نهمین جلسه از دور چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی آزادشهر با استادی مسافر محمود، نگهبانی راهنمای مسافر علی، دبیری مسافرمحمود، با دستور جلسه " کمک کنگره به من و کمک من به کنگره و جشن آزادمردی ایجنت محترم حسین آقا" روزپنج شنبه 27 دیماه 1403 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
خدا را شاکرم و سپاسگزاری میکنم از گروه مرزبانی که به من اجازه دادند؛ تا در خدمت شما عزیزان باشم، حضور من در اینجا به واسطه تولد ایجنت محترم حسین آقا است. من یک قدردانی و سپاسگزاری از شما عزیزان میکنم که ما امروز جلسه دیر شروع کردیم صبوری کردید به این خاطر بود که راهنمای خانم ملیحه از قائمشهر میآید در راه ماشین ایشان خراب شد و در راه ماند. ما از گروه مرزبانی و علی آقا نگهبان جلسه این اجازه را خواستیم که جلسه نیم ساعت دیرتر شروع بشود و همان ساعت پنج شروع بشود تا ایشان هم برسند بینهایت از شما سپاسگزاری میکنم که صبوری کردید انشاالله ایشان هم برسد و در جلسه حضور داشته باشد.
یک تبریک ویژه میگویم به تک تک اعضای نمایندگی، لطف خداوند شامل مردم اینجا شده است که کنگره 60 در اینجا نمایندگی داشته باشد.
خیلی هم خوب است وقتی وارد هر یک از نمایندگی کنگره میشویم حس خوبی به انسان دست میدهد. من خودم احساس میکنم که خانه پدریم است واقعاً باعث افتخار است که ما مکانی داریم که میتوانیم برویم آنجا مشکلمان را حل کنیم و خودمان را در آنجا درمان کنیم. باید سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان باشیم من بینهایت سپاسگزار هستم این هفته در واقغه هفته قدردانی و شکرگذاری است. روزی که مهندس اعتیادش درمان شد، میتوانست مثل خیلی از ما بعد از درمان اعتیاد برود اما ایشان صبوری کرد و ایستاد و خیلی رنجها بسیار کشید هم خودش و هم خانواده اش ؛ که کنگره الان اینجا است. مهندس متد دی اس تی را کشف کردند و در اختیار تک تک ما مصرف کننده ها قرار دادند. هر کدام از ما که به کنگره میآییم اگر این متد دی اس تی را اجرا کنیم مطمئناً به درمان خواهیم رسید. این بزرگترین لطفی است که آقای مهندس در اختیار تک تک ما قرار دادند اگر ایشان نبود شاید الان من زنده نبودم چون شما الان ظاهر من را میبینید و میگویید امکان ندارد که این شخص مصرف کننده باشد اصلاً اینطوری نیست اگر فردی سی سال مصرف تریاک و مشروب داشته باشد؛ بعد از سی سال قیافه شخص چه میشود در زمان مصرف ماشین و خانه بود ولی آیا کیفیت زندگی هم بود؟ آیا واقعاً در مسیر ارزشها بودم؟ فقط امکانات مادی برای من بود. خدا را شکر که کنگره سر راه من قرار داد که من وارد کنگره بشوم
تمام دستور جلسات صور آشکار و صور پنهان دارند. صور آشکار همان دستور جلسه است که ما در کنگره در موردش صحبت میکنیم وقتی به صور آشکار زوم میکنیم به صور پنهان قضیه نمیتوانیم برسیم که پیام دستور جلسه چه هست ما باید تک تک آموزشهای کنگره را انجام دهیم اگر چیزی که به ما آموزش داده شده را نمیتوانیم انجام دهیم برمیگردد به قسمت آموزش من؛ یعنی من درست آموزش ندیدم باید از اول آموزش ببینم. تکرار هر موضوع در من فهم ایجاد میکند؛ مثلاً در اوایل رانندگی شما چشمانتان به کلاچ و ترمز است اما بعد از مدتی آن موضوع رانندگی در نفس شما حک شده است همه این آموزشها به لطف کنگره است کنگره نیازی به کمک من ندارد وقتی ما به فهم این موضوع برسیم به فهم بخشیدن و کمک کردن میرسیم. تمام کارهای ما در کنگره بر مبنای عشق و محبت است کنگره برای ما مسیری را باز کرده که بتوانیم زندگی هایمان را درست کنیم و به سر و سامان برسانیم
قسمت دوم جلسه ما مربوط به حسین آقا است تمام تولدها یک پیام دارد پیام این است اگر برای کسی تولد میگیریم این شخص مسیری را طی نموده است؛ تا امروز به این مرحله رسیده است که ما داریم برای ایشان تولد میگیریم به تمام سفر اولی ها این پیام را میدهد که شما هم میتوانید این مسیر را طی کنید؛ با تزکیه و پالایش این مسیر را طی نمود، من به حسین آقا و همسفر محترمشان تبریک میگویم میگویند دستور جلسات افراد را انتخاب میکنند که تولدشان گرفته بشود. حسین آقا یکی از خدمتگزارهای خوب کنگره است. حسین آقا بهشهر آمد و من در آنجا راهنما بودم و من را انتخاب نمود. بین ما رابطه راهنما و رهجو برقرار شد؛ حسین راه کنگره را ادامه داد درمان شد. و در نمایندگی گرگان شروع به کار کرد و در آزمون راهنمایی شرکت کرد و قبول شد لطف خداوند شامل مردم این منطقه شد. و با بسیاری از بچه ها در اینجا مشغول به خدمت هستند و یکی از خدمتگزاران خوب کنگره است کنگره را دوست دارد و عاشقانه خدمت میکند. من برای حسین آقا آرزوی موفقیت میکنم امیدوارم هم خودش و همسفرش به عنوان خدمتگزار در کنگره باشند. و تک تک ما از این بودنها لذت ببریم. انشاالله یک روزی بشود که تولد تک تک سفر اولی های این نمایندگی بشود ممنون که به حرف هایم گوش کردید .
در ادامه جشن تولد 5 سالگی و آزادمردی ایجنت محترم حسین اقا:
خلاصه سخنان ایجنت محترم حسین آقا:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
ابتدا خیر و مقدم میگویم به راهنمای عزیزم آقا محمود عموزاد و راهنمای همسفرم سرکار خانم آزاده و همه عزیزانی که از شعبه بهشهر و قائمشهرتشریف آوردند. کنار ما بودند با مشارکت های زیباشان هم آموزش دادند به من حقیر و هم لذت بردم. درکنگره عمق مطالب را باید درک کرد میگوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است خیلی خوشحالم که امروز در کنار شما عزیزان هستم و به وظیفه کوچک خودم عمل میکنم تولدها شبیه هم هستند ولی در جزئیات تفاوتهایی با هم دارند این برمیگردد به صور آشکار و صور پنهان هر شخص .
درست است ما با بیماری اعتیاد وارد کنگره میشویم با همسفر خودمان یا با بچه های کنگره یک سفری را آغاز میکنیم این را یاد گرفتیم که هر کس باید نفس خود را به دوش بکشد و در این سفر یکسری مشکلات در صور آشکار و صد برابر در صور پنهان با توجه به شخصیت انسانها و نقطه شروع انسانها از نظر علم و دانش و آگاهی شاید در این سفر گریبان انسانها بشود. اگر ما در مسیر آموزشهای کنگره باشیم هیچ نیروی منفی نمی تواند ما را از مسیر خارج کند ممکن است به واسطه یکسری از اتفاقات همه انسانها یک زمانی از مسیر خارج بشوند.
یک روزی در جمعی بودیم آقا محمود به من لطف دارند و فرمودند: حسین آقا بعضی اوقات مسیر خود را گم میکند آقا رضا بهرامی مکث کردند و گفت کدام انسانی را دیده اید که مسیرش را گم نکرده باشد اما خوشحالیم که در کنگره هستیم و آموزشهای کنگره مثل گاردریل میماند و ما را به مسیر باز میگرداند باید تشکر کنم از عزیزانی که باعث آشنایی من با کنگره شدند آقای فرشید تفرشی ؛ خانواده آقای شمس و خانم شمس خدا رحمتش کند مثل یک مادر دلسوز کنار ما بودند.
این مسیر با تمام فراز و نشیب کلید خورد برای ما و تا رهایی رفتیم همیشه گفتند: صفت گذشته در انسان صادق نیست مثل شمشیر دو لب است همنطور که صفت خوب میتواند صادق نباشد صفت بد هم میتواند صادق نباشد. همانطور که اعتیاد را میشود تغییر داد رهایی هم میشود تغییر داد یک نافرمانی من را پنج سال از کنگره دور کرد .
من این را به شما بگویم وقتی در کنگره هستید قدر آن را بدانید من پنج سال حالم خراب بود و به واسطه همان دوستان به کنگره آمدم این سوال همیشه برای من سوال بود که چرا بعد از پنج سال رهایی دوباره به دنیای اعتیاد برگشتم جوابش این بود شاید من مواد نمیزدم ولی در کنگره نبودم این سوال عزیزانی است که میگویند چرا به کنگره میآیید. میترسید مواد بزنید مواد در کنگره پرونده اش بسته شده ما در کنگره خیلی چیزها یاد گرفتیم ما بهشهر رفتیم بعد گرگان و الان اینجا هستیم که خدمت کنیم برای خودمان ، کارهایی که کنگره برای ما کرده است اصلاً قابل قیاس با کارهای ما نیست این حال خوب را کنگره به ما داده است. من از همه عزیزان ممنونم که تشریف آوردن از راهنمای درمانم آقا محمود عموزاد و راهنمای همسفرم خانم آزاده در آخر هم یک دست قشنگ برای آقای مهندس و خانواده شان بزنید .
خلاصه سخنان خانم آزاده راهنمای همسفر حسین آقا راهنمای محترم خانم ملیحه:
سلام دوستان آزاده هستم یک همسفر
خیلی خوشحال هستم که در جمع شما عزیزان هستم و یک عذر خواهی باید انجام بدهم که من دیر رسیدم و عزیزان معطل شدند معذرت می خواهم .
این تولد را به آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره 60تبریک می گویم. تبریک و خدا قوت به راهنما آقا محمود و به حسین آقا ایجنت شعبه و خانم ملیحه تبریک می گویم.
همان طور که ما در کنگره آموزش می گیریم همه چیز صور آشکار و صور پنهان دارند تولدها هم همین طور هستند .صور آشکار برای سفر اولی ها و تازه واردین که تولدها را می بینند امید داشته باشند که اگر قدمهایشان را درست بردارند و فرمانبردار راهنما باشند حتما به این حال خوش خواهند رسید. وقتی یک نفر به این حال خوش می رسد اگر بقیه هم تلاش کنند حتما می رسند و صور پنهان این تولد این است که فرد یک سال بزرگتر شده است سن او بالاتر رفته است، احساسات و همه چیز او تغییر کرده است من اگر در کنگره تولد می گیرم باید از نظر دانش و آگاهی تغییر کرده باشم باید از ضدارزشها فاصله گرفته باشم اگر واقعا من تغییر کرده باشم این تولد برای من ارزشمند است ولی اگر سالهای من بگذرد و من هیچ تغییری نکنم من در ظاهر دارم تولد می گیرم و هیچ لذتی برای من ندارد .
امیدوارم خانم ملیحه و حسین آقا سالهای طولانی در کنگره خدمتگزار باشند و زندگی خوبی داشته باشند .خانم ملیحه از رهجوهای بی نظیر بودند و نتیجه این همه خدمت حال خوش الان است برایشان آرزوی بهترینها را دارم.
خلاصه سخنان راهنمای محترم خانم ملیحه همسفر حسین آقا ایجنت محترم:
سلام دوستان ملیحه هستم یک همسفر.
قبل هر چیزی باید بگم آنقدر خوش حالم که ضربان قلبم بالا رفته است. درست مثل حضرت یعقوب که بعد از چهل سال حضرت یوسف را دیده بود. امیدوارم که بتوانم چند کلمهای صحبت بکنم.
ابتدا خیر مقدم میگویم به تمامی عزیزانی که از گرگان و بهشهر و قائم شهر تشریف آوردند. از همهی شما تشکر میکنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزاارم و این تولد را به ایشان تبریک میگویم. از راهنماهای کنگره تشکر میکنم و قدردان زحمات آنها هستم زیرا در لحظه لحظه زندگی ما حضور دارند و ما مدیون آنها هستیم. همچنین از تمام کسانی که ما را با کنگره آشنا کردند سپاسگزااریم. زیرا هرچه ما بیشتر سپاسگزار باشیم،کنگره و هستی بیشتر به ما می بخشد. ممنون و سپاسگزارم از رهجوهای عزیزم که حضور آنها باعث رشد و آموزش من میباشد.
فکر کنم امروز حق این را داشته باشیم که کمی بیشتر صحبت بکنیم. مسافرم از روز اول تمام مسائل خود را برای من مطرح کرد و من با این علم که مسافرم مصرف کننده مواد مخدر هست با او وارد زندگی مشترک شدم و اصلا این مسئله برایم مهم نبود. دائما با خود میگفتم که چرا اینقدر سخت گیری میکنند؟ مصرف مواد به جز وجه بد جامعه، چه مشکل دیگری دارد؟
خداراشکر که همان ماه های اول از طریق دوستانش با کنگره آشنا شد و من را تشویق کرد به عنوان همراه و همسفر در کنار او پا به کنگره بگذارم. به دلیل اطلاعات ناکافی و تجربهی کم من از زندگی با یک فرد مصرف کننده،، اشتیاقی به حضور در کنگره نداشتم اما به ناچار وارد کنگره شدم و مسیر برای من باز شد.
چند سال بعد از درمان حسین، پیش آقای مهندس رفتیم و بابت مشکلی که مسافرم به آن اشاره کرد، از آقای مهندس اجازه خواستیم ولی ایشان این اجازه را به ما نمیدادند. تا اینکه به ایشان گفتم: حسین زمانی که مصرف میکرد حال و روز بهتری داشت. اگر اجازه نمیدهید سفر بکند، برود و مواد مصرف بکند. آقای مهندس فرمودند : مبارکتان باشد. و اجازهی سفر را گرفتیم.
اما به خاطر مشکلاتی که در مسیر برای ما پیش آمد، حسین به دنیای اعتیاد برگشت و من 3 سال گریه های مسافرم را در زمان مصرف مشاهده کردم. امروز به این نتیجه میرسم که نیاز بود من تمام آن چراهایی که در ذهنم بود را تجربه بکنم تا حس و حال رهجوهایم را بیشتر درک بکنم.
استاد سردار میفرمایند: انجام ها انجام میگیرند. در حرکت خود هیچ تردید راه ندهید.
ما این حرکت را 19 سال پیش شروع کردیم ولی 5سال و 3 ماه پیش بود که نتیجه رسیدیم و امروز در کنار یکدیگر این روز جشن میگیریم.
خداراشکر که حسین ماند و خدمت کرد و از خداوند میخواهم که بهترین ها را برای ما رقم بزند. از خداوند برای همهشماها بهترین ها را آرزو میکنم و امیدوارم تولد همهشماها را در کنار یکدیگر جشن بگیریم.
تهیه گزارش و عکس: مسافرمحمد و علی لژیون یکم
نگارش و تایپ: مسافر جواد و علی لژیون یکم
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمدرضا لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
374