هفتمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضوی ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر مجید و نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه " کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" در روز پنجشنبه به تاریخ بیست و هفتم دیماه هزار و چهارصد و سه رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
اگر من عقل امروز را داشتم کارهای دیروز را انجام نمیدادم و اگر کارهای دیروز را انجام نمیدادم عقل امروز را نداشتم.
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
تشکر میکنم از لژیون مرزبانی که اجازهٔ خدمت به من را دادند. به دبیر و نگهبان هم خسته نباشید و خداقوت عرض میکنم و از اینکه فرصت خدمت در این جایگاه را به من دادند سپاسگزارم .
دستور جلسهٔ امروز کمک من به کنگره و کمک کنگره به من است شاید برای هر کسی سؤال پیش آید که چرا در ابتدا کمک من به کنگره گفته شده است؟ مگر من چه کمکی میتوانم بکنم؟ شاید فردی که سفر اولی است و تازهوارد کنگره شده است این سؤال برایش به وجود بیاید که من برای درمان آمدم و نیازمند کمک هستم اکنون چه کمکی میتوانم بکنم؟
یک نفر از روز اولی که وارد کنگره میشود میتواند با رعایت قوانین و حرمتها برای کنگره معرف خوبی باشد. این بزرگترین کمکی است که یک شخص چه سفر اولی چه تازهوارد و یا خدمتگزار میتواند به کنگره داشته باشد.
هنگامی که میخواهم به کنگره بشوم اگر هنگام خارجشدن از خانه باید لباس و پیراهن سفیدی که برای من تعریف شده را بپوشم، تذکرات نگهبانان نظم را جدی بگیرم و ماشین را در مکان مناسب پارک کنم. اگر بعضی دوستان هم سیگار مصرف میکنند حتماً در محلی که مشخص شده این کار را انجام دهند؛ چرا که وجهه مناسبی ندارد که جلوی درب تجمع کنند.
زمانی که من وارد جمعیت احیا انسانی کنگره ۶۰ شدم یک عضو محسوب میشوم و حکم معرف آن سازمان را دارم.
اگر شخصی با پیراهن سفید نزدیک هر نمایندگی عملی ضد ارزشی و خارج از قوانین تعریف شده را مرتکب شود باعث ازبینرفتن آبروی کنگره شده و باید بدانیم ما در هر مکانی که باشیم و اسم و برچسب کنگره همراه ما باشد باید مطیع حرمتها و قوانین کنگره ۶۰ باشیم .
اما در خصوص کمک، جناب مهندس این موضوع را اینگونه مطرح کردند گه اگر میخواهم راجع به کمک صحبت کنم ابتدا بپرسم که چه کمکی کردهام و چه کمکی گرفتهام.
من مجید اگر امروز بگویم که پدرم این کار را برای من انجام نداد اشتباه است ابتدا باید بپرسم من برای پدرم چه کاری انجام دادهام و بعد از پدرم انتظار داشته باشم و همین موضوع در خانواده و سایر مسئولیتهای من صدق میکند.
اما در قسمت دوم کمک کنگره به من
در خصوص شخص خودم اعلام میکنم من مجید وقتی وارد کنگره شدم یک کیف کمری که انواع و اقسام قرصها در آن بود دور کمرم بسته بودم، بهخاطر انواع بیماریهایی که داشتم؛ مثلاً فقط برای سردرد سه مدل قرص استفاده میکردم خوب بدون تعارف کنگره این یک نمونه درد را از من گرفت. شخصی بودم که در خانواده مورد سرزنش قرار میگرفتم. همگی در جریان این موضوع هستید که فرد مصرفکننده در خانواده و جامعه و محل کار و در هر جایی که قرار میگیرد به چشم یک فرد لذتجو و شخصی که ارادهٔ قوی ای ندارد دیده میشود. اما امروز در چه جایگاهی قرار دارم؟ قبلاً اگر اسم من میآمد خواهرم باید سر خود را پایین میانداخت و خجالت میکشید از وجود این چنین برادری ولی حال اگر خواهر من یک مصرفکننده را ببیند میگویید من برادری مصرفکننده داشتم که به کنگره رفته و بعد چند وقت حال خوبی به دست آورده است. اینها تغییرات من در نگاه خانواده است که من دیگر آن فرد لذتجوی سابق نیستم این یکی دیگر از کمکهای کنگره به من است. در خصوص کمکهای کنگره به ما اگر بخواهیم هر کدام صحبتی بکنیم نیاز به زمان زیادی است. ببینید که کنگره چه چیزهایی را از ما گرفت و چه چیزهایی را به ما داد؟ با چه حجم از ضد ارزشهایی وارد کنگره شدیم که الان اثر هیچکدام از آنها در ما دیده نمیشود. اگر دقت کنیم میبینیم با چه وضعیتی وارد شدیم و اکنون در چه شرایط و وضعیتی هستیم؟
اما اگر در بخش کمک من به کنگره نگاه کنیم گفته شد که یک سفر اولی به چه صورت میتواند کمک کند؛ اما این سبک برای ماههای ابتدایی سفر است و زمانی که حال مساعدی پیدا کردیم باید وارد خدمت شویم و برای این کار هم واحدهای خدمتی مختلفی در نمایندگی داریم هم میتوان در بحث مالی خدمتی انجام دهیم. با تشکر از سکوت شما عزیزان
تصویربردار: مسافر امیر لژیون دهم
تایپ و ویرایش: مسافر ایمان لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر مرتضی
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
197