با دیدن اعضای کنگره که به رهایی رسیده بودند و حال خوبی داشتند

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان،من ابوالفضل هستم، یک مسافر از لژیون نهم.
دلنوشته من: خدایا شکرگزار و سپاسگزارم که کنگره را در مسیر زندگی من قرار دادی تا راهی برای درک معنای واقعی عشق پیدا کنم.
در گذشته، در تاریکی و ناامیدی مطلق گرفتار شده بودم. اعتیاد زندگی‌ام را نابود کرده بود و هر بار که تلاش می‌کردم مصرف مواد را قطع کنم، با شکست مواجه می‌شدم. این شکست‌ها باعث می‌شد مصرفم بیشتر شود. دیگر نه خودم امیدی داشتم و نه خانواده‌ام. وضعیت روحی، جسمی و مالی‌ام به شدت خراب شده بود، تا جایی که حتی توانایی کار کردن را هم از دست داده بودم و بیکار شده بودم.
یک روز، برادرم کنگره ۶۰ را به من معرفی کرد. فردای آن روز به کنگره رفتم و از همان ابتدا رفتار محبت‌آمیز و صمیمانه راهنمای تازه‌واردان، آقا علی‌اکبر، مرا شگفت‌زده کرد. او به من توضیح داد که در اینجا قرار نیست یکباره قطع مصرف کنم، بلکه به مرور زمان درمان خواهم شد. او گفت حتی بهتر از زمانی که مصرف می‌کردم، زندگی خواهم کرد.
با دیدن اعضای کنگره که به رهایی رسیده بودند و حال خوبی داشتند، باور کردم که اگر آنها توانسته‌اند، من هم می‌توانم. جلسات را ادامه دادم، راهنمای خودم را انتخاب کردم و خیلی خوشحالم که در مسیری قرار گرفتم که انسان‌هایی بدون هیچ چشم‌داشتی کمک می‌کنند تا من و خانواده‌ام به آرامش و حال خوش برسیم.

چند جلسه بعد، همسرم را نیز به عنوان همسفر به کنگره آوردم. اکنون هر دو در حال آموزش هستیم تا به حال خوش و تعادل برسیم.
در پایان، از جناب آقای مهندس دژاکام و راهنمای خوبم آقای یحیی صمیمانه تشکر می‌کنم و امیدوارم که تمام کسانی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند، پاداش تلاش‌هایشان را در زندگی‌شان ببینند.

تایپ و عکاس: مسافر محمد لژیون نهم
تنظیم وارسال: مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی ایران