جلسه سیزدهم از دور هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و هم‌سفران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر حامد و نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره و جشن دهمین سال رهایی ایجنت محترم مسافر علی پنجشنبه تاریخ 1403/10/27 ساعت 15:30 دقیقه آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم.
امروز دستور جلسه از دوبخش تشکیل شده که یک بخش آن مربوط به جشن تولد دهمین سال رهایی ایجنت محترم علی آقا است؛ ابتدا در رابطه با دستور جلسه صحبت می‌کنیم: من همیشه نسبت به دستور جلسات فکر می‌کنم که بدانم زاویه نگاه من نسبت به آن چگونه است امروز در مسیر آمدن با خودم فکر می‌کردم که کمک من به کنگره چه بوده و کمک کنگره به من چه بوده؟ در این فکر بودم که یادم از گذشته خودم آمد که چقدر خوب است انسان همیشه یادی از گذشته خود کند و بداند که فراموش‌کاری خیلی خوب نیست این که من ندانم درگذشته یک مصرف‌کننده بودم من را یک فرد معتاد می‌دانستند و اولین کاری که کنگره با من کرد کلمه معتاد را از روی من برداشت و لقب مسافر را به من تقدیم کرد پس درست نیست که لکنود باشیم و همیشه به یاد داشته‌باشیم که فراموشی معضل بزرگی است، حال اگر من مسافر دوران تاریکی را به یاد بیاورم و لکنود نباشم قطعاً به خودم و دیگران خدمت خواهم کرد.
تنها جایی که با عزت و احترام سلامتی وزندگی را به من بخشید کنگره ۶۰ بود شاید خیلی از ماها برای ترک اعتیاد به کمپ‌ها مراجعه کرده باشیم و شاهد برخورد بد آن‌هابودیم ما در کنگره یک تازه‌وارد را مورد تشویق قرار می‌دهیم و احترام می‌گذاریم و محبت نثار آن می‌کنیم پس من مسافر نتیجه می‌گیرم اگر تا عمرم خدمتگزار باشم بازهم بدهکار سیستم کنگره خواهم بود، آرامشی که در کنگره به دست می‌آوریم با هیچ چیزی قابل قیاس نیست پس اگر من به جایگاهی رسیدم باید پیام کنگره را به دیگران برسانم تا آن‌هانیز به درمان برسند؛ خدمات کنگره ۶۰ به من حد حصری ندارد زیرا در خیلی از مسائل خارج از مقوله اعتیاد نیز می‌توانم از آموزش‌های کنگره ۶۰ و مشاوره راهنمایان در جهت حل مشکلات خود استفاده کنم، یکی از کارهایی که در مقابل خدمات کنگره باید انجام دهیم احترام به پیشکسوتان و خدمت‌گزاران و رعایت حرمت‌های کنگره ۶۰ است همچنین باید در بیرون از کنگره به نحوی رفتار کنیم که نشانگر آموزش‌ها باشد که در کنگره ۶۰ دریافت نموده‌ایم.
درادامه برگزاری جشن تولد دهمین سال رهایی ایجنت محترم مسافرعلی
آرزوی ایجنت محترم ساخت ساختمان نمایندگی معدن فیروزه است
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که قسمت شد در یکی از جشن‌های رهجوهایم در این مکان مقدس حضورداشته باشم و در کنار یکی از رهجوهایم که حدود ۱۰ سال خدمتگزار بوده و هست باشم و این جای بسیار خوشحالی برای من دارد، به‌طورکلی انسان باید یک سری گذشته‌های نامناسب را تجربه کند تا یک مسیر سبز در پیش روی خود ببیند و باید این مسیر سبز را غنیمت بشمارد علی آقا این فرصت‌ها را غنیمت شمردند که تا اکنون خدمتگزار باقی مانده‌اند، من یادم می‌آید علی آقا در سال ۹۳ همیشه سوال‌های متعددی در لژیون داشتند و انگار دنبال یک گمگشته‌ای می‌گشتند و نسبت به دیگر افراد حرف‌شنوی و فرمانبردار خوبی بودند و این یکی از رموز موفقیت ایشان بود؛ به گفته جناب سلامی این جایگاه است که افراد را انتخاب می‌کند فرد جایگاه را انتخاب نمی‌کند و اگر کسی دنبال جایگاه در کنگره ۶۰ باشد قطعاً به آن نخواهد رسید.
این که اکنون در روستایی مثل معدن فیروزه نمایندگی برقرار است این یک کار بسیار بزرگی است همانطور که می‌دانید آقای مهندس به سادگی مجوز نمایندگی صادر نمی‌کند پس باید قدردان زحمات جناب مهندس و علی آقا باشیم که این مکان را در اینجا برای ما فراهم نمودند تابه آرامش برسیم.
ما بدین جا نه پی حشمت و جا آمده‌ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم
رهرو منزل عشقیم وز سرحد عدم تابه اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که در جمع شما دوستان و کنار راهنمای با عشقم هستم و سپاسگزار تک‌تک کسانی مثل آقای مهندس هستم که دست من را گرفتند و به آرامش و تعادل رساندند، قدردان راهنمای خوبم هستم که یاریگر من بودند و زحمات زیادی برای من کشیدند؛ درد فراق لذت وصال را بیشتر می‌کند، هرچند در این چند سال فاصله بین من و راهنمای خوبم افتاد اما فراق وقتی به وصل می‌انجامد لذت خاصی دارد که قابل گفتن نیست
جا دارد تشکر کنم از راهنمای هم‌سفرم سرکار خانم نیره که ایشان نیز زحمات زیادی برای هم‌سفرم کشیدند و تشکر می‌کنم از هم‌سفرم که پا به پای من بودند و تشکر ویژه دارم از حضور پرمهر شما دوستان که از شعبات زیادی تشریف آوردید و با حضور گرم خود جشن ما را مزین کردید اینجاست که می‌توانم بگویم کنگره به من حضور پرمهر شما و راهنمای خوبم را بخشید و این جای شکر دارد، امیدوارم که قدردان حضور پرمهر شما عزیزان باشم من همیشه گفته‌ام یک شاگرد کوچک در کنگره ۶۰ بیش نیستم ان‌شاءالله که شاگرد بودم و شاگرد هستم و شاگرد بتوانم بمانم.
سلام دوستان نیره هستم همسفر محمد
هر کدام از ما که اینجا هستیم بایستی سپاسگزار خداوند باشیم، من هم سپاسگزار خداوند هستم که اجازه دادیک دهه از عمرم را کنار بهترین مخلوقات خود در کنگره ۶۰ باشم؛ تبریک ویژه دارم خدمت خانم مژگان عزیز، آقای علی و آقای حامد بابت دهمین سال رهایی ایجنت محترم علی آقا، این باعث افتخار من است که من در نمایندگی معدن فیروزه حضور دارم و فرصت شد در این جشن حضورداشته باشم، همیشه اتفاقاتی مثل جشن تولدها در کنگره ۶۰ یک تجربه محسوب می‌شود و همانطور که می‌دانیم تجربه یک سند بدون نقص است و این تولدها یک الگویی برای سفر اولی‌ها و سفر دومی‌ها و برای همه ما است که باید بهترین استفاده را از این الگوها ببریم و بدانیم که ما نیز می‌توانیم خدمتگزار باشیم، خداوند کسانی را به ارتقا می‌رساند که جویای آن باشند و همیشه این افراد مورد آزمایش قرارمی‌گیرند، خانم مژگان جز افرادی بودند که همیشه کنار من بودند به‌درستی آموزش‌ها را دریافت نمودند و همین باعث شد در آزمون راهنمایی قبول شوند امیدوارم که همیشه حال دلشان خوب باشد و در ادامه مسیر موفق و پیروز باشند.
برای پرواز اجازه نگیر، بال‌ها مال تو هستند و آسمان‌ها مال هیچ‌کس نیست
سلام دوستان مژگان هستم همسفر علی
ابتدا برای تجربه روزهای خوب و به‌یادماندنی تشکر ویژه دارم از جناب مهندس و خانواده محترمشان و از راهنمای مسافرم آقای حامد که قبول زحمت فرمودند و در جشن ما شرکت کردند و همچنین در طول سفر مسافرم را به حال خوب رساندند؛ از راهنمای خوبم سرکار خانم نیره سپاسگزارم که من را در این سه سال باحال خرابی‌هایم تحمل کردند و به حال خوب رساندند من نیز زحمات زیادی به ایشان دادم و بهترین‌ها رابرایشان آرزو می‌کنم امیدوارم برکات این خدمت‌ها به زندگی‌شان برگردد همچنین از تمامی شما عزیزان سپاسگزارم که امروز در جشن ما شرکت کردید امیدوارم بتوانم جبران کنم؛ تولدها همه شبیه هم هستند فقط در جزئیات متفاوتند، می‌دانیم که نوبت باران محفوظ است، چیزی که در تولدها مهم است این است که حال بدی‌ها را به فراموشی می‌سپاریم همیشه به یاد می‌آوریم که قبلاً کجا بودیم و اکنون کجا هستیم و آن حال بدی‌ها را با چه چیزی عوض کرده‌ایم؟ من در کنار راهنمایم یاد گرفتم که بعضی اوقات باید خیلی چیزها را رها کرد و حاصل حال خوب چیزی جز رها کردن حال بدی‌ها نیست، باید سپاسگزار کسانی باشیم که حال خوب را در اختیار ما قرار دادند، در نهایت خیلی خوشحالم که در بین شما عزیزان هستم و چگونه زیستن را یاد گرفتم و یکی از آموزش‌هایی که در کنگره به من داده شد این بود که همیشه مشوق دیگران باشم و انرژی مثبت را به آن‌هابدهم و باعث حال خوب آن‌هاباشم.
ممنون از این که سکوت کردید و به حرف‌های من نیز گوش دادید
عکاس: مسافر علی و مسافر خلیل
ویراستاری، تایپ و نگارش متن و ارسال خبر: مسافر حسین لژیون دوم به راهنمایی راهنمای محترم مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
179