گفتگو با دستیار دیده‌بان محترم مسافر وحید

با دستیار دیده‌بان محترم مسافر وحید در خصوص وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من گفتگویی را تدارک دیده‌ایم که در ادامه توجه شما عزیزان را به آن جلب می‌نماییم.

با عرض سلام و خدا قوت خدمت دستیار دیده‌بان محترم آقای وحید شکیبا، لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید؟

سلام دوستان وحید هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه و متادون، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، ده ماه و هفده روز سفر کردم به راهنمایی راهنمای خوبم آقا فرهاد، رهایی از بند اعتیاد هشت سال و هفت ماه، در ادامه یک سفر سیگار انجام دادم، ده ماه سفر کردم به راهنمایی راهنمای خوبم آقا رضا، رهایی از بند نیکوتین هشت سال و دو ماه.

در وادی دوازدهم در مورد پارامتر زمان صحبت شده، چگونه باید پارامتر زمان را در مورد مسائل روزمره در نظر گرفت؟

اتفاقاً زمانی که می‌آمدم به این موضوع فکر می‌کردم که وادی دوازدهم دو مسئله را برای ما باز می‌کند‌‌: یکی زمان و دیگری صبر؛ وادی دوازدهم در قسمت زمان، به موضوعی اشاره می‌کند که تمامی روش‌‎های درمان متداول آن را نظر نمی‌گیرند و آن پارامتر زمان می‌باشد ولی در هوشمندانه‌ترین روش که روش DST می‌باشد و توسط آقای مهندس خلق شده، مسئله زمان عنوان می‌شود. در این روش گفته می‌شود که اگر ما در طول زمان مشخص مصرف‌کننده شدیم حتماً باید در طول زمان مشخصی نیز درمان شویم و جالب اینجاست که زمان یک مسئله زمینی است و در سی‌دی‌های آقای مهندس هم مطرح می‌شود که ما خالق زمان هستیم و به واسطه کره خاکی و ورود به زمین زمان هم به وجود آمد.

ما در هر کجای مطالب زندگی زمان را در نظر بگیریم موفق می‌شویم.
گاهی مواقع ما یک چیزی را داریم ولی آن را نمی‌بینیم مانند زمان، مثلاً یک فرد چاق برای لاغر شدن از آمپول ویکتوزا استفاده می‌کند تا اشتهایش کم شده و سریع لاغر شود که باعث آسیبهای جسمی برایش می‌شود.

در وادی دوازدهم به درخت اشاره می‌کند، درخت از بدو کاشته شدن تا زمانی که میوه بدهد چند سالی زمان می‌برد و اگر این زمان طی نشود ثمره‌ای ندارد.

برای رسیدن به آخر امر، چگونه باید عمل کرد؟

همانطور که در متن وادی آمده، برای رسیدن به آخر امر باید امر اول اجرا شود یعنی باید یک خواسته یا مبدأیی داشته باشیم. من از سفر اول تصمیم گرفتم که شکمم جلو نیاید، مرزبان که بودم ساعت یک به شعبه می‌آمدم و یک ساعت دور سالن می‌دویدم سپس اصلاح کرده و لباس‌های سفیدم را می‌پوشیدم و الان بعد از پنج سال وزنم از 78 به 82 رسیده یعنی امر اول که نبود شکم و چاق شدن بود اجرا شد.
برای انجام هر کاری باید اول بذرش در ذهن انسان کاشته شود و سپس در طول زمان آن مسئله به نتیجه برسد.

شما دستیار دیده‌بان آقای مهدی صدیقی هستید، لطفاً بفرمایید یک دستیار دیده‌بان چه وظایفی را بر عهده دارد.

من در قسمت تازه‌واردین دستیار دیده‌بان هستم و مانند سایر خدمتگزاران کنگره خدمت می‌کنم؛ فرقی نمی‌کند که مرزبان باشی یا در نشریات خدمت کنی یا در هر قسمتی، اما اگر کلیات این خدمت را بخواهید بدانید، نظارت بر کار راهنماهای تازه‌واردین در سراسر کشور می‌باشد که قسمت تهران زیر نظر من و راهنمایم آقای فرهاد نورایی می‌باشد. دلیل این امر این است که اگر ما این کار را انجام ندهیم ممکن است مدل راهنمای تازه‌واردین را عوض کنند کما اینکه در یکی از شعب خوزستان این اتفاق افتاده بود زیرا کسی نبوده که به آنها سر بزند.

اگر دستیارهای دیده‌بانان به نمایندگی‌ها سر نزنند چه در قسمت راهنمایی یا مرزبانی یا ...، شعبه سلیقه‌ای می‌شود و برای اینکه اختلاف نظر به وجود نیاید، یک نفر از طرف دیده‌بان می‌رود و وظایف را مرتب توضیح می‌دهد که همه بدانند باید چکار بکنند زیرا انسان فراموشکار است و یادش می‌رود، دستیار دیده‌بان‌ها به نمایندگی‌ها رفته و پرسش‌های خدمتگزاران قسمت مربوطه را پاسخ می‌دهد تا جو نمایندگی آرام مانده و همه در یک چهارچوب کارشان را انجام بدهند.

این شال هم برای این است که وقتی به شعبه‌ای می‌رویم نشانه‌ای باشد و گرنه یک دستیار همان کاری را انجام می‌دهد که بقیه خدمتگزاران انجام می‌دهند.

وادی دوازدهم در زندگی شما چه نقشی داشته است؟

من در زندگی آدمی بودم که همه را دور می‌زدم، صبح که از خواب بیدار می‌شدم دو تا درب متادون می‌خوردم و می‌گفتم برای اینکه اثر کند باید تلویزیون ببینم، دو نخ سیگار می‌کشیدم و حالم که خوب شد تا ظهر به آرامی سر کار بروم؛ وادی دوازدهم به من آموخت که روز از صبح زود شروع می‌شود، ظهر از بعد از اذان شروع شده و شب هم بعد از مغرب شروع می‌شود. وادی دوازدهم یک جورهایی درس نماز است، ما نماز می‌خوانیم که زمان یا همان DST خودمان را بشناسیم.

آقای مهندس در این وادی از ابتدا تا انتها می‌گویند هرکسی زمان را طی کند هم پولدار می‌شود و هم به آرزوهایش می‌رسد.

محصول وادی دوازدهم برای من شغل خوب، پرداخت تمام بدهی‌ها، شب راحت خوابیدن و ...بود، تقریباً هفت سال است که صبح استخر شیرودی را بدون غیبت رفته‌ام.

در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید.

امیدوارم که همه در کنگره براساس تلاشی که می‌کنند ثمره‌اش را ببینند که حتماً خواهند دید؛ امیدوارم بار معنوی کنگره و رهایی‌های آن هر روز بیشتر و بیشتر شود و بچه‌ها بیشتر کنگره را درک کنند و بدانند که کنگره یک کار عظیم است و این عظمت آنقدر بزرگ است که ما نمی‌بینیم مانند نفس انسان که آنقدر بزرگ است که خیلی‌ها درکش نمی‌کنند؛ امیدوارم سفر اولی‌ها رهایی را درک کنند و بستر آرامش خودشان را فراهم کنند.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی