جلسه دوازدهم از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد اسماعیل و دبیری مسافر احمد، با دستورجلسه "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" در روز پنجشنبه 27 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر،
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان، ایجنت محترم و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه" کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" میباشد؛
اگر من بخواهم فکر کنم که کنگره 60 به من چه کمکی کرده باید برگردم به حدود هفت سال پیش که رفته بودم به یکی از انجمنهای دیگر، بعد از هشت ماه مواد نزدن آنقدر حال من بد بود، به این نتیجه رسیدم که باید تا آخر عمر مواد مصرف کنم و به نظرم راه دیگری وجود نداشت. بهتر بود مصرف کنم و زندگی کنم تا اینکه آنقدر باحال خراب زندگی کنم.
بالاخره من هم به کنگره 60 وصل شدم، در اوایل اصلاً متوجه حرفهای راهنمایم نمیشدم. فکر کنید من که خواستهام مصرف مواد تا آخر عمرم بود، با آموزشهای کنگره 60 خواسته من تغییر کرد، من واقعاً به این قصد مصرف میکردم که 30 سالگیام را نبینم، درواقع هیچ مکان یا اندیشهای را سراغ ندارم که بتواند چنین خواستهای را بهراحتی تغییر بدهد و این اولین کمکی بود که کنگره 60 به من کرد.
هر چه بیشتر آموزش میگرفتم بیشتر متوجه چیزهایی میشدم که در زندگیام داشتم، ولی هیچگاه به آنها توجهی نمیکردم. مسائل بسیار مهمی مانند خانواده، فامیل، دوست، آشنا و محل زندگی، اینها چیزهایی بود که کنگره 60 ارزش آنها را به من نشان داد.
در دوران اعتیاد بهعنوان یک مصرفکننده ته خطی واقعاً نمیدانستم که چه هستم و کجای زندگی قرار دارم، این نیز کمکی بود که کنگره60 به من کرد، من در زندگی خود کمکی بزرگتر از این سراغ ندارم؛ شخصی مانند من که در زمان مصرفم هیچکس مرا نمیخواست و همه از من فراری بودند. در واقع آنقدر حالم خراب بود که این اتفاقات را نیز به یاد نداشتم و بعداً برایم تعریف کردهاند.
اگر کنگره60 نبود من یا مرده بودم یا در بهترین حالت در تیمارستان بستری بودم. حال من از دنیایی به آن تاریکی بیرون آمدهام و اطرافیانم به من احترام میگذارند، رنگ و رویم بازشده، اوضاع مالی و زندگیام بهتر شده است.
از وقتیکه رها شدم کنگره60 هروز چیزهای بیشتری به من داده. وقتی رها شدم تازه فهمیدم که چقدر نمیدانستم و چرا مصرف کننده شده بودم، بعد از آن تازه متوجه شدم که چقدر به کمک کنگره60 بیشتر نیاز دارم.
من با علمی که از کنگره 60 آموزش گرفتم توانستم آن تفکراتی که در ذهنم بود را کاربردی کنم.
در کنگره 60 از افراد زیاد میشنویم؛ کمکی که کنگره 60 به ما نموده را نمیتوانیم جبران کنیم، به نظر من این حرف درست است. اما از جهاتی میتوانیم کمک بکنیم؛ مثلاً وقتی من به راهنمایم میگویم ساعت 4 میآیم، رأس ساعت در شعبه حضور پیدا میکنم، یا وقتی جناب مهندس در آموزشها میفرمایند برای سلامتی خودتان D.SAP بخورید، من این کار را انجام میدهم، من با اعتماد کامل به کنگره 60 و خوب سفر نمودن و گوش به فرمان راهنما بودن میتوانم نقش خودم را از کمک به کنگره 60 ایفا کنم.
در حرمتها میخوانیم کنگره 60 مکان مقدس و امنی است؛ این قداست و امنیت حاصل حضور افرادی است که خوب سفر میکنند، اگر من میخواهم به کنگره 60 کمک کنم باید برای دیگران الگوی خوبی باشم. در یک دوره من دچارِ بیماری بودم که نمیتوانستم مرتب به کنگره 60 بیایم ولی تلاش میکردم و در جشنها و تولد برادر لژیونیهایم حضور پیدا کنم و تبریک بگویم.
یکی دیگر از کمکهایی که میتوانم به کنگره 60 بکنم رفتار من در منزل و در جامعه میباشد، اگر من خوب در خانه رفتار کنم باعث خوشنامی کنگر 60 میشوم، همچنین انجام قوانین مانند رعایت حرمتهای کنگره 60، چون حرمتها در کنگره 60 جزو ضروریات میباشند، چون درصورت رعایت نشدن غیر از آنکه ضررش به خودم میرسد به کنگره 60 نیز آسیب میرساند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
تایپ: مسافر حسن لژیون دوم
عکاس: مسافرمحمدحسن لژیون هفتم
ارسال خبر: مسافر عادل لژیون یکم
گروه وبلاگ نویسان شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
190