جلسه دوم از دوره دوم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با استادی مسافر رامین ، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه « کمک کنگره به من و کمک من به کنگره » امروز پنج شنبه ٢٧/١٠/١۴٠٣ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رامین هستم مسافر
در ابتدا از جناب مهندس عزیز و خانواده محترم ایشان و راهنمای خوب و استادم آقا جواد تشکر میکنم بابت حال خوبم و اینکه فرصت خدمت به بنده دادند، همچنین روز مرد را به جناب مهندس دژاکام پدر معنوی همه ی ما تبریک عرض میکنم.
در رابطه با دستور جلسه،
شاید استفاده از کلمه کمک، آنچنان مناسب نباشد زیرا کاری که کنگره برای اعضاء انجام میدهد چیزی فراتر از کمک است پس بهتر است بگوییم احیای یک انسان که گویی همه نفوس احیاء میگردند؛ و این موضوع قابل اندازهگیری نیست.
برای هر یک از مسافران و همسفران سفر اول یا سفر دوم قبل از آشنایی با کنگره 60 فکر قطع مصرف و یا درمان کامل، آرزویی محال بود و برای مصرفکنندگان مواد روانگردانی همچون: شیشه، حشیش و قرص ها ... شاید کابوسی شیرین، زیرا انواع و اقسام روشهای مرسوم را آزموده و در هر بار قطع مصرف گویی دردی به دردشان اضافه میشد و نمکی بود بر زخم عمیق خود و خانوادهشان.
خود من ابتدای سفر ازحضور ، مشارکت و اعلام سفر در هر جلسه اکراه داشتم وهیچ اعتماد به نفسی نداشتم .ولی هرگزفراموش نمی کنم روزی را که در شعبه مشاوره شدم و وارد لژیون استاد خوبم آقا جواد شدم ، تنها چیزی که دیدم ، محبت و عشق بود.
اولین خدمت کنگره به من آرامش وآموزش نکات مهم زند گی واصول چهارده گانه بود که هر یک به منزله ی کلیدی بودند که قفل مشکلات وسختی های زندگی مرا باز کرد.
بار معنوی و ارزشی که در هریک از این وادی ها وجود دارد مرا به زندگی سالم باز گرداند.بخشش وخدمت کردن به کنگره همه به خودمان بر می گردد.حتی جابه جا کردن یک صندلی ،اهدای پول وریختن پول در سبد در در جه اول خدمت به خودمان است.
نجات مسافران از دام اعتیاد زکاتی را به گردن ما می نهد که هر لحظه باید این زکات را پرداخت کنیم.پس سعی کنیم که هر خدمتی که از کنگره گرفتیم متقابلأ و با اخلاص هر چه تمامتر این خدمت را جبران کنیم.
کمک و یاریرساندن به انسانها از بزرگترین و بهترین عبادتها است که خداوند لیاقتش را به هر کسی نمیدهد و این جایگاه نصیب انسانهایی میگردد که از ظلمت خارج میگردند و نمیخواهند بنده شیطان باشند؛ زیرا در این هستی یا باید بنده خداوند باشیم یا بنده شیطان. پس زمانی که خداوند جهت بیرون آمدن از ظلمت ما را یاری میرساند ما نیز باید بنده خوبی برای خداوند باشیم و قوانین الهی را کامل اجرا کنیم.
حال این خدمت کردن میتواند مادی باشد و یا معنوی و ضرورتش احساس دین و یا پرداخت بدهی خود ما نسبت به چیز باارزشی است که به دست آوردهایم و این بندگی کردن در سیستمی دقیق و منظم الهی بایستی باشد.
شاید نام جوناس سالک را شنیده باشید، مردی که شاید بشریت مدیون اکتشاف او بود، کاشف واکس فلج اطفال، او در سال ١٩۶٠ طی یک سخنرانی تمام دستاوردهایش را تنها به خودش نسبت داد و ده ها پژوهشگر، صدها دانشجو و دانشگاهی که بهمراه او در این دستاورد نقش داشتند را نادیده گرفت، این امر باعث شد افرادی که در این پژوهش او را همراهی میکردند در پروژه بعدی که واکسن ایدز بود کنار کشیده و پروژه بعدی جوناس شکست خورد.
یعنی در سیستم هایی مثل جمعیت احیای انسانی کنگره ۶٠ که درمان بصورت گروهی صورت میپذیرد هر یک از ما نقش بسزایی در روند درمان و حتی تازه واردین داریم، کمترین کمکی که یک سفر اولی میتواند به عنوان رهجو به کنگره کند رعایت قوانین، حرمت ها ، مشارکت منظم و درکل خوب سفر کردن میباشد، ولی من به عنوان یک سفر دومی که آیینه و ویترین نمایندگی خود هستم ، جدای از خدمت ها و وظایفم ، بزرگترین کمک من به کنگره، به عنوان یک مرکز تحقیقاتی پژوهشی میتواند انجام فالوآپ هایم سر وقت باشد که جناب مهندس هم بر این امر تاکید دارند.
در نهایت وقتی جناب مهندس به عنوان بنیان کنگره ۶٠ میفرمایند پس از اینهمه سال فکر میکنم کاری برای کنگره ۶٠ انجام ندادم، هیچ حرف و سخنی برای ما نمی ماند.
تایپ و ارسال : مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
346