با انبوهی از ناامیدی و ترک‌های متعدد به کنگره آمدم.

بنام خالق مطلق...
سلام دوستان امید هستم یک مسافر.
خدا را شکر می‌کنم، بابت حضورم در کنگره ۶۰، همچنین از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم‌شان تشکر می‌کنم که با از‌ خودگذشتگی، باعث درمان اعتیاد امثال من می‌شوند و کنگره را بنا نهادند که مصرف کننده‌هایی هم‌چون من، دوباره به زندگی و به جامعه باز‌گردند.
زمستان، سرآغاز سیاهی در زندگی من بود یعنی شروع دائمی من به مصرف موادمخدر. قبل از آن، به خیال خود فکر می‌کردم به‌طور تفریحی مواد مصرف می‌کنم ولی بعد از یک‌سری مشکلات خانوادگی، اعتیاد سایه خودش را وسیع‌تر کرد و یک مصرف‌کننده و معتاد حال خراب شدم به‌طوری‌ که در طول مدت زمانی کوتاه، به مواد مخدر صنعتی و سفید روی آوردم.
تمام زندگی‌ام را صرف موادمخدر کردم، کار به جایی رسید که دیگر پولی هم نداشتم و به یک‌باره، کارتن خواب شدم و از روی ناچاری به خانه پدری، رجوع کردم، با حالی خراب و جسمی ویران شده، چند سالی به مصرفم ادامه دادم و در طول این مدت، چندین مرتبه، اقدام به ترک و قطع مصرف نمودم، ولی بی‌فایده بود. هربار که ترک می‌کردم، با تخریب بیشتری مواجه می‌شدم تا این‌که مجبور شدم برای قطع مصرف مواد به متادون پناه ببرم، چون دیگر نمی‌توانستم مواد مصرف کنم و خانواده هم، مرا طرد کرده بودند. بعد از مدتی مصرف متادون، به دلیل میزان و حجم زیاد مصرفم، مصموم شدم.
آن مصمومیت دارویی، بدین معنی بود که معده من، دیگر جواب‌گوی این حجم از متادون نیست، در نهایت با حالی بسیار خراب، دوباره راهی کمپ شدم و بعد از، ۲۱ روز درد و خماری، بیرون آمدم و دوباره شروع به مصرف مواد کردم، ولی این‌بار با مصرف تریاک و الکل. در همین حین، پیام کنگره از طریق یکی از دوستانم به من رسید. با انبوهی از ناامیدی از ترک‌های متعدد به کنگره آمدم.
امروز که این مطالب را می‌نویسم درمان شده‌ام، حالم خیلی خوب است و راه خودم را پیدا کرده‌ام، "راه درمان اعتیاد درکنگره۶۰"
در پایان از راهنمایان گرامی خودم و تمام خدمتگزاران شعبه خواجو، تشکر می‌کنم که علم کنگره را به من آموختند و امیدوارم بتوانم در مسیر خدمت در کنگره، قدمی را، هر چند کوچک، بردارم تا جبران کنم.

تایپ و عکس: مسافر مهدی لژیون هشتم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو