چهاردهمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی ستارخان، به استادی مرزبان محترم همسفر احمد، نگهبانی همسفر محمد و دبیری همسفرمحمد، با دستور جلسه "کمک من به کنگره و کمک من به کنگره "پنجشنبه 27 دی ماه سال ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
بعضی دستور جلسهها مانند یک تلنگر است که آدم یک نگاهی به خودش بکند. این دستور جلسه باعث میشود که ما یک فلش بک به گذشته بزنیم که چقدر اذیت شدیم، آزار دادیم، احساس تنهایی میکردیم، حتی دردمان را هم به کسی نمیتوانستیم بگوییم ،هیچ جایی هیچکسی نبود که درد آدم را بفهمد. جاهای مختلف هم رفته بودیم پیش روانپزشک، روانشناس، کمپ، بیمارستان و... روشهای مختلف که نتیجهای نداده بود. درمانده و تنها از کسانی کمک میگرفتیم که آنها هم راه را بلد نبودند و بدتر در باتلاق فرومیرفتیم، تا اینکه بهجایی میرسید که دیگر فکر میکردیم آخر خط هستیم، درمانی وجود ندارد.
وارد کنگره شدیم به استقبالمان آمدند، در آغوشمان گرفتند، ما را رایگان مشاوره کردند و به درد و دل ما گوش دادند، راهکار دادند، کتاب دادند، آموزشمان دادند و کمکم یاد گرفتیم که چهکار کنیم.
درواقع بیماری اعتیاد یک بیماری مسری بود که کل خانواده رو در برگرفته بود.
حال ما از مسافر هم بدتر بود چون مسافر با مصرف مواد کمی از درد و رنج فاصله میگرفت اما اینجا برای ما پناهگاه شد، جایی که ما را به آرامش رساند.
به ما یاد داد که چگونه باخشم خود مقابله کنیم، خودمان را بشناسیم، بدون هیچ هزینهای تعلیممان دادند. خاطرم هست که چند سال پیش به مشاوره که میرفتیم، ساعتی ۷۵۰ هزار تومان هزینه میکردیم، الآن نمیدانم هزینهاش چقدر است!
هزینهی که خشم را کنترل کنید، چقدر است؟ هزینهی که خودت را بشناسی، چقدر است؟
اگر به همه اینها فکر کنیم متوجه میشویم که کنگره برای ما چهکار کرده است. کنگره فقط به این چند سال زندگی من کمک نکرده است، کنگره به حیاتهای آینده من هم کمک کرده، برای ابدیت به من کمک کرده است.
شما حالا حساب کنید چگونه میتوانم جبران کنم، خود آقای مهندس که بنیانگذار کنگره هستند، میگویند منی که قوانین کنگره را برنامهریزی کردم، منی که تحقیقات علمی برای کنگره میکنم، هنوز بدهکار کنگره هستم! میگویند زندهبودنم را مدیون کنگره هستم.
کسی که شب و روز برای کنگره تلاش میکنم، اینگونه میگوید، پس ماچی ؟!
در کنگره به ما یاد دادند که هرکسی که برداشت میکنم، حتماً باید بازپرداخت کند. هرکسی که دریافت میکند، باید بازپرداخت داشته باشد. این سیستم حیات است، کسی که بتواند بازپرداخت کند، مثل یک چشمه زلالی است که همیشه در حال جوشش است. اما کسی که فقط به فکر خود باشد، فقط دریافت کند، مثل یک شورهزار یا کویر است، مثل یک چشمهای که اجازه برداشت به آن را نمیدهند.
کمک ما به کنگره بستگی به خودمان دارد، بستگی به شرایط ما دارد. وقتی جایی آتش میگیرد هر کس به وسع خود و توانایی خودش سعی میکنم که آتش را خاموش کند.
درواقع کنگره همهجایش نعمت است، فقط باید بلد باشیم از این نعمتها چگونه استفاده کنیم، اگر بتوانیم استفاده کنیم یعنی در مسیر کنگره هستیم و وقتی در مسیر باشیم میتوانیم هم به خود و هم کنگره کمک کنیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
177