هشتمین جلسه از دوره نهم لژیون ویلیام وایت پارک ائلگلی تبریز، با استادی مسافرعلیرضا، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه « کمک کنگره به من و کمک من به کنگره » جمعه ۲8 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۷ برگزار شد.
سخنان استاد:
صبح همگی بخیر و امیدوارم روز خوبی را با هم شروع کنیم.
دستور جلسه این هفته: "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" است. این موضوع بسیار مهمی است که همه در مورد آن صحبت کردهاند و من هم میخواهم نظر خودم را با شما به اشتراک بگذارم.
در مورد کمک کنگره به من، هیچ جای بحثی نیست؛ چون همه میدانیم کنگره چه کارهای بزرگی برای ما انجام داده و همچنان انجام میدهد. در ابتدای این هفته که استاد مجازی بودم و در مصاحبهای با سایت شرکت کردم، در این باره صحبت کردم.
کنگره به من چیزهای زیادی داده است؛ از جمله شخصیت از دست رفتهام را که به دلیل اعتیاد و سیگار از بین رفته بود، دوباره به من بازگرداند. یادم میآید در مکانهای عمومی یا خصوصی، به خاطر بوی سیگار، دیگران گاهی از کنارم دور میشدند. حتی بهترین عطر یا آدامس هم نمیتوانست این مشکل را حل کند. نگاه خانواده و جامعه به من تغییر کرده بود، و این باعث شد اعتماد به نفس خود را از دست بدهم و به تنهایی پناه ببرم. این تنهایی و انزوا من را به افسردگی کشاند و مانع پیشرفتم شد.
از آقای مهندس شنیدم که کنگره اولین چیزی که به مسافر برمیگرداند، شخصیت و اعتمادبهنفس اوست. کنگره به ما کمک میکند دوباره در کنار خانواده و دوستان قرار بگیریم، ارزش و محبت دیگران را به دست بیاوریم، و خود را پیدا کنیم. اینها همان چیزهایی است که به من اعتماد به نفس و انگیزه داده است. اگر بخواهم از همه چیزهایی که کنگره به من داده صحبت کنم، باید تا عصر ادامه دهم: سلامتی، خانواده، دوستان، و خیلی موارد دیگر.
اما موضوع اصلی صحبت من "کمک من به کنگره" است.
گاهی برخی از رهجوها فکر میکنند نمیتوانند هیچ کمکی به کنگره کنند؛ چون حتی آقای مهندس، بهعنوان بنیانگذار کنگره، گفتهاند که نمیتوانند کامل دینشان را ادا کنند. این حرف درست است، اما به این معنی نیست که دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری انجام ندهیم.
ما همه نسبت به خودمان وظایفی داریم. یکی از این وظایف، حضور در لژیون سیگار است. این حضور نه فقط برای سلامتی خودمان، بلکه برای این است که بتوانیم به کنگره خدمت کنیم. من دیدهام برخی رهجوها که در سفر دوم هستند، به خاطر سیگار کشیدن، نمیتوانند هیچ خدمتی بگیرند. در حالی که شعبه ما به شدت به خدمتگزار نیاز دارد. البته حتی اگر کسی نباشد، کنگره راه خودش را ادامه میدهد؛ اما حضور خدمتگزاران لازم است.
برای مثال، من که به تازگی سفر اولم را تمام کردهام، باید برای آموزش دیدن خدمت کنم. اگر از کنگره فاصله بگیرم و دنبال زندگی شخصیام بروم، شک نکنید که رهاییام به خطر میافتد. اما اگر در کنگره بمانم، خدمت کنم و تحت حمایت کنگره باشم، مطمئناً نتایج خوبی خواهم دید.
بنابراین، یکی از وظایف ما این است که در کنگره بمانیم و تا جایی که میتوانیم خدمت کنیم. فرقی نمیکند که در آبدارخانه، بهعنوان مسئول پذیرایی، دبیر یا نگهبان خدمت کنیم.
وظیفه دیگر ما، عضویت در لژیون سردار است. آقای مهندس میگویند کسی که در لژیون سردار عضو شود، چندین برابر پهلوانان کنگره ارزشمند است. پس این کمک، کوچک نیست. بعد از آن، هر کس میتواند با توجه به توانایی خودش به روشهای مختلف کمک کند.
اما حداقلترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که سفر خوبی را به پایان برسانیم و به رهایی برسیم. اینگونه، کسانی که بعد از ما میآیند، ما را الگوی خود قرار میدهند و با دیدن موفقیت ما، باور میکنند که آنها هم میتوانند رها شوند و به تعادل برسند.
تهیه گزارش و تایپ متن: مسافر فرید
خدمتگزار سایت:همسفررضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
155