برداشت همسفران (لژیون چهارم) درمورد سیدی "وادی دوازدهم بخش یکم، دوم، سوم":
همسفر مژگان (بخش یکم):
برای رسیدن به هر هدفی؛ باید تلاش و گذر زمان را در نظر گرفت تا به سرانجام برسیم. جهان خاکی و انسان از یک نقطه شروع میشوند. خداوند اول قسمت جسم انسان را خلق کرد و به ساکنین گفت که سجده کنند و همه سجده کردند؛ اما شیطان سجده نکرد. در این گردهمایی، خداوند گفت: من یکجانشین قرار دادهام و فوری پرسیدند که چه شخصی و با چه اختیاراتی است؟ اختیارات خیلی مهم است و خداوند آن را فقط به انسان داده و هیچ موجود دیگری از آن برخوردار نیست. انسان باعقل و تفکر و اندیشه خود میتواند در سرنوشت خود دخیل باشد. خداوند به انسانها گفته است که هر چه بلد هستید به اهالی بگویید؛ مثلاً همان اسامی اشیا و یک مفهوم دیگر که خداوند فرموده، سایر موجودات آن را ندارند.
زمانی که در آسمانها بودیم، خداوند با ما پیمان بست و ما یادمان نیست چه روزی در آنجا بودیم و یک اسم هم داشتیم؛ اما اگر انسان در مرحله علم و آگاهی و معرفت قرار بگیرد و ظرفیت لازم را کسب کند، میتواند به اطلاعات گذشته یا ضمیر ناخودآگاه خودش دست پیدا کند. اینجاست که انسان میفهمد که چگونه جهانها در درونش قرار گرفته است. در آخر امر، امر اول اجرا میشود؛ یعنی برای هر هدفی که داری باید تلاش کنی تا به آن برسی. هدف باید با مرور زمان انجام شود و همه خواستهها باگذشت زمان به اجرا در میآیند. هم خلقت و هم انسان برای اینکه به نتایج بهتری برسند؛ باید زمانی را سپری کنند؛ مثلاً فردی که میخواهد خیاطی یاد بگیرد، باید یکزمان مشخصی را سپری کند و هیچ راهی برای حذف زمان وجود ندارد، در غیر این صورت خودش دچار مشکل میشود.
همسفر ناهید (بخش دوم):
در آخر امر، امر اول اجرا میشود. ساکنین، تبدیل و تغییر و ترخیص را باید طی کنند. نکات مهمی که در این وادی مطرح میشود، راهگشای خیلی از مسائل است. انسانها یکمرتبه تغییر نمیکنند و این امر کاملاً ذرهذره صورت میگیرد و تا زمانی که تغییر انجام نشود، تبدیل صورت نمیگیرد. نیروهای القا، احیا، و تحرک در هستی وجود دارند که وارد عمل میشوند و به تغییر و تبدیل کمک میکنند. انسانها یک خاصیت مهمی دارند و آن این است که دارای دونیمه هستند. یکنیمه، تاریکی عالم پایین و یکنیمه، روشنایی عالم بالا است. درست است که نفس اصل موضوع است؛ ولی دو نماینده در کنارش دارد. نمایندهای به نام جن که دائماً دنبال شر است و دیگری هم روح است که انسان را به نیکی و خوبی دعوت میکند؛ زیرا با خلق انسان نیروها به دونیمه تقسیم میشوند: نیروهای روشنایی و نیروهای تاریکی که هر دو قدرتمند هستند.
نکتهٔ مهم این است که این دونیرو در حال آموزش و ازدیاد افراد خود، هم در زمین و هم در آسمان هستند. در هستی همه چیز بر مبنای ضدش قابلتشخیص است؛ مثلاً اگر مرگ نباشد، حیات مفهومی ندارد. شیطان، ضد خداوند نیست؛ بلکه مخلوق خداوند است. باید نیروهای تخریبی وجود داشته باشد تا نیروهای مثبت خودشان را نشان دهند. انسان موجودی است که باید خودش انتخاب کند. نکتهٔ مهم اینجاست که اگر انسان بخواهد وارد هر گروهی بشود؛ باید بهای آن را بپردازد. احیا؛ یعنی "زنده کردن". بزرگترین احیاکننده، قدرت مطلق است که مرده را زنده میکند. البته نیروهای احیاکننده در تمامی سطوح هستی، برای تغییرات و تبدیلات بهصورت کاتالیزور وارد عمل میشوند و این برنامه بزرگ را پیش میبرند؛ برای مثال راهنما یک احیاکننده است.
همسفر اکرم (ص) (بخش سوم):
در آخر امر، امر اول اجرا میشود؛ یعنی هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم؛ باید فرایند زمان را در نظر بگیریم. متأسفانه ما انسانها در بعضی موارد این موضوع را فراموش میکنیم و هر کجا که میخواهیم پارامتر زمان را حذف میکنیم و این امر باعث ایجاد مشکل و بحران میشود. یکی از مسائلی که پارامتر زمان را در تهیه آن کوتاه کردهایم، تولید مواد غذایی بهصورت کنسرو است که این کار باعث میشود، سیستم گوارش ما با مشکلات فراوانی مواجه شود. این قضیه هم در فرهنگ ما و هم در فرهنگهای دیگر وجود دارد که میخواهند بهصورت خلاصه و کوتاه بعضی از کارها را به انجام برسانند.
در فرهنگ ما توبه به معنی "بازگشت" است. توبه نقطهٔ شروع و پایانی برای بازگشت و جبران است. حرکت، اساس هستی و تغییرات و تبدیلات است. اگر در هستی حرکت نباشد، تمام ستارگان در یکلحظه در هم فرو خواهند ریخت و هیچچیز در هستی ثابت نخواهد بود. انسانی که فاقد حرکت و پیشرفت باشد؛ مانند صخره گِلی در هم فرو خواهد ریخت. با حرکت، راه نمایان خواهد شد و بدون حرکت، هیچ تغییر و تبدیلی شکل نمیگیرد. حرکت باید جهت داشته باشد و مسیر درستی که برای رسیدن به هدف طی شود. رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است، یکی پیداکردن راه و دوم آنچه دریافت مینماییم. پیداکردن راه، همان صراط مستقیم است. خدایا ما را به راه راست هدایت کن.
صراط مستقیم، خود هدف نیست؛ بنابراین خیلی مهم است که حرکت به کجا و چگونه باشد. فردی که در اعماق تاریکیها قرار دارد و صورتش بهطرف تاریکیهاست، کافی است با ذرهای تفکر و یک حرکت چرخشی، صورتش را بهطرف نور برگرداند؛ ولی شاید بهاندازه جرقهای از نور را مشاهده نمایند. حال بایستی با حرکت بهطرف مسیر همان جرقه، خودش را به منبع روشنایی برساند. با این حرکت، بلافاصله نیروهای مثبت یا الهی از زمین و آسمان برای تغییر و تبدیلات به یاری شما خواهند آمد. با عقیده، نظر، دانش، آگاهی، مشاهده و تجربه شخص، این قضیه دقیق انجام میشود. در جهان هستی و خلقت هیچچیزی را بدون مکانیزم؛ یعنی بدون سیستم و برنامهریزی نمیتوانید پیدا کنید. هر چیزی یک مکانیزمی دارد و هیچچیزی در هستی، بدون مکانیزم نیست.
یکدانه گندم که میکارید، باید مکانیزمی را طی کند تا آن یکدانه به 70 دانه تبدیل شود؛ در غیر این صورت تبدیل صورت نمیگیرد. زمانی که خداوند بخواهد حرفی را به ما بزند، نیاز است که پیامبری برایمان بفرستد و این سیستم باید به همین شکل باشد تا ما را هدایت نماید که چه کاری بکنیم و چه کاری نکنیم. یک سری نیروها، تحت فرمان و مکانیزم خداوند هستند که به آنها نیروهای الهی میگوییم و یک سری نیروها هم به نام نیروهای شیطانی و اهریمنی هست که هم در زمین و هم در آسمان، هم در صور آشکار و هم در صور پنهان وجود دارند. کسی که بهطرف ارزشها حرکت میکند، این نیروها به کمک او میآیند و کسی هم که بخواهد بهطرف ضدارزشها حرکت کند، باز هم نیروهای اهریمنی به یاری او خواهند آمد؛ بنابراین در این راه باید ثابتقدم بود.
ویرایش: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر پریا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: دبیر سایت همسفر ماندانا
همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
158