رسیدن به وادی دوازدهم بدون آموزش و تجربه امکان پذیر نیست.

ششمین جلسه از دوره چهارم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران با نگهبانی مسافر بهمن، دبیری مسافر مهدی و استادی راهنما مسافر جواد با دستور جلسه " وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر محمد رهجوی مسافر جواد"شنبه 29 دی ماه 1403 ساعت 16/30 آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم و خدا را شکر می کنم که این توفیق حاصل شد تا من بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز دو بخش دارد . بخش اول در مورد وادی دوازدهم می باشد و بخش دوم رهایی آقا محمد عزیز می باشد.
وادی دوازدهم طوری است که هر رهجویی که برای درمان وارد کنگره می شود و به این وادی می رسد یعنی سفرش را به درستی انجام داده و به این نقطه رسیده است. یعنی در آخر امر، امر اول که همان خواسته درمان اعتیاد بوده را به دست آورده و اجرا کرده است. اما ما باید بدانیم اینکه ما چه خواسته ای داریم، یک طرف قضیه است و  برای رسیدن به خواسته چه کاری انجام میدهیم، بحث اصلی وادی دوازدهم می باشد. مثلاً شما یک خواسته ای دارید مثل درمان اعتیاد یا هر خواسته دیگری فرقی نمی کند، مطلب اصلی اینجاست که شما برای رسیدن به آن خواسته باید یک سری مراحل را طی کنید.

مثلاً اگر خواسته من خرید ماشین بنز یا خرید یک خانه باشد برای رسیدن به آنها اولین چیزی که باید در نظر بگیرم فرایند زمان می باشد و تمام مصرف کنندگان همیشه از این مرحله ضربه خورده ایم و همیشه دوست داشتیم دو یا سه روزه اعتیاد خود را با روش سم زدایی، URD، یا ابوالفضل درمانی و... درمان کنیم و فرآیند زمان را هیچ وقت در نظر نمی گرفتیم. شرط دوم کارهای مقدماتی خواسته است مثلاً برای شروع درمان اول باید کلاس توجیهی و سه جلسه تازه واردین را بگذرانیم تا مجوز درمان برای ما صادر شود و در این مراحل نیروهای زیادی از راهنما و مرزبانی و سایت و... گرفته، تا سی دی نوشتن و پارک رفتن به ما کمک می کنند تا در این راه موفق شویم و بین افراد در رسیدن به هدف و خواسته تفاوت زیادی وجود دارد.

پس اولین نشانه یک رهایی با کیفیت عالی، رسیدن به مقصد با وضعیت مناسب می‌باشد، یعنی یک رهجو وقتی به رهایی می رسد، باید از تمام لحاظ اعم ازنظم و انضباط، صحبت  کردن و قدرت بیان ، از لحاظ ظاهری وچهره و حتی از نظر آداب و معاشرت باید به آن رهایی مدنظر کنگره رسیده باشد.
رهایی مسافر محمد را به خود ایشان و خانواده محترمشان و همه  دوستان شعبه وحید و صفادشت و در راس به جناب آقای مهندس تبریک عرض می کنم، محمد عزیز یکی از رهجوهایی بود که بیشتر اوقات کنار لژیون سرپا ایستاده بود، چون در اوایل سفر یک کمی شیطنت داشتند و اذیت می کرد ولی چون خواسته درمان را داشت مسیر را تا انتها ادامه داد و به رهایی رسید.

استاد امین در صحبت های روز چهارشنبه که  راجع به  قهرمانی تیروکمان بود حرف های جالبی زدند و دلیل اینکه چرا چند بار ما در این مسابقات سقوط کردیم و نتوانستیم قهرمان شویم بخاطر این بود که خود را از خانواده کنگره 60 معرفی نمی‌کردند و خودشان را جز خانواده مصرف کننده نمی دانستند و آن را پنهان میکردند و همین امر باعث سقوط تیم شد و در ادامه گفتند برای اینکه ما  به یک قله برسیم و بتوانیم قله دیگری را فتح کنیم، باید پایین آمده و سقوط کنیم تا بتوانیم مسیر قله بعدی را ادامه بدهیم، و منظور استاد امین این بود که شرط رشد انسان سقوط های متوالی می باشد، تمام انسان های موفق چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی هزار بار زمین خورده‌اند و سقوط کرده‌اند تا به جایگاه مدنظرشان رسیده‌اند.

مگر اینجا مسافر هایی نداشتیم که  بعداز پنج سال راهنما شدند. می خواهم بگویم این افت و خیز ها همیشه بد نیست و این منابعی که توی کنگره وجود دارد خیلی بهتر به من کمک کرد و برای اینکه پیشرفت کنی، باید دو نکته را درنظر بگیری، یکی اینکه  وقتی که نقشه میکشید نقشه تان باید چه شرایطی داشته باشد و باید حساب شده ودقیق باشد و دیگر اینکه  واقع بینانه باشد، دوم راه به  سمت عقب نداشته باشد. اکثر ادم های موفق که توی مسیر دارند کار انجام میدهید، یی یک برنامه ای دارید،  وقتی می خواهید به هدفتان برسید، باید یه چیزی را در نظر بگیرید، اولا باید بیارید  روی کاغذ، یادداشت کنید، هدف تان اگر سالیانه است باید ان را بنویسید، که مثلا من در امسال چقدر باید در آمد داشته باشم تا به این هدفم برسم و این درآمد را باید به ماهیانه، هفتگی و روزانه تقسیم کنیم و حتما باید یادداشت کنم، این یادداشت کردن مثلا حتی کار های کوچک که من قرار است انجام بدهم و  همه ی این کار ها را هر شب  روی یک برگه بنویسم چون قدرت نوشتن روی یک برگه آنقدر زیاد است که مطمئن باشید  که اگرهمه را نتوانید  انجام بدهیدحداقل هشتاد درصدش را انجام خواهید داد. ولی اگر ننویسید بیست درصدش را هم انجام نخواهید داد. وادی دوازدهم این را می خواهد به ما بگوید که اگر قرار است شما در اخر امر  به امر اول برسید  به یک  سری برنامه ریزی نیاز و آموزش و مطالعه نیاز دارید و زمان لازم است تا به خواسته تان برسید.

اعلام سفر مسافر محمد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر، آنتی ایکس هروئین شیشه، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر ۱۴ ماه ، رهایی۱ سال و ۳ ماه ، رشته ورزشی والیبال، راهنما مسافر جواد یوسفی،آنتی ایکس دوم سیگار رهایی1سال 2 ماه و20 روز، راهنما  مسافر مصیب رنجبر.

پیام تولد مسافر محمد:

محمد عزیز، شما اکنون چون پرنده ای هستید که پرواز را آموخته و آماده پرواز خویش است، پس آن کنید که فرمان است.

خواسته مسافر محمد:
خواسته دارم، که در کنگره درمانگر شوم و در آزمون راهنمایی قبول شوم.

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
ابتدا تشکر می کنم از تمام عزیزانی که به من تبریک گفتند و امیدوارم که تمام سفر اولی ها این جایگاه را تجربه کنند و از جناب مهندس تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند تا ما بتوانیم به رهایی و حال خوب برسیم. از راهنمای عزیزم تشکر می کنم که اگر زحمات ایشان نبود  قطعاً من هم اینجا نبودم. همانطور که راهنمای خوبم آقا جواد گفتند من شروع سفر خوبی نداشتم، شاید بی نظم ترین رهجوی آقا جواد من بودم و همیشه کنار لژیون سر پا می ایستادم و یا دیر می رسیدم و تا یکی دو ماه اول حال خوبی نداشتم و بعد از جلسه به خانه می رفتم. هر روز بعد از جلسه به خانه یکی از دوستانم که مصرف کننده بود می رفتم و آنجا مصرف می کردم و سپس به خانه می رفتم. 

بر حسب اتفاق یک روز که بعد از جلسه برای مصرف به خانه دوستم می رفتم دیدم که آقا جواد دنبال من می آید و وقتی از گنگره دور شدم و وارد اتوبان شدم دیدم که باز هم  آقا جواد همچنان مرا تعقیب می کند و با ماشین وارد شهرک وائین شدم باز هم آقا جواد مرا دنبال می کرد و هر جا می رفتم دنبالم می آمد. دم آرایشگاه دوستم ایستادم و با اینکه تازه اصلاح رفته بودم از ترسم دوباره وارد آرایشگاه شدم و مشغول به اصلاح موی سر خود شدم. بعد فهمیدم که خانه آقا جواد همانجا بوده و من نمی دانستم و این تفکری شد که من سفرم  را به درستی انجام داده و خودم را تغییر دادم و سفرم را بدون حاشیه ادامه دهم تا به پایان سفرم برسم و الان شکر خدا در زندگی به موفقیت هایی رسیده ام که همه را مدیون کنگره هستم و همه ما به کنگره نیاز داریم، حتی راهنمای من که الان اینجا هست بر اساس نیازش به کنگره و آموزش های آن حضور دارد .
وقتی ایشان به اینجا نیاز دارند قطعاً من هم به کنگره نیاز دارم. من گل رهایی را پایان کار خودم قرار ندادم و در کنگره ماندگار و خدمتگزار شدم و این خدمت ها و سی دی نوشتن ها خیلی به من کمک کرد و الان پروانه نظام مهندسی خود را هم گرفته ام و حدود چند روز دیگر نیز مشغول به کار می شوم و اینکه دراخرامر، امر اول اجرا می شود یعنی همین. یعنی اینکه بعد از طی مراحلی به خواسته و نیت اولیه خودت برسید و اصل هدف نهایی کنگره  همین است.

تایپ سخنان استاد: مسافر پرویز(لژیون اول)
تایپ سخنان مسافر محمد:  مسافر مختار (خدمتگزار سایت)
ویراستاری: مسافر علی (خدمتگزار سایت)
ارسال: مسافر امیر (خدمتگزار سایت)
عکس: مرزبان خبری مسافر علیرضا
مسافران نمایندگی صفادشت