آقای مهندس در سیدی «مکر» اینچنین بیان میفرمایند: در ابتدا راجع به حس صحبت میکنند که حس مربوط به ساختمان جسم است؛ پنج حس درون برای زمانی است که جسم و روح با هم باشند و پنج حس برون که قابل لمس نیستند، ولی قابل حس از نوع خودشان میباشند و با عالم بیرون و غیره در ارتباط جاری هستند.
همانطور که حواس درون و بیرون داریم، در اعتیاد نیز صورآشکار و صورپنهان وجود دارد، مثل افکار ما که افکار آشکار و افکار پنهان است، یا عشق ما که عشق آشکار و عشق پنهان است، حتی در حیوانات هم صور آشکار و پنهان وجود دارد. پس شخصیتها نیز به دو قسمت تقسیم میشوند، شخصیتهای آشکار و شخصیتهای پنهان، ممکن است انسانها آن چیزی که هستند نشان ندهند، ممکن است در ظاهر انسان موجه ولی در باطن یک دیوانه یا انسان روانی باشد.
یکی از مسائلی که پنهان است، مکر است. مکر یعنی حیله، تزویر، فریب و یا چارهاندیشی برای ضرر رساندن به کسی. بهترین تعریف نیز همین میتواند باشد. حتی در قرآن، مکر به عنوان تدبیر هم میآید: «مکرو وَ مکر الله و الله خیرالماکرین». شما مکر میکنید، خدا هم مکر میکند، خداوند بهترین و آخرین مکر کننده است. البته در اینجا مکر به معنای چارهاندیشی است.
تشخیص نیرنگ برای ما نقش خیلی مهمی دارد، یعنی راه را از چاه تشخیص دادن؛ پس باید دقت کنیم، زیرا حیله و تزویر با یک صورت بسیار زیبا جلو میآید، مانند زهر که نوعی مکر است، اما در بهترین و زیباترین جام ریخته میشود. هیچ فسادی در دنیا صورت نمیگیرد مگر اینکه لباس تقوا تَن کند. وقتی کسی بخواهد شما را فریب دهد، شما را متقاعد میکند. بعضی اوقات این نیرنگ آنقدر قوی و نیرومند است که شما نمیتوانید باور کنید. خشم یک امتیاز بسیار منفی است؛ باید سعی کنیم بر اساس آگاهی آن را تحت کنترل در بیاوریم. صبر و حوصله داشته باشید و زود قضاوت نکنید و زود داوری نکنید. غیبت کردن نیز نوعی مکر است، زیرا به منظور ضربهزدن انجام میشود.
مسأله نیرنگ در تمامی سطوح وجود دارد؛ مثلا در داستان شاهنامه و در جنگ رستم و سهراب زمانی که سهراب رستم را به زمین میزند، رستم حیلهای به کار میبرد و وقتی خودش سهراب را به زمین میزند همان بار اول او را میکشد یا داستان شرکتهای هرمی که پول مردم را بالا کشیدند و به مردم لطمه زدند یا داستان روباه و کلاغ که وقتی روباه میخواهد قالب پنیر را از کلاغ بگیرد، شروع به تعریف کردن از کلاغ میکند و میگوید اگر صدای زیبایی هم داشته باشی دیگر تو پادشاه حیوانات هستی و کلاغ تا دهانش را باز میکند پنیر میافتد و روباه آن را برمیدارد یا داستان انسانهای حیلهگری که وقتی میخواستند قومی را از بین ببرند آنها را به جان یکدیگر میانداختند و به اینصورت بدون زحمت آن قوم و قبیله را از بین میبردند.
گفتیم که پنج حس ظاهر یا درون مربوط به جسم است و پنج حس برون یا پنهان، خارج از جسم است. همانطور که مولانا نیز گفته است، هفت اندام دگر داریم که ما دو کالبد را به طور واضح دیدهایم، یکی کالبد فیزیکی خودمان و دیگری جسمی که در خواب داریم و میبینیم. ده حس که نام بردیم با هر هفت اندام و عالمهای دیگر ارتباطی شکل میدهند که برای ما قابل لمس نیست، اما میشود آن را حس کرد، مانند خواب که با چشم دیگر و یا کالبد دیگر و در عالم دیگری در حال دیدن هستیم. بنابراین خواب سیر و سلوکی است که زندگی بعد از مرگ را به ما نشان میدهد و جسم در آن دخیل نیست و اندامها و کالبدهای دیگر در کار هستند و زندگی پس از مرگ ادامه همین زندگی است و هرچه یاد گرفتهایم با خود به دنیای بعدی میبریم.
مسئله دیگر خشم است. وقتی انسان خشمگین میشود، سه برابر ضریب هوشیاش سقوط میکند. پس در آن لحظه حرفهای یکدیگر را جدی نگیریم. برای مثال، وقتی دوست شما یا یکی از عزیزانتان کاری را در موقع خشم انجام داد، که نباید انجام میداد، ناراحت نشوید؛ چون ضریب هوشش پایین آمده و این کارش بر مبنای خشم بوده و کنترل تعادل خود را از دست داده است، پس مسئله خشم و نیرنگ را در نظر داشته باشید. هیچچیز در دنیا نیست، مگر اینکه ابتدا در اندیشه باشد و این آغاز خلق است و بستگی به این دارد که ما چه چیزی بکاریم رطب یا حنظل؟ اندیشه هم کاشتن است اگر باد بکاریم طوفان درو میکنیم، اگر خشم بکاریم، خشم درو میکنیم.
خلاصه سیدی «مکر»
نویسنده و رابط خبری: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر راهله دبیر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
79