جلسه سیزدهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی ایمان با استادی راهنما همسفر زینب با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا میشود) و تأثیر آن بر روی من » روز شنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه وادی دوازدهم است و عنوان وادی دوازدهم، جملهی کلیدی «در آخر امر امر اول اجرا میشود است.» برای کسانی که اولین بار است این جمله را میشنوند قطعاً کمی این جمله برایشان نامفهوم است ولی جناب مهندس این جمله را برای ما شکافتند که در ادامه به آن میپردازیم.
در ابتدای این وادی از مفاهیمی چون قدرت مطلق، ساکنین و جانشین سخن به عمل آمده است و همچنین صحبت از یک گردهمایی بزرگ میشود که در آن قدرت مطلق تمام ساکنین را گرد هم آورد. در ابتدا میخواهیم بدانیم منظور از این مفاهیم چیست؟ جناب مهندس میفرمایند: ما به خداوند، قدرت مطلق میگوییم برای اینکه همه بتوانیم آن را بپذیریم. و اما ساکنین چه کسانی هستند؟ کسانی که هنوز وارد زمین نشدهاند و شامل تمام آفریدگان خداوند میشود که بعد جسمانی ندارند؛ در این گردهمایی خداوند میگوید: من قرار دادهام در جهان خاکی جانشینی، خداوند انسان را اشرف مخلوقین و نمایندهی خود در زمین قرار داد، قبل از اینکه روی زمین بیاید در جای دیگری ساکن بوده است. خداوند به انسان اختیار داد تا بر سرنوشتش احاطه کامل داشته باشد.
منظور از امر اول، همان خواستهی اولیهی ما است و منظور از آخر امر هدفی است که میخواهیم به آن برسیم. این وادی به من میگوید: زمانی که خواستهای دارم اگر در جهت آن خواسته حرکت کنم و از مشکلات نهراسم و پا پس نکشم قطعاً به آن خواستهام میرسم. به عنوان مثال در ورزش تیراندازی با کمان خواستهی اولیه من سلامتی، رسیدن به آرامش و دوری از تنشهای زندگی بود که این برای من محقق شد و در ادامه دوست داشتم با بالا بردن سطح آگاهی خود در این ورزش، کمک به عزیزانی کنم که وارد این ورزش میشوند تا آنها نیز به این حال خوش برسند در واقع در آخر امر، امر اول برای من اجرا شد.
جملهی «در آخر امر امر اول اجرا میشود» یک جملهی تاکیدی است و از آنجایی که همیشه سخنان جناب مهندس برای من سند است، جای هیچ شک و شبههای برای من نمیگذارد. از زمانی که مفهوم این جمله برای من روشن شد دیگر در زندگیام ناامید نمیشوم درست در سختترین شرایط زندگی یادم میآید که در مسیر زندگی به واسطه رسیدن به گذرگاههای سخت، خسته و متوقف نشوم، به طور حتم خواستهی اولیهی من محقق میشود و بزرگترین مسأله در این میان، در نظر گرفتن زمان است، چرا که اگر خواستهی اولیهی من کاشتن گندم باشد، چندین ماه زمان میبرد تا من به محصول برسم.
در حقیقت زمان معجزهای است که به یاری ما آمده تا با مدد جستن از آن و همینطور با کمک سه نیرویی به نام القا، احیا و تحرک که خداوند برای ما در نظر گرفته، به نتیجهی مطلوب که همان آخر امر است برسیم. برای رسیدن به هر هدف و خواستهای، زمانی لازم است و بدون در نظر گرفتن زمان اصلاً به نتیجه نخواهیم رسید. گاهی میخواهیم زمان را کوتاه کنیم، به عنوان مثال در انواع و اقسام درمانهایی که برای اعتیاد در نظر گرفته شده، میخواهند با حذف یا کوتاه کردن زمان به نتیجه برسند که به تجربه دیدیم که نه تنها نتیجهای عایدشان نمیشود بلکه تخریبهای بیشتری هم در قسمت فیزیولوژی و هم در قسمت روان بر فرد تحمیل میشود.
من به عنوان یک همسفر در کنگره، در مسیر تغییر در جهت تزکیه و پالایش خودم هستم و درس بزرگی که این وادی به من داده این است که این تغییر بایستی در جوهرهی وجودم صورت بگیرد نه در صور آشکار؛ در واقع باید صفات ضدارزشی از من زدوده شود و به جای آن صفتهای ارزشی در من نهادینه گردد. در پایان این وادی، درختکاری مطرح میشود که جناب مهندس میفرمایند: که همهی عزیزان وقتی وارد سفر دوم میشوند، میتوانند در اسفند ماه درختی بکارند به شرطی که بتوانند آن درخت را در مواقع لازم آبیاری و مراقبت کنند تا آن درخت به بار بنشیند. اگر درختی که میکاریم خشک شود در سال بعد موظفیم که به جای یک درخت، دو درخت بکاریم.
نویسنده: راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
140