تمام کارهای انسان با یک جرقه، ایده و یا فکر آغاز میگردد. اگر دقت کنیم آخر امر و امر اول هر دو یک معنا دارند، امر اول همان خواسته ما است که ما باید بذر آن را بکاریم، تا یک روزی آن هسته شکافته شود و در صورتی این اتفاق میافتد که بستر مناسب فراهم باشد. وادی دوازدهم، وادی زمان، مکان و فضا است که خدا را شکر در کنگره وجود دارد و هرکس خواسته رهایی داشته باشد، بذر آن را بکارد و در جهت آن حرکت کند، در آخر امر که همان هدف است به آن میرسد.
مسافرهای ما به کنگره میآیند و هدف آنها درمان اعتیاد است و در کنار آنها ما همسفران حضور داریم که با تخریب بالایی وارد کنگره میشویم و در نهایت خواست هر دوی ما رهایی و نجات خانواده است و این خواست؛ مثل بذری میماند که کاشته میشود؛ اما زمان میبرد تا این بذر به ثمر بشیند و باید فرایند زمان را که حداقل ۱۰ ماه است در نظر داشته باشیم.
پس اگر قرار باشد امر اول در آخر امر اجرا شود نیاز به زمان داریم و به همین دلیل در این وادی به پارامتر زمان پرداخته و تأکید شده است، در صبر بیصبری جایز نیست. خواست ما رهایی است؛ یعنی بذر را کاشتیم. حالا باید زمان مورد نیاز طی شود تا به خواسته خود برسیم، ابتدا باید خواست قوی داشته باشیم، روی خواسته خود متمرکز شویم، دانایی کسب کنیم تا بتوانیم در مقابل آفتها و نیروهای منفی مقابله کنیم و مشکلات سفر را حل کنیم؛ چون هر پله مشکلات خاص خودش را دارد و راه را سد میکند، در این مدت در حال آموزش گرفتن به صورت تدریجی هستیم.
باید تغییرات در سه ضلع جسم، روان و جهانبینی باشد یا پندار، گفتار و کردار ما شروع به تغییر کند، خاصیتها و صفات زشت ما به صفات نیکو تبدیل شود. ساختار جسم و روان باید کاملاً خراب شود تا بتوان دوباره آن را ساخت و اگر ساختار جدید روی خرابههای قبلی بنا شود مدتی تحمل میکند؛ ولی بعد خراب میشود. پس تغییر، تبدیل و ترخیص یک قانون است و بین همه موجودات و حشرات وجود دارد؛ اما در انسانها بدلیل وجود تفاوتهایی از قبیل قدرت تفکر، تعقل، حس، نفس و ... با بقیه موجودات فرق میکند. با توجه به تفاوت انسانها زمان تغییر، تبدیل وترخیص در آنها نیز باهم فرق میکند؛ به همین دلیل است که نباید خود را با فرد دیگری در لژیون مقایسه کنیم. وقتی علم را یافتی میتوانیم به آرامی تبدیل شویم و پس از آن ترخیص صورت میگیرد.
خداوند انسان را با این ویژگی و با اختیار کامل به زمین فرستاد، با اختیار کامل که سرنوشت خود را خود به دست گیرد. بنابراین همه ما دارای دو نیمه هستیم، نیمه تاریک به سمت نیروهای اهریمنی و شیطانی است و نیمی روشنایی که به سمت خداوند است، اینکه ما کدام راه را انتخاب کنیم بستگی به خواسته درونی ما دارد. اگر خواسته درونی ما این باشد که به سمت خداوند پیش برویم، خواه ناخواه القائات مثبت و الهی از طرف کائنات به سمت ما میآید؛ اما اگر بخواهیم به سمت فسق و فجور پیش برویم، باز هم نیروهای بازدارنده القائات را به سمت ما میفرستند. این خصوصیت انسانی باعث میشود که خیلی راحت از دل تاریکی با اختیاری که دارد به روشنایی برسد و ترخیص شود و همه جا را روشن ببیند.
قطعاً یک تاریکی در وجود ما همسفران نیز بوده است که الآن اینجا، در کنار مصرفکننده و در این شرایط قرار گرفتهایم و اگر یک همسفر خودش قبول نکند که حالش بد است، کارش تجسس و فضولی در کار مسافر میشود. همسفر باید بداند و ببیند که خودش نیز در رنج است و خواستههایی داشته که نه به آنها رسیده و نه از آنها گذشته است؛ پس وقتی مشکلت را دیدی پنجاه درصد قضیه را جلو رفتهای و این یعنی آغاز تغییر و وقتی خواهان تغییر شدی، آموزشها هم شروع میشود و وقتی شاگرد آماده میشود صدای پای استاد را هم میشنود و نیروهای الهی هم به کمک او خواهند آمد.
رابط خبری: همسفر مرضیه مرزبان خبری پارک ملت دنا شهرضا رشته ورزشی والیبال
نویسنده: همسفر زهرا (لژیون هفتم) از نمایندگی دنا شهرضا
ویراستاری و ارسال: همسفر اعظم از نمایندگی صالحی دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
142