English Version
This Site Is Available In English

انسان اگر در هر بعدی آموزش را رها کند مانند صخره گلی فرو می ریزد.

انسان اگر در هر بعدی آموزش را رها کند مانند صخره گلی فرو می ریزد.

هشتمین جلسه از دور شصت و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی، عمومی کنگره60، به نمایندگی ابن‌سینا به استادی مسافر راهنما محمدباقر، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر حمیدرضا با دستور جلسه (وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من) در روز شنبه 29 دی 1403 راس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدباقر هستم یک مسافر، تشکر می‌کنم از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز، خداوند را شاکرم  که برای اولین ‌بار این جایگاه نصیب من شد تا بتوانم خدمت کنم، و برای اولین بار در لژیون دوازدهم در تولد رهایی مسافر نقی  من به عنوان استاد جلسه در کنار شما باشم، بابت این اتفاق خداوند را شکر می‌کنم.
دستور جلسه امروز دو بخش است بخش اول وادی دوازهم است و بخش دوم مربوط به اولین سال رهایی مسافر نقی می‌باشد که انشاالله بتوانیم جشن خوبی برگزار کنیم.
وادی دوازدهم به ما می‌گوید که در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود، من زمانی که در سفر اول بودم این وادی را متوجه نمی‌شدم و هرچه نگاه می‌کردم با خودم می‌گفتم در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود یعنی چه؟  و چرا آقای مهندس این موضوع را به عنوان یک وادی قرار دادند و من اصلا متوجه نمی‌شدم، تا اینکه در سفر دوم سی‌دی‌ها  را گوش دادم و نوشتم و این مطلب برایم روشن شد، این دستور جلسه به سه موضوع مهم اشاره می‌کند، اولین بخش زمان است، دومین بخش نقطه تحمل است و ما باید برای رسیدن به یک هدف نقطه تحمل خودمان را بالا ببریم، و بخش سوم در مورد تلاش و کوشش  می‌باشد که ما باید بتوانیم در مورد این خواسته یا هدفمان انجام بدهیم.
بخش اول موضوع زمان است و ما برای اینکه بتوانیم به یک هدف یا یک خواسته برسیم بایستی حتما زمان آن طی شود و ما اگر بخواهیم پروسه زمان را از هر پروژه‌ای حذف کنیم، محکوم به شکست می‌باشیم، ما درگیر اعتیاد بودیم  سالها به دنبال راه ‌حلی برای این معضل  بودیم و در نهایت وارد کنگره60 شدیم.
در کنگره60 به ما گفتند که باید ده الی یازده ماه سفر کنیم تا به درمان اعتیاد برسیم، خیلی‌ها گفتند که یازده ماه مدت زیادی است و از کنگره60 رفتند، آنها می‌گفتند که با سایر روش‌ها می‌توانند در طول یک یا دو هفته  اعتیاد خود را کنار بگذارند، در حال حاضر آنها کجا هستند و چه می‌کنند،
آنها بعد از گذشت چند ماه یا چند سال دوباره به کنگره60 برمی‌گردند در حالی که مصرف مواد مخدر آنها بیشتر شده و چندین مواد مخدر را همزمان مصرف می‌کنند، خیلی ها گفتند بجای یازده ماه سفر در کنگره 60 ما می‌رویم و سم‌ زدایی می‌کنیم و با دارو و سرم بلافاصله اعتیاد خود را کنار می‌گذاریم و به زندگی عادی خودمان برمی‌گردیم، آنها رفتند و این کار را انجام دادند و نه تنها به درمان نرسیدند بلکه بعضی‌ها جانشان را از دست دادند، انها می‌خواستند پروسه زمان را حذف کنند اما در نهایت خودشان حذف شدند.
دومین بخش نقطه تحمل است، طبق گفته‌های آقای مهندس اگر ما یک دانه گردو را در زمین بکاریم، برای اینکه این گردو رشد کند باید پوسته خودش را بشکافد و این شکافته شدن همراه با درد است و این شکافته شدن صدای عظیمی دارد که ما توانایی شنیدن آن را نداریم.
ما باید فرمان‌بردار باشیم وبه حرف راهنما عمل کنیم و با خدمت کردن نقطه تحمل خود را بالا ببریم.
ما باید منیت و غرور خود را کنار بگذاریم تا بتوانیم به درمان برسیم، ممکن است که ما کار اشتباهی انجام بدهیم و راهنما با ما برخورد کند، ما باید بتوانیم تحمل کنیم.
بخش سوم مربوط به تلاش و کوشش ما است، ما اگر یک نهال بکاریم نباید انتظار داشت که فورا به ثمر برسد، ما باید به این نهال رسیدگی کنیم، باید به آن را آبیاری کنیم و کود بدهیم تا به مرور رشد کند و به ثمر برسد، بطور مثال زمانی که ما گندم می‌کاریم، آیا فقط کاشتن بذر و شخم زدن زمین کافی است؟ نه اینطور نیست و باید به آن رسیدگی کنیم و از انواع سموم استفاده کنیم تا آفت‌ها را از بین ببریم تا درطی زمان مشخص که برای گندم هشت ماه است، بتوانیم گندم‌ها را درو کنیم تا بتوانیم از گندم استفاده کنیم.
یکی از رهجوهای من بعد از رهایی در سفر دوم دیگر به کنگره 60 نیامد و یک روز پیش من آمد و گفت حال من خوب نیست و من به او گفتم که بعد از رهایی چه تلاش کوششی کرده ای، او گفت باید چکار انجام می‌دادم‌، من به او گفتم که تا به حال در کنگره 60 برای کسی چای ریخته ای؟
تا به حال نگهبان نظم بوده ای؟ تا به حال یک بار صندلی چیده ای؟ آیا تا به حال در پارک طالقانی یا پارک عطر یاس حاضر شده ای؟ اصلا یکبار برای زمین کنگره 60 مبلغی واریز کرده ای؟ بعد از اینکه به رهایی رسیده ای آموزش را به طور کل رها کرده ای انسان در هر مرحله ای از سفرش چه در این دنیا و چه در بعد های دیگر اگر آموزش را رها کند مثل صخره گلی فرو می ریزد و هیچ وقت حال خوبی ندارد. از این که به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.


سخنان مسافر نقی:
من هم جا دارد خدای خود را شکر کنم و از خانواده آقای مهندس و کل اعضای کنگره تشکر می کنم که چنین بستری را فراهم کردند تا من بتوانم به درمان برسم.
اولین باری که اسم کنگره را شنیدم یک آرامشی به من دست داد روز اولی که وارد کنگره شدم حسن آقا مرزبان بود و به من در مورد کنگره توضیحاتی را داد و راهنمای تازه واردین من آقا ایوب بود یادم می آید و دومین روزی که آمدم یکی از اقوامم خودکشی کرد و آقا ایوب به من گفتند که نباید به سفر بروی ولی من نافرمانی کردم و رفتم و بعد از چند وقت دوباره برگشتم و حال خوبی نداشتم و بعد از این که سه جلسه تازه واردین به پایان رسید آقا محمد باقر را انتخاب کردم و حدود سه چهار ماه سفر بودم که یک روز آقای حکیمی دیده بان محترم در شعبه ما استاد جلسه بودند و ایشان فرمودند که پدر من مریض بود و در بیمارستان بستری بود اما من به خاطر جلسه ساعت 4 پدرم را به پرستار بیمارستان سپردم و خودم را به جلسه رساندم و آن روز متوجه شدم که اولویت من درمان است و باید فرمانبردار راهنما باشم و هرچه راهنما به من گفت گوش دهم.
من بعد از رهایی خدمت کردن را خیلی دوست داشتم و ابتدا در آبدار خانه مشغول خدمت شدم و بعد از مدتی در مرزبانی پارک عطر یاس شرکت کردم و توانستم در پارک عطر یاس به عنوان مرزبان خدمتگزار باشم و در پایان سخنانم از راهنمای همسفرم خانم ایران و خود همسفرم تشکر می کنم.
سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان ایران هستم یک همسفر
خدارا هزاران بار شکر میکنم که توفیق داد که در این جایگاه قرار بگیرم. این روز عزیز را ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم و به آقا نقی و راهنمای محترمشان آقا محمد باقر و تمام خدمتگزاران شعبه تبریک عرض می نمایم.
همه چیز طبق فرمان خودش اتفاق می افتد ولی ما ظاهر قضیه را می بینیم و شاید ما اصل قضیه را نمی بینیم و همیشه چیزی که به نظر ما دیر اتفاق می افتد برای ما قابل درک نیست شاید می خواهد که ظرف درونی ما بزرگ شود و هرچیزی در زمان خودش اتفاق بیافتد و خدا را شکر میکنم که در کنگره همه کارها به وقت خودش اتفاق می افتد
وقتی که ما آمدیم کنگره، کنگره راه را به ما نشان داد و آموزش گرفتیم و به رشد آگاهی زیادی رسیدیم.
واین روز عزیز را به خانم لیلای عزیز و به آقا نقی و راهنمای ایشان تبریک عرض میکنم. و امیدوارم با خدمتگزار بودن در کنگره بتوانم آموزش هایی را که دریافت کرده ام جبران کنم و همیشه خدمتگزار باشم.
سخنان همسفر لیلا:
اول از خدای خودم تشکر میکنم سپس از آقای مهندس و راهنمای مسافرم آقا محمد باقر تشکر می کنم و از راهنمای خودم خانم ایران کمال تشکر را دارم و از همه دوستانی که در جشن ما شرکت کردند صمیمانه سپاسگزارم.

 

نگارنده : همسفر سجاد لژیون نهم
عکس : مسافر وحید مرزبان خبری
تنظیم و تایپ : مسافر مهزیار لژیون بیست و یکم
ارسال : نگهبان سایت مسافر محمد لژیون بیست و یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .