمان آن که می‌رسیم، همین امروز می‌خواهیم موادمان را قطع کنیم و بلافاصله حالمان خوب شود. بر اساس این قانون یا وادی دوازدهم باید بگوییم که چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.
 
اگر درمان‌اعتیاد و رسیدن به درمان و تعادل امر اول ما باشد. این امر در آخر امر به اجرا در می آید . ببینیم امری که در جمله (آخر امر) به آن اشاره می‌شود چیست؟ این امر یعنی این‌که شما باید بدانید براساس پروتکل DST درمان‌اعتیاد یا صورت‌مسئله‌اعتیاد سه وجه یا مولفه دارد و یا یک مثلث دارد با اضلاع جسم، روان و جهان‌بینی. بیماری اعتیاد روی این سه بخش اثر مخرب گذاشته و آن‌ها را از تعادل خارج کرده است. درمان‌اعتیاد یا امر اول شما زمانی محقق می‌شود که اضلاع این مثلث به تعادل و سلامتی برسند. وادی دوازدهم این را می‌گویند که امر اول یا نیت اولیه ما یا خواست اولیه ما یا تصویر ذهنی اولیه ما که می‌خواهیم برای رسیدن به آن حرکت کنیم در آخر امر به دست می‌آید یعنی بعد از این‌که حرکت کردیم و مراحل مختلف رسیدن به هدف و پارامترهای متعدد برای رسیدن به آن هدف را در عمل گذراندیم. باتشکر از مسئولین سایت و تشکر از راهنمای خوبم که این خدمت را به من واگذار کردند.
 
منبع‌‍:سایت همسفران کنگره۶۰ - سخنان آقای مهندس و خانم شانی
 
نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یازدهم)
نمایندگی همسفران نیما‌یوشیج بهشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .