سلام دوستان الهه هستم همسفر
اوایلی که قرار بود به کنگره بیاییم خیلی برایم سخت بود و همیشه ممانعت میکردم که چرا من باید بیایم غافل از اینکه این از منیت من بود و من حالم از مسافرم بدتر بود؛ اگر او ده درصد تخریب داشت من نود درصد تخریب داشتم. من همسفر راهم را گم کرده بودم، وظیفه مادری و همسریام را فراموش کرده بودم، فقط میخواستم روز را به شب برسانم و انگار فقط زنده بودم و هیچ هدفی در زندگی نداشتم. چقدر اینگونه زندگی کردن سخت است فقط متحرک بودن، نمیدانستم در کنگره پدری مهربان و دلسوز پای صحبتهای من مینشیند و با آن صدای دلنشین و صمیمیاش هر هفته با من صحبت میکند و برایم از وادیها میگوید که خوب فکر کن، تو بیهوده نیستی مأموریتی داری، مسئولیت اشتباهات خودت را بپذیر و این یک تلنگر بزرگ برای من بود این یک زنده شدن بود. هر روز مانند خورشیدی گرمای وجودش یخ زندگیام را آب میکرد. همیشه دوست داشتم کاری که علاقه دارم انجام بدهم؛ ولی آن ترس مانع من میشد و میگفتم برای من دور شده؛ ولی باز هم آقای مهندس در سیدی استخراج برایم صحبت کرد و بیدارم کرد که هیچوقت دیر نیست. به راستی کنگره به من چه چیزی داد، کنگره مرده را زنده کرد. کنگره ارزش و اعتبار خانوادهام را زنده کرد و فکر میکنم برای یک انسان چیزهایی باارزشتر از اینها نباشد. آقای مهندس؛ من تا ابد مدیون شما و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ هستم و خواهم بود.
سلام دوستان ویدا هستم همسفر
منِ ویدا این حال خوش و آرامش زندگیام را مدیون کنگره هستم که هر زمان بخواهم جایی بروم دغدغه این را ندارم که زمانی مسافرم درگیر اعتیاد بود؛ باید صبر میکردم تا موادش را مصرف کند و حالش خوب باشد آن موقع، زمان میگذشت و شاید دیگر نمیرفتیم. آرامش امروز من و شادی فرزندانم از کنگره است. اینجا متوجه شدم همه مشکلات خانواده اعتیاد نیست. من دورههای آموزشی زیادی را شرکت کردم؛ اما نمیدانستم که به تنهایی نمیتوانم این آموزشها را در خانواده اجرا کنم؛ زیرا همه چیز یکطرفه بود، اما با ورود به کنگره یاد گرفتم همه چیز دوطرفه است. زمانی هم مسافر و هم همسفر با هم آموزش میبینند، این آموزشها نتیجه میدهد و آن خوشبختی واقعی بهوجود میآید. کنگره به من کمک کرد به ترسهایم غلبه کنم و استرس نداشته باشم، بهتر صحبت کنم و دیگران هم متوجه تغییر من شدهاند. کمکی که کنگره به من میکند هیچزمان نمیتوانم جبران کنم شاید قطرهای در دریا باشد. کمک ما به کنگره میتواند مالی باشد یا خدمتی که انجام میدهیم؛ حتی حضورمان در لژیون، نوشتن سیدی و شرکت در آزمونها میتواند کمکی برای بهتر شدن اهداف کنگره باشد، بستگی به شرایط هر فرد دارد. به گفته آقای مهندس تا چیزی را نکاریم برداشتی نخواهیم داشت، برای اینکه به آن جهانبینی واقعی برسیم؛ باید همیشه آموزش بگیریم و همیشه در تلاش باشیم.
سلام دوستان زرین هستم همسفر
کنگره؛ همانند طنابی است که من و مسافرم را از تاریکی به سمت نور هدایت میکند. درست زمانی که خسته و درمانده از اینکه چرا خدا مرا نمیبیند و نمیشنود، در کمال ناباوری با همه مقاومتهایی که برای نیامدن به کنگره میکردم اذن ورودم را صادر کرد و در همین زمان کمی هم که در کنگره هستیم روز به روز شاهد تغییرات جسمی و روحی مسافرم هستم و قرصی را که سیزده سال هر روز بیشتر میشد و کمتر نمیشد را کنار گذاشت و از این بابت خداوند را هزاران بار شکر میکنم. این معجزه را مدیون بزرگمرد تاریخ هستم و به خودم میبالم که لیاقت چنین مکان مقدسی را داشتم و امیدوارم حال خراب خودم هم خوب شود؛ چون که اعتیاد مسافرم مثل یک بیماری مسری به من هم سرایت کرده است. تنها چیزی که من را آرام میکند این شعر است که هر روز با خودم تکرار میکنم؛ اندکی صبر سحر نزدیک است؛ پس با صبر سفر میکنم از ظلمت به نور، از نادانی به دانایی، از حقارت به سرافرازی، از ترس به شجاعت، از کفر به ایمان، از قهر به مهر و در نهایت از نفرت به طرف عشق تا به سحر برسم؛ اما این که گفتم کمک کنگره به من بود، کمک من به کنگره چه چیز میتواند باشد؟ البته که کنگره نیازی به کمک من ندارد منِ زرین اگر کمکی هم بکنم در اصل کمک به خودم بوده و این کمک کردن به من آرامش میدهد، در آخر به حال خوش میرساند و باعث میشود که من حس کنم که هستم، وجود دارم و وجودم میتواند در هستی مثمرثمر باشد. در آخر امیدوارم که آموزشها را بهطور صحیح بتوانم کاربردی کنم و فرد مفیدی برای کنگره باشم.
گردآوری: رابط خبری همسفر سودابه رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفراننمایندگیگنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
60