وقتی به شناخت و آگاهی لازم رسیدیم آن موقع به عدالت و عمل سالم میرسیم. دستور جلسه این هفته شامل دو بخش است: یکی کمک کنگره به من و دیگری کمک من به کنگره؛ البته خدمتی که من در ظاهر به کنگره میکنم در اصل ابتدا خدمت به خودم است و سپس به کنگره. در کنگره چه اتفاقی میافتد که فرد مصرفکننده یا همسفری مثل من بعد از اتمام سفر اول به صورت رایگان خدمت میکند؟
روز اولی که من همسفر با تاریکیهایی نظیر مانند خشم، ترس، ناامیدی، استیصال وارد کنگره میشوم؛ کنگره با احترام یک راهنما (تازه واردین) به من تقدیم میکند تا مسیر صحیح را پیدا کنم و دلیل این نعمت و نعمتهایی از این قبیل پیوند محبت است. آنچه باور است محبت است. من در کنگره میآموزم زندگی یک گذر است و در این گذر باید کاشت، داشت و برداشت و به پای محصول خود باید صبر نمود و تلاش کرد. زندگی چیزی جز رفتن و ساختنهای پیاپی نیست و در این مسیر کمک گرفتن و یاد خالق خود بودن بسیار آرامبخش است. قرار است در هزارتوی این ناکامیها و مسائل دشوار من انسانی بزرگ شوم، زیبا شوم و به درجه شو، شود برسم و دستیابی به این آرامش و صلح با خودم و زندگی میسر نیست مگر با آموزش و فرمانبرداری.
در این مسیر آموختم؛ برای عاشق شدن باید بخشنده باشم، برای رها شدن و زندگی کردن باید همه کس و همه چیز را ببخشم؛ اما درست زمانی که کینه و خشم، قهر و حسد و تمامی ضدارزشها را از وجود خود دور کردم و زمین و زمان را بخشیدم رها میشوم و عاشق. کنگره ما را با خودمان و کل هستی آشتی میدهد. ما در اینجا میآموزیم که هر چیز را همانطور که هست بپذیریم و دوست داشته باشیم. «کنگره همانند طنابی بود که از تاریکی به سمت نور هدایتمان کرد. زندگی احیاء شد و همچنان در حال بازسازی است.» بنابراین ما در قبال این کمک و هدایت مدیون هستیم و میبایست در پایداری این جمعیت احیاء انسانی کوشا باشیم و هر کس به اندازهای که توان دارد. برای اینکه قدر آنچه به دست آوردهایم را بدانیم و قدردان باشیم باید جبران کنیم. به غیر از کمک مادی نباید کمکهای معنوی نظیر احترام به حرمت و قوانین کنگره، فرمانبرداری، حضور به موقع در جلسات و لژیون، داشتن نظم و انضباط، نوشتن سیدی و کاربردی کردن آموزشها را نادیده گرفت. بهترین کمک به کنگره، بودن و مستمر در حال تلاش و خدمت است؛ زیرا روزی به واسطه این تلاش و خدمت تبدیلاتی مثبت درون شخص صورت میگیرد که در روند عملکرد و تداوم کنگره مؤثر خواهد بود.
از نظر من بهترین و قشنگترین کمک همان بازتاب اطلاعاتی است که انسان را از بند نیروهای اهریمنی نجات میدهد. با اشاره به فرموده جناب مهندس: «گاهی شک انسان را به مرز نیستی میبرد و آنگاه با تمام کاوش و دانشی که خودش دارد و همچنین ایمان راسخی که دارد باز هم فریب نیروهای اهریمنی را میخورد.» پس در کمک کردن هیچ گونه شکی نباید در کنگره ۶۰ به خود راه دهیم چون باعث میشود خالق خود، یعنی خداوند را فراموش کرده و هم کمکهای که کنگره ۶۰ تا به امروز برای منِ نوعی انجام داده است.
برای اینکه بتوانیم جزو یکی از خدمتگزاران باشیم باید از مرز شک گذر کنیم. آنچه خداوند مقدر میگرداند که غیر ممکنها را ممکن و به ظاهر ممکنها را کاملاً غیر ممکن میکند که بیرون آمدن از مرداب اعتیاد و شکوفه شدن در پهنه گیتی خود یکی از آن غیر ممکنها بود. کنگره ۶۰ از یک مصرفکنندهٔ مواد و همسفرش سردار، دنور و پهلوان ساخت و باعث آشتی با خداوند و زندگی گردید تا فرد به قدرت خودش ایمان داشته باشد و به گلی زیبا تبدل گردد.
نویسنده: همسفر فریبا عضو لژیون سردار، رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون پنجم)
رابط خبری لژیون سردار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر مونا (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
115