English Version
This Site Is Available In English

در این دنیا هیچ چیزی به یکباره اتفاق نمی‌افتد

در این دنیا هیچ چیزی به یکباره اتفاق نمی‌افتد

پنجمین جلسه از دوره چهل و ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی حر به استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر کامبیز با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من»در روز شنبه بیست و نهم دی ماه 1403 ساعت 16:45 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد :

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، خوشحال هستم دوباره در شعبه خودم در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و از مظهر شما آموزش و انرژی بگیرم، قدردان آقای مهندس و تمام راهنمایان که در این ۱۰ سال باعث شدند که تا حدودی به زندگی‌ام سر‌ و سامان بدهم هستم، اما دستور جلسه امروز وادی دوازدهم و تولد ۵ سال رهایی و آزاد مردی اکبر است من با اجازه شما ابتدا از اکبر آقا می‌خواهم که خود را معرفی کنند سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر تخریب ۱۵ سال آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیشه ۱۳ ماه سفر کردم به روش دی اس تی با شربت اوتی با راهنمای عزیزم آقای علیرضا حسنی در ادامه سفر سیگار انجام دادم با راهنمای آقای خسرو باباخانی رهایی از بند مواد مخدر ۵ سال و ۵ ماه ۱۵ روز، رهایی از بند نیکوتین ۴ سال و ۶ ماه ورزش در کنگره والیبال اما دستور جلسه وادی دوازدهم بالاخره این وادی‌ها دستور جلسه سنگینی هستند در کنگره چهارده وادی که قرار از چهارده زاویه عیب و نقص من علیرضا را یواش یواش تحلیل کند تا مشکلات از زندگی من آرام آرام کنار بروند پرداختن به هر کدام از وادی‌ها چندین سال زمان لازم است هر بار که از زاویه‌ای نگاه می‌کنید یک مسئله جدید خواهید دید در مورد وادی دوازدهم آن چیزی که من فهمیدم خطاب وادی روی بخشی از زندگی من می‌باشد که واقعا خواسته قلبی دارم برای این کار می‌خواهم سفر کنم و زندگی‌ام را تغییر بدهم می‌خواهم سفر سیگار انجام بدهم و رفتارم را با همسرم تغییر بدهم این خواسته  من است ولی بعد از برداشت یک الی دو قدم چند وقت که تلاش می‌کنم به یکباره می‌بینم که نمی‌شود و خواسته‌ام این است که نقطه تحمل‌ در برابر مشکلات زندگی بالا برود ولی با اولین مشکل و یا دومین مشکل می‌بینم که باز همان آدم سابق شدم خواسته‌ام این است که سفر سیگار انجام بدهم اما با یک وسوسه سفرم را خراب می‌کنم سپس به این نتیجه می‌رسم که نه من آدم این کار نیستم و برای تغییر کردن نیستم یا همسفر من آدمی نیست که من بخواهم به خاطر او خودم را تغییر بدهم و من توان این تغییر را ندارم خیلی وقت‌ها پیش می‌آید حرکت می‌کنم و آن اتفاق نمی‌افتد خطاب این وادی مربوط به این بخش از زندگی من است سفر سیگار که خواستم شروع کردم و نشد یا سفر اعتیادی که خواستم شروع کردم و نشد تو رابطه زناشویی که خواستم درستش کنم نشد و در تمام چیزهای دیگر که خواستم درست کنم نشد وادی دوازدهم به ما می‌گوید اصلا به این صورت نیست که تو یک خواسته قوی داری و شما بعد از یک مدت زمان کوتاه به آن می‌رسید همه چیز خواسته نیست وادی دوازدهم به من یاد داد که زمانی که شما در این دنیا داری زندگی می‌کنید باید تابع قوانین این دنیا باشید در این دنیا هیچ چیزی به یکباره اتفاق نمی‌افتد باید ذره ذره تغییر کنی وادی دوازدهم یک مثلث دارد تبدیل، تغییر و ترخیص این مثلث خیلی چیزها به انسان یاد می‌دهد اولین درسی که این مثلث به من داد این است که اگر خواستی و نشد ناامید نشو اگر خواستی زندگی‌ات را تغییر بدهی خواستی یک صفت اشتباه رو در درون خودت تغییر بدهی سفر سیگار انجام بدهی تا اتفاق نیفتاد ناامید نشو قانون این دنیا این شکلی است باید ذره ذره تغییر کنی هیچ آدمی در دنیا به یکباره تغییر نمی‌کند آدم ‌هایی که از یک شخصیت یکدفعه به شخصیت دیگری تبدیل می‌شوند فقط برای قصه‌ها می‌باشد اگر بخواهم درباره اکبر آقا صحبت کنم باید بگویم  که اکبر یکی از رهجوهای خوب کنگره می‌باشد و بسیار قلب مهربانی دارد و ایشان در لژیون آقای پارسی بودند، بعد از آنکه آقای پارسی لژیون را تحویل داد افتخار داشتیم در لژیون یازدهم در خدمت ایشان باشیم، اکبر آقا به همراه همسفرش در جلسات حضور داشتند و بسیار خدمتگزار و فرمان بردار بودند، ابتدا همسفر ایشان شال راهنمایی را دریافت کردند و بعد اکبر عزیز شال راهنمای تازه واردین را از آقای مهندس دریافت کردند و ایشان کسی است که دلی خدمت می‌‌کند و با عشق به قول بچه های مرزبانی سابق اگر سوال کنید اکبر یار دوازدهم بود و همیشه خدمتگزار، اکبر آقا بسیار دوست داشتنی و مهربان هستند، اکبر یک دوره هم مرزبان بوستان ولایت بودند و ایجنت محترم پارک آقای اکبر جوادی حسی و بدون انتخابات ایشان را به عنوان مرزبان بوستان ولایت انتخاب کرده بودند، الان هم اکبر در قسمت راهنمای تازه واردین خدمتگزار است که بسیار کار حساسی دارد باز هم تبریک می‌گویم خدمت اکبر عزیز و همسفرش  ممنون که به صحبت های من گوش کردید

مشارکت راهنمای محترم مسافر اکبر :

سلام دوستان اکبر هستم مسافر خدا را شکر می‌کنم که همچین جایگاهی را تجربه می‌کنم از آقای مهندس تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم نموده است که من بتوانم در اینجا راه درست زندگی کردن را یاد بگیرم از راهنمای عزیزم آقای مهدی پارسی تشکر می‌کنم از آقا علیرضا تشکر می‌کنم که اجازه دادند از تجربیاتشان استفاده کنم و این جایگاه را مدیون راهنمایی‌های ایشان هستم از آقای خسرو باباخانی تشکر می‌کنم از راهنمای همسفرم تشکر می‌کنم و از همسفرم تشکر می‌کنم که پا به پای من بود کنارم بود و مطمئنا اگر کنار من نبود من الان اینجا نبودم خدا را شکر می‌کنم که راه کنگره برای من باز شد و آموزش گرفتم و به من یاد داد که انسان باشم قبلا فقط می‌شنیدم، گوش نمی‌کردم قبلا می‌دیدم ولی الان عاشقانه نگاه می‌کنم قبلا فقط شادی خودم را می‌خواستم شاید قبلا ظاهر خوبی داشتم ولی از باطن خراب بودم اینها را مدیون کنگره ۶۰ هستم اینها هیچ کدام شعار نیستند واقعیت زندگی من است افتخار می‌کنم که کنگره‌ای هستم ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید

مشارکت راهنمای محترم همسفر مریم ملکی :

سلام دوستان مریم هستم همسفر خدا را شاکر و سپاس گزارم که در این جایگاه هستم در واقع این رهایی و جشن، حاصل زحمات خانم شیرین می‌باشد و من فقط همراهی کرده‌ام و این جشن را خدمت این زوج خدمتگزار تبریک عرض می‌کنم وادی دوازدهم می‌گوید که تمام صفات خداوند در انسان است و باید با شناخت و معرفت و آگاهی به آن دست پیدا کنیم خدمت راهنمای محترم آقا علیرضا تبریک عرض می‌کنم و جمله پایانی اینکه عشق ما را پی کاری به این جهان آورده است ممنون که به صحبت های من گوش کردید

مشارکت راهنمای محترم همسفر مریم :

سلام دوستان مریم هستم همسفر شاکر خداوند هستم که کنگره را به من نشان داد که بتوانیم زیباترین حالت شکرگذاری را انجام بدهیم از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که راهی را برای کسانی که دردمند هستند گشودند که در مسیر ارزش‌ها حرکت کنند و تشکر ویژه دارم از راهنما‌های مسافرم آقای مهدی پارسی، آقای خسرو باباخانی وآقای علیرضا حسنی که بسیار بسیار نقش سازنده‌ای ایفا کرده‌اند که مسافرم به حال خوش برسد .تقدیر وتشکر دارم از راهنماهای خودم خانم شیرین و خانم مریم ملکی که خیلی برای من زحمت کشیده‌اند که این شال سبز و نارنجی حاصل زحمات این عزیزان است بهترین‌های الهی را خواستارم برای ایشان.از دختر عزیزم تشکر می‌کنم که صبوری کرد و همسفر خوبی برای پدرش بود و از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم و آزاد مردی ایشان را تبریک عرض می‌کنم انشاالله که خدمتگزار باقی بمانند تولدها ثمره کنگره است‌ و تولدها می‌تواند الگو قرار بگیرد و هرکس خواسته قوی داشته باشد در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود و در آخر هم از حضور همه عزیزان و مهمانان عزیزی که از راه‌های دور و نزدیک تشریف آوردند و جشن ما را مزین کردند تشکر می‌کنم. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ و ویراستاری : مسافر تقی / مسافر مهدی

عکس و بارگزاری : مسافر سعید

مرزبان کشیک : مسافر اسماعیل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .