خدا را شاکرم که در مسیر کنگره قرار گرفتم که آموزش ببینم و با این وادیها آشنا شوم که مانند یک پله هستند که با رسیدن به هر وادی به ما تلنگری خورده میشود تا خودمان را تزکیه و پالایش کنیم و مسیر زندگی خود را به طرف ارزشها و قوانین الهی که پلهای قدرتمندی هستند تغییر دهیم. انسان قبل از اینکه با خداوند پیمان ببندد، به زمین فرستاده شود، در کالبد و جسم خاکی قرار بگیرد به هر خواستهای که میخواست در همان لحظه برآورده میشد یا به اصطلاح همان شو شود و چون آنجا بیزمانی بود، خداوند فرمان داد بروید در زمین که با حرکت راه نمایان میشود و بدانید که شیطان دشمن آشکار و پنهان شما است. در عمل و حرکت مشخص میشود که کدام مسیر را انتخاب میکنید تا با دانش، تجربه و آموزشهای ارزشمند به جایی که انشعاب یافتهاید برگشت نمایید.
برای رفتن به زمین دو چیز لازم است یکی خواست و دیگری فرمان یا اجازه پذیرش؛ ولی در بعد زمین زمان حکم فلز طلا را دارد و برای رسیدن به هدف یا خواسته باید زمان را سپری کرد تا بتوان به آن خواسته رسید و هدف در همان لحظه فراهم نمیشود؛ چون اول باید حرکت کرد؛ مثلاً اگر کسی یک هسته یا بذری را بکارد ماهها طول میکشد تا تغییر کند که به گیاه تبدیل شود، بتواند ترخیص شود و آن محصول به دست آید. ما برای دو چیز به این دنیا آمدهایم یکی آموزش و دیگری خدمت کردن و اینکه بتوانیم اگر مشکلی برای ما بهوجود آمد آن را حل کنیم؛ چون انسان برای تکامل آمده است؛ پس باید مشقهایمان را در این دنیا پاس کنیم و اگر دست به اعمال ضد ارزشی زده باشیم باید تاوان بدهیم و با تفکر، دانش و دانایی به مرحله ترخیص برسیم. دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند و بقیه آن برعهده انسان است؛ بایستی مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص را طی کنیم تا بتوانیم قانون در آخر امر، امر اول اجرا میشود را به اجرا در آوریم و پارامتر زمان را در نظر بگیریم.
جهان بر پایه اضداد بنا شده است و هر چیزی با ضد خودش به وجود آمده است؛ یعنی تا تاریکی نباشد روشنایی نیست تا قهر نباشد محبت را احساس نمیکنیم. وادی دوازدهم شامل سه بعد فضا، زمان و مکان است و هر چیزی که ساعتش برسد این سه بعد را از دست خواهد داد. هنگام ورود به کنگره خواسته و هدف رهایی است که باید بذرش را بکاریم و در آخر امر که همان نتیجه است، به آن خواهیم رسیم. این قانون یکی از مهمترین قوانین زندگی برای هر شخصی است. با این قانون انسان میتواند نقطه تحمل خود را در روبهرو شدن با مسائل بالا ببرد، درست تصمیم بگیرد و کاربردی کند و در موقع برداشت که نه تنها فقط برای درمان اعتیاد بلکه در تمام سطوح زندگی به اهداف عالی برسد؛ پس باید بذر نیکو بکاریم، تخم و دانه با ارزش تا قوت کافی و سایبانها برافراشته گردند؛ وقتی یک مسافر و همسفر وارد کنگره شدند باید بذرهایی را بکارند، پارامتر زمان را در نظر بگیرند و این را بداند که درمان در طی 10 یا 11 ماه انجام میشود؛ باید در نظر داشته باشند که در مسیر بایستی تمام چالشها، پستی و بلندیها را تحمل و از آنها عبور کنند تا به بذری که در اول سفر کاشته بودند برسند.
در کنگره باید فرمانبردار بود، به موقع در کارگاه و جلسات حضور داشته باشیم، مشارکت کنیم و از آموزشهای راهنمایان و استادان استفاده کنیم. به موقع آمدن در کنگره باید هر چه را که داریم پشت در کنگره قرار بدهیم، ظرف خودمان را خالی کنیم و با عشق وارد شویم؛ چون کنگره بر پایه عشق، محبت و عمل سالم بنا شده است تا بتوانیم آموزشهای جدیدی را فرا بگیریم، در آخر جلسه ظرف خود را پر کنیم و در زندگی روزمره برای حل مشکلات از آن بهره ببریم. من اگر در زندگی خود به زمان توجه نکنم، به سمت بیراهه حرکت خواهم کرد و از روشنایی به سمت تاریکی میروم. برای هر کاری باید زمان را در نظر گرفت تا به موفقیتهای زیادی رسید؛ چون نیروهای تخریبی و بازدارنده در جهت تکامل ما طراحی شدهاند؛ پس ما وارد هر مشکلی که بشویم باید سختی آن را تحمل کنیم، تغییر کنیم و تبدیل به انسان قدرتمند شویم تا به مرحله ترخیص برسیم.
همه امامان و بزرگان در دل تاریکی بودند، از گذرگاههای بسیار سخت گذشتند و عبور کردند تا توانستند به این مقام و جایگاه برسند؛ پس سختیها و مشکلات انسان را میسازد. انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش، در زمین زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند. دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران بخورند؛ پس باید به فکر آیندگان باشیم و همه چیز را برای خودمان نخواهیم. در این وادی حرکت خیلی مهم است؛ چون باعث تغییرات و تبدیلات میشود؛ باید حرکت کرد تا راهها باز شود و تمام اساس هستی بر پایه حرکت است.
ما اگر در خانه بنشینیم و حرکت نکنیم هیچوقت نمیتوانیم به آن نتیجه مطلوب برسیم؛ پس باید روی یک خواسته متمرکز شد، به آن توجه کرد و دانایی کسب کرد تا بتوانیم در مقابل نیروهای منفی و آفتها مقابله و ایستادگی کنیم و در زیر پنجههای نیروهای تخریبی و بازدارنده قطعهقطعه نشویم که در این صورت بیشتر در اعماق تاریکی فرو خواهیم رفت؛ وقتی خداوند انسان را خلق کرد، به او اختیار کامل داد تا یکی از دو راه ارزشی یا ضد ارزشی، الهی یا شیطانی را انتخاب کند. انسانها با حیوانات متفاوت هستند؛ چون انسان از عقل، شعور و اختیار برخوردار است.
برای رسیدن به فرمان عقل باید از حرکتهای کوچک شروع کنیم تا بتوانیم به مرور زمان فرمانهای بزرگ را انجام دهیم؛ پس آن کنیم که فرمان است؛ زیرا سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص همیشه در تمام زندگی با ما وجود دارد، چه در این جهان و چه در جهانهای دیگر همراه ما خواهد بود به عنوان مثال یک کرم ابریشم برای تبدیل شدن ابتدا نیاز به تغییر دارد او برای این امر در زمان مناسب خود شروع به تنیدن تار به دور خود میکند و به زیبایی مرحله تغییر را پشت سر میگذارد و تبدیل میشود و در نهایت به دنیای پروانهها که رنگهای هستی را به همراه خود دارد ترخیص میشود که در اینجا قانون در آخر امر، امر اول اجرا میشود را میتوان کاملاً مشاهده کرد.
نویسنده: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
302