جلسه هشتم از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی حر به استادی راهنما همسفر خدیجه با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا میشود) و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۳ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
همانطور که آقای مهندس میفرمایند: «وادیها برای ما مثل چراغ میمانند تا بهوسیله آنها و عمل کردن به آنها بتوانیم کلید حل مشکلاتمان را یکی پس از دیگری پیدا کنیم.» بعد از گذراندن یازده وادی که وادی یازدهم چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند؛ یعنی من باید جوشش داشته باشم تا به هدفی که مدنظرم هست برسم و در ادامه وادی دوازده را بیان میکند که «در آخر امر، امر اول اجرا میشود» در ابتدای وادی از خلق انسان و سرپیچی اهریمن از فرمان قدرت مطلق، به دلیل برتری خودش نسبت به انسان میگوید و اینکه خداوند به انسان ویژگیهای خاصی عطا کرده که او را از سایر موجودات متمایز میکند.
یکی از آنها، تعبیه شدن صفات خداوند در وجود انسان اما در اندازههای کوچک است، دومین ویژگی که به انسان دادهشده یادگرفتن علم و دانش است؛ چون حیوانات و موجودات دیگر نمیتوانند چیزی را آموزش ببینند، علم در وجود آنها نیست، سومین ویژگی که خیلی مهم است، اختیار او میباشد که خیلی محترم شمردهشده است؛ این ویژگی تکلیف انسان را با خودش روشن میکند که تو خودت مختاری سرنوشتت را آنطوری که دوست داری رقم بزنی، نمیتوانی نتیجه کارهایت را بر گردن سرنوشت بیندازی؛ چون تو حق انتخاب داری که راه مستقیم یا راه غیرمستقیم را بروی؛ ولی نتیجهاش را میبینی چون هر راهی یک تاوان و یک پاداش دارد.
میتوانی برای خودت و جامعه، انسان مفیدی باشی و بالعکس میتوانی هم برای خودت و هم برای جامعه، مایه ننگ باشی؛ فقط این را یادآور باش که تو بیهوده آفریده نشدی و خداوند از آفریده شدن تو هدفی داشته است؛ پس سعی کن با گرفتن آموزش و بالا بردن علم، هدفت را پیدا کنی و اینجاست که من، باید شروع به حرکت کنم؛ یعنی اولین کاری که باید مشخص کنم این است که هدفم چیست؟ میخواهم چه چیزی در زندگی خود بکارم؟ آیا میخواهم گندم بکارم یا حنظل؟ وقتی هدف خود را مشخص کردم در جهت خواستهام شروع به حرکت میکنم و باید این را بدانم که در این مسیر مشکلات زیادی سر راه من قرار خواهد گرفت.
من نباید حواسم را پرت مشکلات و حاشیه کنم و از خط قرمزها عبور نکنم؛ چون جایی چوبش را خواهم خورد؛ باید به خواسته خود زمان بدهم و برای رسیدن به خواستهام زور نزنم و از مسیری که برای رسیدن به هدفم طی میکنم لذت ببرم و حواسم باشد که من برای رسیدن به خواسته و هدفم در ابتدا باید تغییر کنم، تبدیل شوم و در ادامه رسیدن به خواسته یا همان ترخیص اتفاق میافتد. در پی این صحبتها سؤال پیش میآید که انسان چگونه تغییر میکند و تبدیل میشود؟ با یک مثال که ما درکنگره خیلی از آن استفاده میکنیم توضیح میدهم؛ یک تازهوارد که وارد کنگره میشود و قصد درمان اعتیاد را دارد و خواستهاش رهایی است؛ یعنی بذر رهایی را میکارد.
پس اینجا باید حرکت کند و آموزش بگیرد، ذرهذره موادی را که مصرف کرده بود و باعث شده بود که سیستم ایکس او از کار بیفتد؛ حالا عمل عکس آن را انجام میدهد و به بدنش ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان میدهد تا دوباره بتواند با همان مواد و کم کردن آن طی هر ۲۱ روز این فرصت را بدهد تا ترمیم شود و اگر در این میان از خط قرمزها یعنی اصول و قوانین کنگره عبور کند به آن رهایی یا همان هدف نمیرسد؛ اما اگر طبق اصول کنگره حرکت کند؛ تغییراتش را نهتنها خودش، بلکه خانواده و حتی جامعه متوجه میشوند و کمکم زندگیاش روبهراه و شخصیت ازدسترفتهاش برمیگردد؛ زیرا قدم درراه مستقیم گذاشته است.
اینجاست که نیروهای الهی از طریق سه مؤلفه: القاء، احیاء و تحرک به کمک او میآیند و او را هدایت میکنند تا تبدیل اتفاق بیفتد و از آدم مصرفکننده تبدیل به آدم سالم و سپس ترخیص میشود نهتنها از رهایی بلکه از هزاران ضد ارزشی که در دوران مصرف گریبان گیرش بود. در آخر خداوند را هزار بار شکر برای این مسیر پر از خیروبرکت که هرچه داریم از آموزشهای ناب کنگره است. امیدوارم روزی علم کنگره جهانی شود و همه انسانها بتوانند از این آموزشها استفاده کنند.
نویسنده: راهنما همسفر خدیجه
رابط خبری: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
183