English Version
This Site Is Available In English

کمک‌های کنگره قابل شمارش نیستند

کمک‌های کنگره قابل شمارش نیستند

سومین جلسه از دوره نوزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰نمایندگی ساوه ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنمای محترم آقای اکبر و نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه(کمک من به کنگره وکمک کنگره به من وجشن تولد دهمین سال رهایی مرزبان محترم مسافر علی)روز پنج‌شنبه ۲۷دی ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶/۳۰برگزار شد.


خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر. 
ازدبیر و نگهبان جلسه و دوستانی‌ که نوشتارها را قرائت نمودند تشکر می‌کنم
خیلی خوشحال هستم امروز هم در این جایگاه قرار گرفتم دستور جلسه امروز از دو بخش تشکیل شده است بخش اول دستور جلسه هفتگی کمک کنگره به من و کمک من به کنگره و بخش دوم تولد دهمین سال رهایی مرزبان محترم مسافر علی را جشن می‌گیریم.

برای دستور جلسه‌هایی که گذاشته می‌شود ما نسبت به آن فکر می‌کنیم این دستور جلسه هم خیلی مهم است اگر فکر کنیم می‌فهمیم که کمک‌های کنگره قابل شمارش نیستند باید دنیای اعتیاد خودمان را تلنگر بزنیم زمان‌هایی که هیچ حس و حالی تو زندگی نداشتیم خانواده را نمی‌دیدیم طبیعت را حس نمی‌کردیم مثل همان جمله کلام الله صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡي فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ کر، کور و گنگ بودیم به خاطر اینکه تعقل نمی‌کردیم ظاهرا همه چیز را می‌دیدیم ولی در حقیقت نمی‌دیدیم.
یا همان روش‌های ترک که انجام داده‌ایم بدترین دوران زندگی همان ترک کردن‌ها بود از جنوب شهر تا شمال شهر می‌رفتم تا دارو بگیرم می‌گفتند فلان دکتر از فرانسه دارو آورده ۲ الی ۳ ماه پیش دکتر رفتم یک روز مراجعه کردم منشی دکتر دارو را از پنجره به من داد گفتم می‌خواهم دکتر را ببینم گفت برو مامور آمده در آخر متوجه شدم دکتر قلابی بوده بدترین دوران زندگی من یو آر دی بود قرص نالترکسون می‌دادن یا سختی کمپ‌ها فرقی نمی‌کند در کلام الله سوره الرحمن می‌فرماید کدامین نعمت‌های خدا را پنهان می‌کنید حالا ما می‌توانیم نعمت‌های کنگره را بشماریم؟

 

از جمله رهایی‌ها درمان سیگار کتاب ۶۰ درجه جزوه جهان بینی نظم و ترتیب که در کنگره حاکم است اتفاق‌های خوبی که می‌افتد تغییراتی که ایجاد می‌شود هم مادی هم معنوی واقعاً قابل شمارش نیستند با هیچ معیاری قابل سنجش نیست چیزی که آقای مهندس می‌فرماید در صراط مستقیم باشیم گوش به فرمان باشیم گوش کنیم و عمل کنیم هم مادی و هم معنوی ما روز به روز بیشتر می‌شود و اما کمک من به کنگره هم در وادی هشتم مسیر برگشت ما را خدمت عنوان می‌کند خدمت به خودمان، خدمت به خانواده، خدمت به جامعه، خدمت به خودمان و خانواده را درست انجام بدهیم آخرش خدمت کنگره برای خودمان است.
هرگونه خدمت و کمکی انجام می‌دهیم خداوند چندین برابر به ما برمی‌گرداند وقتی بنیان کنگره می‌گوید من کاری انجام نداده‌ام ببینید ما کجای کار هستیم شرط اول خدمت کردن این است که خودم و خانواده‌ام را قبول کنم، اعتیادم را گردن بگیرم، شهر و میزان تخریبم را قبول کنم متوجه می‌شوم که کنگره مبدا من را مشخص می‌کند ولی اگر قبول نکنم دریافت جهان بینی برایم ضعیف عمل می‌کند تولد دهمین سال رهایی مرزبان محترم علی آقا را به خودشان و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم علی آقا اولین بار است که تولد می‌گیرد همسفرش باعث شد علی آقا دوباره به کنگره وصل شود و نوشتن ‌دی‌ها بود سی ‌دی‌هایش را کامل نوشته است و این نشانگر این است که معلم همه ما آقای مهندس است سر لژیون به اعضا می‌گویم اگر سی دی بنویسید به رهایی می‌رسید انشاالله که موفق باشند برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم علی آقا رهجوی خوب و خدمتگزار است راهنمای تازه واردین قبول شده بهشان تبریک می‌گوینم انشالله شال راهنمایی بگیرد و مطالبی را که یاد گرفته به دیگران انتقال بدهد.

پیام تولد:علی عزیز

علم الله اگر در انسان موجود باشد این خط خطی خواهد شد که برای ادامه انجام عمل هرگز از خالق یا خودش نا امید نخواهد شد

اعلام سفر مسافر علی
آخرین آنتی ایکس:تریاک
روش درمان:DST
داروی درمان:شربت OT
مدت سفر اول:۱۱ماه،۹روز
راهنما:راهنمای محترم آقای اکبر
رشته ورزشی:والیبال
رهایی:۱۰سال،۱۰روز
-------------------------------------------------------

اعلام سفر سیگار
آنتی ایکس:سیگار
روش درمان:DSTبا آدامس نیکوتین دار خوراکی
مدت سفر:۱۲ماه
رهایی:۱سال،۹روز

خواسته مسافر علی
خواسته درونی من اینه تمام مصرف کنندگان راه کنگره را پیدا کنند و به رهایی برسند

سخنان مسافر علی:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر .

خدارا شکر می‌کنم که توفیق اینو یافتم که روی این صندلی بشینم و آموزش بگیرم و دهمین سال رهایی خودم را خدمت خانواده آقای مهندس و دیده بانان محترم راهنمای بزرگوارم و خدمت ایجنت شعبه و گروه مرزبانی که واقعاً زحمت کشیدند که من علی بیایم اینجا آموزش بگیرم واقعا سخته برای من که اینجا کل زندگی اعتیادم را بیان کنم و جا دارد از مادر بزرگوارم که در جلسه حضور دارند و دارند حرف‌های مرا گوش می‌دهند بهشون تبریک میگم به راهنمای همسفرم خانم بلاغی تبریک می‌گویم و همسفران عزیزم تبریک می‌گویم واقعا زندگی با یک مصرف کننده خیلی سخت بود در گذشته وقتی که من درگیر اعتیاد شدم قبل از اینکه بیایم کنگره من ۱۱ سال سقوط آزاد داشتم خوب آمدم به کنگره رها شدم با آموزش‌‌‌های کنگره دیدم که با سقوط آزاد درد و رنج برای خودم خانواده‌ام بود بعد از ۱۰ سال چنان شرایطی برای من پیش آمد که حتی من به عنوان شاید همین الان میگم کنگره ۶۰ نبود اگه زنده هم بودم تیمارستانی بودم.
با یک افسردگی خیلی شدید روبرو بودم با یک افسردگی که خداوند به هیچ خانواده‌ای نصیب نکند وقتی که یک نفر مصرف کننده می‌شود یا این که خمار یا نعشه است ولی افسردگی این را نداشت افسردگی همیشه خماری بود افسردگی یعنی دنیای خماری دارو می‌خوردیم کلاً خواب بودیم بی حال نبودیم گوشه گیر بودیم وقتی که برای اولین بار رفتم برای دکتر یعنی قرص‌هایی که به من داد من در کنگره آموزش دیدم می‌دانم که چه داروهایی به من داده بودند مثل یک روانی شده بودم و تنها چیزی که اون موقع به فکرم رسید مواد مصرف کنم که شاید امیدی باشه بتوانم از افسردگی در بیایم و بعد رفتم در کنگره آموزش دیدم و اکبر آقا را در شعبه امین قم دیدم یچ وقت یادم نمی‌رود یعنی انقدر من را امیدوار کرد اولین مشارکت را اکبر آقا به من دادند و چون همه جا تحقیر شده بودم و سفرم را شروع کردم یک زندگی دوباره برای من آغاز شد و ۱۱ ماه سفر کردم و گوش فرمان راهنمای عزیزم بودم داروی اوتی را سر وقت می‌خوردم و بعد از ۵ سال همسفرم راهش به کنگره باز شد و زندگی دوباره ای برای من آغاز شد

سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان ربابه هستم همسفر
خدا را شکر و سپاسگزاری می‌کنم یک بار دیگر فرصت پیش آمد تا من اینجا قرار بگیرم دهمین سال رهایی مسافر آقای علی را به خودشان و همسفر حمیده تبریک عرض می‌کنم و همچنین این تولد را به آقای مهندس و آقای اکبر علیرضایی و به فرزندان آقای علی ،آقا عرفان، خانم انسیه و خانم آیسان تبریک می‌گویم همچنین به ایجنت، آقای بلاغی و ایجنت همسفران، همسفر نسرین و گروه مرزبانی تبریک عرض می‌کنم این رهایی اولین سال رهایی همسفر حمیده است.
همسفر حمیده اردیبهشت ماه سال ۹۹ با حال خیلی خیلی بد ناامید، نگران و با مشکلات خیلی زیادی وارد لژیون من شد و تنها چیزی که توانستم به او کمک کنم و راه را نشان بدهم، فقط گفتم صبوری کن هیچ چیز در دنیا مخصوصاً در کنگره غیر ممکن نیست، همه چیز ممکن است خدا را بابت این گونه رهجویی که دارم که الگوی است برای خود من و برای خیلی از همسفران شعبه ساوه، من خیلی موقع‌ها در لژیون کلینیک اهورا، همسفر حمیده را مثال می‌زنم که با صبوری و بردباری توانست یک خانواده را حفظ کند و با  شرایط سخت کنار بیاید و سفر کند تا جایی که حتی خودش باور نمی‌کرد که به جایگاه راهنمایی قبول شده و توانسته از این مرحله عبور کند همسفر فهمیده شرایط سختی را در کنار یک فرد مصرف کننده و خانواده‌ای که در ظاهر توانسته خودش را حفظ کند، ولی در باطن و صور پنهان خیلی داغون و نگران فرزند  و مسافر است و نگران اینکه در آینده چه چیزی پیش خواهد آمد.
امروز  در برنامه آتیه سبز این مطلب نوشته شده بود: «انسان‌هایی که قوی هستند را باید تحسین کنیم.»من همسفر حمیده را تحسین می‌کنم که اینقدر توانمند و قدرتمند در مسیر کنگره بود، ادامه دادند و همیشه در لژیون فعال با پشت کار و تلاش خوبی داشتند و این باعث شد که دخترشان خانم انسیه را آقای مهندس ببینند و دفتر سی دی که نوشتن را امضا کنند و این خیلی خیلی ارزشمند است که تغییرات انسیه را دیدند و که چقدر تغییر کردند و پذیرفتند که با نوشتن سی‌دی می‌توان تغییر کرد در مورد دستور جلسه می‌توان گفت که عدالت کنگره ۶۰ مثل عدالت نیروهای الهی و خداوند است که به ما کمک می‌کند و در ساختار زندگی و در ساختار کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم به ما کمک و هدایت می‌کند بدون هیچ چشم داشتی و این معجزه بزرگی است و باید قدر کنگره، متدDST و نوشتن سی‌دی را بدانیم که هر لحظه به لحظه ما را به سمت نور و بهتر زیستن هدایت می‌کند.

سخنان همسفر مرزبان محترم مسافر علی
سلام دوستان حمیده هستم همسفر
این رهایی و تولد را در راس خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین به راهنمای مسافرم و راهنمای خودم تبریک عرض می‌کنم و از زحمات بی‌دریغشان تشکر می‌کنم که در این مسیری صبوری کردند و به من صبر آموختند و ترس‌ها را از من گرفتند و شجاعت را به من دادند تا بهتر زندگی کنم و ناامیدی را از من دور کردند و امیدواری را به من دادند. خدا را شکر می‌کنم که با همه سختی‌هایی که در زندگی هست توانستم کنار بیایم. امروز روز خوبی برای من بود و از محبت همگی ممنون هستم و انرژی مضاعف گرفتم از آقای منصوری خیلی سپاسگزارم که زینت محفل ما و این جمع بودند و از صحبت‌هایشان انرژی گرفتیم.
جا دارد شانزدهمین سال رهایی آقای اکبر علیرضایی را به خودشان و همسفر سکینه تبریک عرض کنم، از حضور مادر مسافرم تشکر می‌کنم. من همیشه خودم را مدیون و بدهکار کنگره می‌دانم و هیچگونه نمی‌توانم محبت‌های بی‌دریغ آقای مهندس و این جمع و کنگره را جبران کنم و خودم را بدهکار می‌دانم. از گروه مرزبانی، ایجنت نمایندگی چه در دوره‌های قبل و چه در این دوره تشکر می‌کنم زحماتی زیادی کشیده شد تا این شعبه باشد تا بتوانیم بیاییم و از آموزش‌های کنگره بهره‌مند شویم تا به آرامش نسبی برسیم. انشاالله مسیر کنگره برای کسانی که نیاز دارند باز باشد و بتوانند این مسیر را پیدا کنند تا به درمان برسند. در نهایت از پسر عزیزم و دخترانم هم تشکر می‌کنم و واقعاً مدیون ایشان هستم اگر من می‌توانم کنگره بیایم و حضور داشته باشم از زحمات و محبت‌های فرزندانم است که همراهی کردند و همه جوره ما را یاری و ساپورت می‌کنند تا ما باشیم و به حال خوش برسیم.

حضور دیدبان محترم آقای اصغر منصوری در نمایندگی ساوه

نگارش متن و تنظیم ارسال:مسافر رمضان
عکاس :مرزبان خبری همسفر ناصر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .