English Version
This Site Is Available In English

در جهان خاکی چیزی به نام سکون نداریم

در جهان خاکی چیزی به نام سکون نداریم

همسفر محترم رهجوی لژیون چهارم از نمایندگی رودکی پیرامون دستور جلسه‌ «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی» چنین نوشت :

در وادی دوازدهم بیان شده است: در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود. در کتب تمام ادیان بیان شده که جهان خاکی یا داستان خلق انسان از یک نقطه‌ای شروع شده است که خداوند در یک روز قسمت جسم انسان را خلق کرد و فرشته‌ها را جمع کرد و گفت من موجودی را خلق کردم که برای من ارزشمند است و تمام فرشته‌ها به او سجده کردند به جز یکی از آنها که همان شیطان بود که گفت: من از آتش آفریده شدم و انسان از خاک، وبه انسان سجده نکرد که از اینجا ماجرای شیطان و انسان پیش آمد.

قبل از خلق شدن جهان خاکی، حیات و زندگی برای فرشتگان وجود داشت و بعد جهان خاکی ساخته شد و بعد هم کالبد فیزیکی انسان، در آن گردهمایی که خداوند انسان را به فرشتگان معرفی کرد برای ساکنین خیلی مهم بود که انسان با چه اختیاراتی خلق شده است؟ که قدرت مطلق در پاسخ فرمودند: این خلق جدید یعنی انسان، با اختیارات کامل بر سرنوشت خویش است. روزی که خداوند با ما پیمان بست ما در آسمان بودیم و الان فراموش کرده‌ایم، همه ما می‌دانیم که انسان دارای دو قسمت است: یکی جسم انسان که همان صور آشکار و نفس انسان که صور پنهان او است. جسم انسان دارای گیرنده‌هایی است که به آن حواس گفته می‌شود. قدرت مطلق برای خلق جهان خاکی از طریق القاء، عشق را در ذرات و امواج دمید، عشق قدرت جمع کننده دارد و تنفر را دور می‌کند و از نظر قدرت شگفت‌انگیز عشق مقداری از امواج به هم نزدیک و متراکم شدند و هسته اولیه جهان خاکی را به وجود آوردند، مانند یک درخت گردو که می‌کاریم و از طریق گردوهای آن دوباره تعداد زیادی درخت گردو را می‌توانیم بکاریم.

همه موجودات باید از طبیعت الگو بگیرند، با کاشته شدن هسته اولیه جهان خاکی نیروهای تغییر و تبدیل به صورت خودکار وارد عمل شدند و هسته جهان خاکی شکافته شد و جهان خاکی متولد گردید تا به نقطه امروزی رسید و یک روز هم منهدم و به نقطه اولش ترخیص خواهد شد. ویژگی مهم انسان اختیار و آموختن علم است، وجود صفات خداوند در اندازه‌های کوچک در انسان تعبیه شده است که اگر انسان به تشخیص برسد به طرف آرامش آسایش و ارزش‌ها حرکت می‌کند و اگر به مرحله دانش و آگاهی بالایی برسد می‌داند که تمام جهان‌ها در درون انسان قرار دارد که در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود. در زمین همه چیز طبق زمان انجام می‌شود و در جهان خاکی چیزی به نام سکون نداریم؛ چون امواج به وجود آورنده جهان خاکی متحرک بودند مکان هم از آنها به وجود آمد تمامی ذرات، اتم‌ها و الکترون‌ها  در حال حرکت هستند و هیچ چیز ثابت نیست؛ حتی انسان و سلول‌ها در حرکت هستند و مکانی که محل متحرک جولانگاه خود قرار دارد، فضا نامیده می‌شود. مکان متحرک کره زمین نامیده شد و معجزه زمان به امواج فرصت داد تا در طول زمان تغییر ماهیت بدهند که از وجود آنها گازها، مایعات و جامدات پدیدار گردید و گیاهان تکثیر شدند و حیوانات به زندگی خود ادامه دادند و انسان پا و عرصه حیات گذاشت و ارزش بودن و حیات را درک کند و لذت ببرد، چرخه زمان و بعد حیات آموزش‌های زمینی را طی نماید پس نتیجه می‌گیریم هر فرد برای رسیدن به نتیجه دلخواه باید زمان را با موفقیت سپری نماید و هیچ راهی بر برای حذف زمان وجود ندارد؛ مگر اینکه از ظرف زمان خارج شویم و برای رسیدن به آخر بایستی از مراحل تغییر و تبدیل عبور کنید تا به مرحله ترخیص برسیم.

البته در زمین سه نیروی القاء، احیاء و تحرک وجود دارد که ما را به نتیجه دلخواه آخر امر هدایت می‌کند که انسان کم خرد را تبدیل به انسان خردمند می‌کند. اگر در هستی تغییر، تبدیل و ترخیص انجام نمی‌گرفت هستی به حالت سکون در می‌آمد و متلاشی و متوقف می‌شد. این مرحله یکی از مهم‌ترین اساسی‌ترین و سرنوشت‌سازترین می‌باشد. نکاتی که در وادی دوازدهم مطرح شده است راهگشای خیلی از مسائل است.در آخر از راهنمای عزیزم خانم سمیه بابت آموزش‌های نابشان کمال تشکر را دارم.

رابط خبری: همسفر مدینه رهجوی راهنما همسفر سمیه《لژیون چهارم》

ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی رودکی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .