کمک من به کنگره و کمک کنگره به من

جلسه چهارم از دور بیست و دوم  سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی دهخدا، با استادی: راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی: مسافر مرتضی و دبیری: مسافر مهرداد با دستور جلسه: "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" روز پنجشنبه 27 دی ماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز در خدمت شما هستم از نگهبان جلسه و دبیرشان تشکر میکنم همچنین از گروه مرزبانی و ایجنت شعبه.
خیر مقدم میگویم به همه شما دوستان که امروز تشریف آورده اید.
دستور جلسه امروز دو بخش دارد «کمک من به کنگره و کمک کنگر به من» قسمت دوم تولد اسماعیل.
قبل از اینکه درمورد دستور جلسه صحبت کنم تبریک میگویم قبولی دوستان را چه در قسمت مسافران و چه قسمت همسفران در آزمون راهنمایی امیدوارم در مسیر کنگره و هدفی که دارند تلاش میکنند موفق باشند و انشالله که وقتی لژیونشان فعال شد یک لژیون قوی،پربار و مستحکمی داشته باشن.
دستور جلسه در مورد «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من»
یک ضرب المثل هست که میگوید (آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است) ولی آقای مهندس میگویند هر شخصی در کنگره در هر جایگاهی که هست باید از آن یاد کنیم تا پیامی باشد برای تازه واردین که بداند کنگره با چه شرایطی آغاز به کار کرد این گفته آقای مهندس یعنی این که خدمتی که کنگره به من کرده است بر تک تک ماها پوشیده نیست
همه میدانیم کنگره به ما چه کمکی کرده آن حال خرابی هایی که داشتیم نداشتن آرامش،سلامتی واقعا زندگی غیرقابل کنترول بود افرادی که تازه وارد هستند بدانند که راه و مسیر کنگره لطفی است از طرف خداوند که شامل حال هرکس نمیشود.
مهم بخش دوم است که کمک من به کنگره چه هست؟ اینجاست که مشخص میشود واقعا من شخصی هستم که جهان بینی من تغییر کرده یا آموزش های کنگره در من عملی شده کمکی که یک رهجو سفر اولی میتواند به کنگره بکند فقط و فقط گوش به فرمان بودن است که نتیجه اش به خودمان هم برمیگردد باید تابع قوانین و اصول کنگره باشیم روزِ اولی که وارد کنگره شدم واقعا وضعِ وحشتناکی داشتم حالا که این بستر فراهم شده وقتی فردی وارد کنگره میشود با امکانات خیلی زیادی که اینجا هست سفر میکند و در پایان سفر دوم میگوییم که حساب او با کنگره صفر میشود ولی چیزی داریم به نام وجدان اگر راهنماها نمیماندند و نبودند الان خدا میداند که ماها کجا بودیم سعی کنیم پیام کنگره را به بهترین شکل پخش کنیم تا کسانی که درگیر این موضوع هستند بیایند و به آرامش برسند.
بنده امروز در مورد اعتیاد مطلبی میخواندم واقعا بیرون از اینجا شناخت و اطلاعات کافی وجود ندارد چقدر وقت و هزینه صرف میشود ولی نتیجه ای ندارد واقعا باید شاکر خداوند و سپاسگزار آقای مهندس باشیم که در بهترین شرایط داریم به درمان میرسیم

در کنگره یک راهنما از رهجو چیز سختی نمیخواهد همین که دارو را سروقت بخورد به اندازه بخورد بهترین کمک کنگره به من است
در وادی یازدهم میگوید کسانی که نسبت به آنچه که دریافت میکنند اگر بازپرداخت نداشته باشند مانند زمین شنزاری میمانند که هیچ روییدنی ای در آن رشد نمی نماید و باید دائم منتظر طوفان باشند
امیدوارم با رعایت کردن قوانین و حرمت ها بتوانیم بهترین کمک را به کنگره انجام دهیم.
قسمت دوم دستور جلسه تولد اسماعیل
اسماعیل روزی که وارد کنگره شد وضعیت خیلی بدی داشت از لحاظ جایگاه شغلی، اجتماعی خیلی مشکلات متعدی داشت ولی آمد درکنگره سفر کرد سیگارش را درمان کرد واقعا نعمت هایی که کنگره به ما داده است قابل شمارش نیست
بهشان تبریک میگویم امیدوارم در مسیر کنگره باشد.

بخش دوم  جلسه امروز :  

مراسم جشن تولد یکسال رهایی مسافر اسماعیل؛  

سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر 

در ابتدا می خواهم به جای آرزو کردن از خدا بخواهم تا به همه شما سلامتی ، شادی و حال خوش بدهد و اینکه همیشه خوش و خرم باشید.

از خداوند بابت همه ی نعمت هایش سپاس گذارم و بی نهایت شاکرم که هنوز زنده ام و نفس می کشم و این روز را تجربه می کنم .

بعد از خدا از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم شان سپاس گذارم و همینطور از تمامی خدمت گذاران کنگره ۶۰ در دوره های مختلف و همچنین از راهنمای ارجمندم و سایر راهنما های بزرگوار شعبه دهخدا که تک تک آنها چیزهای زیادی آموختم .

ما در کنگره قدردانی را آموختیم تا از تمام دوستان و کسانی که به ما کمک و خوبی کرده اند ، سپاس گذاری نموده و دعای خیرمان بدرقه راه زندگی شان باشد .

من دوران مصرفم را فراموش نکرده ام و هر بار که مصرف کننده ای را می بینم یاد گذشته ی خود می افتم ، که به دلیل مصرف مواد های مخدر مختلف تخریب زیادی در من به وجود آمده بود . اما خدا را شکر که اینک خیلی خوب شد

ه ام و خیلی از چیزها را حس می کنم .

در دوران مصرف ، من سم زدایی ها و ترک های متعددی را تجربه نموده بودم و حتی به دلیل مصرف کننده بودن به زندان های مختلف فرستاده شده و دوران بسیار بدی را در آنجا گذرانده بودم .

تا حدی که امروز باورم نمی شود که از آنجا آمده ، به اینجا رسیدم و در این جایگاه نشستم .

در دوران سم زدایی ، من به بدن و جسمم بسیار فشار آورده و مورد آزارش قرار دادم ، اما خدا را شکر که دو سال هست که به جسمم بسیار توجه می کنم ، ورزش کرده و حتی علیرغم دوری از تحصیل ، اخیرا درس را دوباره شروع کرده و ادامه تحصیل می دهم .

اتفاقات بد در زندگی بسیار بود ، اما اتفاق خوب ، آمدم به کنگره بود .

من حتی در سفر اول مادرم را از دست دادم و تنها در آن دوران سخت این کنگره و اعضای بودند که به من آرامش می دادند .

در آن روزها من حتی مورد امتحان قرار گرفتم و با اینکه اوضاع و احوال خوبی نداشتم یکباره با پکی از مواد مواجه شدم ، اما بر خلاف گذشته بدون فکر آن را به جوی آب انداختم .

و از این بابت خدا را شکر می کنم که دیگر هیچ حسی به مواد مخدر ندارم .

در ادامه باز هم از کرم خداوند کریم سپاس گذارم که کمک کرد تا مصرف سیگارم را درمان کنم چراکه سیگار دارای تخریب های فراوانی ست که ترمیم و بازسازی آسیب های وارده از آن بسیار زمان بر است .

و امیدوارم تا دیگر هیچ مصرف کننده سیگار در هیچ کجا ، از جمله کنگره ۶۰ وجود نداشته باشد . با آرزوی سلامتی و شادی برای همه .