English Version
This Site Is Available In English

آموزش‌های کنگره بهبود بخش روابط ما است

آموزش‌های کنگره بهبود بخش روابط ما است

جلسه حضوری همسفران لژیون شانزدهم با استادی راهنما همسفر اکرم و دبیری همسفر افسانه با دستور‌جلسه سی‌دی "ابلیس" در تاریخ ۱۴۰۳/۹/۲۹ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد؛

تمام آموزش‌های کنگره۶۰ برای درست زیستن و بهبود روابط ما با دیگران است به‌عنوان‌مثال؛ آقای مهندس در سی‌دی‌هایی مانند دیپلماسی، آداب معاشرت و کلمات به ما آموزش دادند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم تا در زندگی دچار مشکل نشویم، طبق سی‌دی ابلیس ما می‌آموزیم که چگونه پایه‌های روابط دوستی و خانوادگی‌ خود را مستحکم کنیم، در این سی‌دی مثلثی وجود دارد که یکی از اضلاع آن من، ضلع دیگر تو و قاعده آن رابطه بین ما است در حقیقت از این سی‌دی می‌آموزیم که ما چگونه باید رفتار کنیم که دیگران از همنشینی با ما لذت ببرند نه این‌که باعث رنجش و آزار آن‌ها گردد، بنابراین اعمال و رفتار ما تعیین‌ می‌کند که روابط بین ما تبدیل به یک فضای خوب یا بد شود، اکنون باید ببینیم با انجام چه کارهایی این فضا یک فضای خوب و لذت‌بخش می‌شود.

ابتدا باید از غیبت کردن بپرهیزیم، زیرا غیبت باعث خراب شدن رابطه‌ها می‌شود همچنین حس دوستم نسبت به آن فرد خراب شود و این‌گونه فرد در کنار من احساس امنیت نمی‌کند، بنابراین در روابط باید حواس ما به اعمال و رفتار خود باشد که مبادا فردا ما پشت سر شخصی حرفی بزنیم، زیرا می‌گویند؛ حرف خود‌ را کجا شنیدی آنجایی که حرف مردم را شنیدی. موضوع بعدی؛ گمان بد یا تجسس نکنیم به‌عنوان‌مثال؛ من از دوستم مقدار پول درخواست می‌کنم و به گفته او توان مالی خوبی ندارد و پس از چند روز صاحب‌ خانه یا ماشین می‌شود در اینجا بلافاصله در ذهن من خطور می‌کند که دوستم چند روز پیش قادر نبوده به من مبلغ ۵۰ میلیون تومان قرض دهد چگونه ماشین ۵۰۰ میلیونی خریداری کرده است، بنابراین او را قضاوت و سپس در کار او تجسس می‌کنم و بر اساس اطلاعات غلط پشت سر او شروع به غیبت می‌کنم که این کار باعث خرابی رابطه بین ما می‌شود.

موضوع بعدی که ما باید در رابطه‌ها به آن توجه کنیم شکوه و شکایت است که می‌تواند از خود فرد شروع و به خانواده انتقال یابد که این کار نیز باعث خرابی رابطه بین ما و دیگران می‌شود. مورد بعدی انتقاد کردن است، ما نباید فرد و خانواده او را مورد نقد قرار دهیم همچنین افراد را بازخواست و بازجویی نکنیم و با رعایت این‌گونه روابط افراد در محیط خانواده به یکدیگر اعتماد و مسئله‌ای را از هم پنهان نمی‌کنند به‌عنوان‌مثال؛ اگر به فرزند خود آموزش‌های لازم را بدهم و مسائل رفاهی آن را فراهم کنم در شرایطی خاص از من مشورت می‌گیرد؛ اما اگر از بازگو کردن یک حقیقتی یک مرتبه عصبانی و شروع به پرخاشگری کنم پس از مدتی کارهای خود را پنهان می‌کند، بنابراین باید به حريم یکدیگر احترام بگذاریم و تا زمانی به ما اجازه ندادند وارد حریم دیگران نشویم.

در رابطه‌های خود باید دقت داشته باشیم و در بحث‌هایی شرکت کنیم که در آن نقاط مشترک داریم به‌عنوان‌مثال؛ من به بحث‌های سیاسی علاقه دارم؛ اما باعث رنجش طرف مقابل می‌شود در اینجا نباید روی موضوع مورد علاقه خود پافشاری کنیم، در روابط خود از لجبازی و قهر خودداری کنیم، زیرا انسان باید زمانی قهر کند که ناز او خریدار داشته باشد در غیراین‌‌صورت رابطه آن‌ها به هم می‌خورد.

به گفته مولانا انسان برای رسیدن به آرامش باید چهار اصل را رعایت کند؛ اصل اول بی‌ثباتی است یعنی هیچ چیزی در هستی ثبات ندارد و همه چیز در حال تغییر است البته اگر من بخواهم چیزی را ثابت نگه دارم تنها دچار رنج و عذاب می‌شویم، مشکلات همیشه باقی نمی‌ماند، بنابراین باید از تمام لحظات زندگی لذت ببرم حتی اگر انسان به این سخن ایمان و باور دارد که انسان بد وجود ندارد و بدی آن‌ها به دلیل جهل و ناآگاهی او است هیچ زمانی از بدی دیگران ناراحت نمی‌شود و با خود بگوید که ممکن است در آینده خوب شود، بنابراین ما باید بیاموزیم که در لحظه زندگی کنیم و از تمام این لحظات لذت ببریم.

اصل دوم به ما آموزش می‌دهد که خود را با کسی مقایسه کنیم، اصولاً انسان در قیاس کردن خود را با افرادی‌ که جلوتر از او هستند مقایسه می‌کند نه افرادی‌که پشت سر آن قرار دارند، زمانی‌که ما قیاس می‌کنیم از گذشته آن فرد که چه اندازه سختی کشیده اطلاع نداریم و بر اساس یک سری اطلاعات غلط شروع به قیاس کردن می‌کنیم و این باعث می‌شود که از آن شخص یا از خودمان و یا از خداوند دچار نفرت شویم و آرامش ما را به هم می‌ریزد، بنابراین بهتر است خود را با گذشته خودمان مقایسه کنیم و با الگو گرفتن از دیگران ببینیم چه کارهایی انجام دادند که هم‌اکنون به این موفقیت رسیدند. اصل سوم مولانا این است که در بند توصیف دیگران نباشیم و به انرژی حاصل از تعریف و تمجید دیگران وابسته نباشیم یعنی اگر دیگران از او تعریف و تمجید نکردند حال او خراب نشود، زیرا ممکن است این تعریف به دلیل جایگاه او باشد، بنابراین بهتر است انسان با افزایش توانایی‌های خود از طریق آموزش علوم مختلف در خود تولید انرژی کند تا اگر تعریف و تمجید دیگران را از دست داد حال او خراب نشود.

اصل چهارم این است قرار نیست که همه چیز برای یک فرد باشد ابتدا خداوند به اندازه ظرفیت هر کس به او می‌دهد در غیراین‌صورت باعث تخریب او می‌شود به‌عنوان‌مثال؛ بر اساس حکمت خداوند فردی صاحب ماشین نمی‌شود، شاید درصورت ماشین‌دار شدن برای فرزند او حادثه‌ای رخ دهد، بنابراین ما باید برای داشته‌های خود ارزش قائل باشیم و از آن‌ها لذت ببریم و برای نداشته‌های خود ناراحت و اندوهگین نباشیم و بدانیم بزرگ‌ترین معجزه حیات خود حیات است.

تنهایی، بلای جان انسان‌ها است و برای خارج شدن از تنهایی باید برای جمع ارزش قائل باشیم و در پايان آقای مهندس فرمودند؛ یکی از چیزهایی که می‌تواند باعث ترشح مواد شبه افیونی بدن ما شود تا ما شاد و خوشحال و یا ناراحت و غمگین شویم همان رفتارها و کردارهای ما با دیگران است، بنابراین باید اعمال خود را به خوبی نظاره‌گر باشیم که ما جزء کدام گروه هستیم آیا حضور ما باعث خوشحالی یا ناراحتی جمع می‌شود؟ با پرهیز بعضی چیزهایی باعث عطرآگین شدن آن فضا شویم.


مشارکت همسفر لیلا؛

برای ایجاد فضایی خوشبو و معطر در رابطه‌های خود با خانواده و جامعه بایستی تلاش کنیم که تنها خوب باشیم اگر خوبی را سرمشق زندگی خود قرار دهیم، بدی‌ از بین می‌رود و یا حداقل در چشم‌ ما کمرنگ به نظر می‌آید، در یک دورهمی از تمام جمع پرسیدم که آیا شما انسان بد دیده‌اید؟ نظر اکثر افراد مثبت بود؛ اما جالب این بود که هیچ‌کدام انسان بد ندیده و تنها از بدی آن‌ها شنیده بودند، چند نفر هم که منیت داشتند چون خود را انسان‌های خوبی می‌دانستند، بنابراین شخصی را بد نمی‌دیدند، به هرحال بد و خوب با یكدیگر است و طبق فرمایش آقای مهندس؛ نیروهای منفی و نیروهای مثبت همواره وجود دارند هیچ‌یک قابل حذف نیست، اگر همه هستی تنها بر‌مبنای جاذبه خلق شده بود و نیروی دافعه‌ای وجود نداشت همه‌ مخلوقات در یک لحظه به یکدیگر می‌چسبیدند و قادر به رها کردن یکدیگر نبودند، اکنون خود تصور کنید که چه رخ می‌داد، شیطان همواره مانند سایه در‌پی ما است، به یاد می‌آورم زمانی‌که فرزندم دچار اعتیاد شده بود پسر عمه‌ او نیز اعتیاد داشت و هیچ‌کس از این موضوع اطلاع نداشت و همه او را بسیار خوب و موفق می‌دیدند، حسادت ذهن من را آزار می‌داد و می‌خواستم دیگران را از اعتیاد او مطلع کنم؛ اما هر مرتبه نیرویی مانع این کار می‌شد البته از طرفی فشار شیطان و از سوی دیگر نیز عذاب وجدان داشتم تا به خواست خداوند توانستم بر شیطان غلبه کرده و این راز را در دل خود پنهان کنم، حضرت مولانا می‌گوید؛ برای رسیدن به آرامش باید چهار موضوع را در زندگی رعایت کنید؛ اصل اول بی‌ثباتی، هیچ چیز در دنیا ثبات ندارد و تنها چیزی که ثبات دارد بی‌ثباتی است و اگر بخواهید همه چیز را ثابت نگه دارید دچار رنج و عذاب می‌شوید، دوم این‌که هرگز خود را با دیگران مقایسه نکرده و مطمئن باشید شما از بسیاری از افراد جلوتر هستید و با مقایسه کردن آرامش را از خود می‌گیرید، سوم این‌که در بند توجه و توصیف دیگران نباشید، زیرا همواره همه موارد مطابق سلیقه دیگران نیست و چهارم، در زندگی همه چیز را به یک نفر نمی‌دهند، گاهی زمان بر‌وفق مراد ما و گاهی بر‌خلاف سلیقه و نظر ما است، بنابراین باید سعی کنیم که از جمع لذت برده و برای آن ارزش قائل باشیم، در زمان خوشحالی یا عصبی شدن هورمون‌هایی در بدن ما ترشح شده که بستگی به رفتار و کردار ما دارد.

مشارکت همسفر فاطمه؛

تمام روابط ما در مراحل زندگی یک مثلث را تشکیل می‌دهد که یک ضلع آن من، ضلع دیگر تو و قاعده آن روابط بین ما است، زمانی با ورود یک نفر، من می‌گویم که وای دو مرتبه او آمد و در این بخش من هستم که فضای مثلث را می‌سازم، می‌توانم این فضا را خوب و عطرآگین کرده یا عملی عکس انجام دهم، طبق فرمایش آقای مهندس؛ انسان بد وجود ندارد، بلکه اطلاعات و دانش افراد اندک است و اگر بدی می‌کند هنوز نفهمیده که این رفتار بد است و اگر انسان این موضوع را بفهمد امکان ندارد این عمل را انجام دهد، بنابراین بدی‌های انسان ناشی از جهل و نادانی او است؛ اما فطرت انسان خوب و ذاتاً کمال‌گرا است، انسان می‌تواند در شرایطی از مال و جان خود بگذرد؛ ولی چرا بعضی انسان‌ها این عمل را انجام نمی‌دهند؟ زیرا در جهل و نادانی به سر می‌برند، ما اگر در روابط و فضایی که با دیگران داریم، آن را تبدیل به فضای خوب، عطرآگین، شاد و لذت‌بخش نماییم باید از غیبت، تهمت، بدگویی دیگران و آلوده کردن فضا دست‌ برداشته و مثلثی سالم بسازیم که بوی تعفن و آلودگی نمی‌دهد، انسان قادر است این مثلث را پاک و سالم نگه داشته و از آن لذت ببرد، ما چهار اصل را در زندگی باید رعایت کنیم، اصل بی‌‌ثباتی به این مفهوم که همه چیز در دنیا ثبات ندارد و همه چیز در حال تغییر است، دوم این‌که هرگز خود را با دیگران مقایسه نکرده و در مقایسه همواره جلوتر از خود را مشاهده کنیم، سوم این‌که در بند توجه و توصیف دیگران نباشیم و چهارم در زندگی همه چیز به یک نفر داده نمی‌شود، در واقع یک چیز را به دست آورده و یک چیز دیگری از دست می‌دهید و این جزئی از قوانین زندگی است.

مشارکت همسفر عاطفه؛

مثلثی که آقای مهندس در سی‌دی ابلیس بیان می‌کنند در مورد روابط ما است که یک ضلع آن من، ضلع دیگر تو و قاعده‌ آن روابط فی‌‌ ما‌بین ما را تشکیل می‌دهد، اگر بر رفتار و عملکرد خود متمرکز شوم این روابط متعفن نشده و همواره با دیگران روابط خوبی دارم حتی اگر روی ضلع دوم شناختی نداشته‌ باشم، بنابراین اینجا هم مانند تمام موارد همه چیز به خود من بستگی دارد که انتخاب کنم روابط دیگران با من چگونه باشد، برای رسیدن به آرامش به چهار اصل اشاره شد که اصل اول؛ بی‌ثباتی است هیچ چیز ماندگار نیست و همه چیز در حال تغییر است و این موضوع به من امید و از نو‌ شدن را نوید داد، اگر من تا به حال قادر نبودم آنچه از خود انتظار دارم را اجرا نمایم هنوز مسیر برای تغییر باز است و با تکیه‌ بر توانمندی‌های خود و تلاش بدون شک برای من دست‌ یافتنی می‌شود، از اصل دوم آموختم که هر شخص در زندگی شرایط خاص خود را دارد و هیچ‌گاه نباید خود را با دیگران مقایسه کرد و تنها خود را با چند سال قبل خود مقایسه کنم که کجا بودم و هم‌اکنون کجا هستم. اصل سوم این است که در‌ بند تعریف و تمجید دیگران نباشم که با این صفت یا به پرتگاه غرور پیش می‌روم یا به ناامیدی و عدم انگیزه در زندگی می‌رسم و اصل چهارم این‌که همه چیز با هم در زندگی به انسان داده نشده و این یک قانون است یک چیز داده و چیز دیگری گرفته‌ می‌شود و این اصل من را به صبر و تحمل در زندگی تشویق می‌کند و بیانگر ضرب‌المثل معروف در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است، می‌باشد، بنابراین هنگامی‌که رفتار خود را طبق این اصول تنظیم کنم، هیچ‌گاه آرامش را از دست نخواهم داد.

مشارکت همسفر افسانه؛

طبق سی‌دی ابلیس آقای مهندس می‌فرماید؛ حضرت مولانا چهار اصل را در زندگی برای رسیدن به آرامش ضروری می‌دانند ابتدا این‌که تمام موارد در حرکت هستند و هیچ موضوعی ثابت نیست اگر بخواهیم ثابت نگه‌دارید دچار رنج و عذاب می‌شوید، دوم این‌که هرگز خود را با فردی مقایسه نکنید، در مقایسه همواره جلوتر از خود را مشاهده کنید، زندگی مسابقه‌ای است و هر فرد آن را در یک مکان مشخص و یک زمان معین شروع کرده و مقایسه خود با دیگران سبب عدم آرامش می‌شود، مورد سوم این‌که دربند توجه، توصیف و تمجید دیگران نبوده، از تعریف دیگران خوشحال نباشید و از عدم تعریف و تمجید دیگران نیز ناراحت نشوید، چهارم این‌که در زندگی همه امکانات با هم به فردی داده نمی‌شود یکی را به‌دست آورده و دیگری را از دست می‌دهید، تنهایی بلای جان انسان بوده و سبب عدم آرامش شخص می‌شود، ما در کنگره در جمع بودن لذت می‌بریم و اگر برای جمع ارزش قائل باشید، دیگران نیز برای شما ارزش قائل می‌شوند و در نهایت شادی و غم ما تحت تأثیر سیستم بیوشیمی ما می‌باشد، زمانی‌که خوشحال یا عصبی می‌شویم، هورمون‌هایی از جمله کورتیزول یا دوپامین در بدن ترشح می‌شود که بستگی به رفتار و کردار ما دارد.

مشارکت همسفر مرضیه؛

تمام روابط ما سبب تشکیل مثلثى شده كه یک ضلع آن من، ضلع دیگر تو و قاعده مثلث روابط بين ما است، يك ضلع زن و ضلع دیگر شوهر و قاعده روابط بين آن‌ها است، يك ضلع من و یک ضلع شاگردان من و قاعده روابط بين ما است و وجود فضای بين اين مثلث به عملکرد ما بستگی دارد، گاهی فضای این روابط فاجعه است و ما از ديدن يكديگر منزجر شده و فضا آلوده می‌شود، بنابراین وجود ما این فضا را درست کرده و عطرآگين يا متعفن‌ بودن اين فضا بستگى به رفتار و تفكر ما دارد، طبق فرمایش آقای مهندس؛ انسان بد وجود ندارد، اگر انسان بدی مى‌كند هنوز نفهمیده که این رفتار بد است و آن را نیاموخته، بنابراین ما با انجام چه عملی می‌توانیم فضاى این مثلث را عطرآگين کنیم؟ غيبت، تجسس، شكايت، انتقاد، بازجويى، سخن‌چينى و قهر نكنيم، اين اعمال به نوعى آفت بوده و ضد این مثلث است، طبق بیان مولانا؛ اگر مى‌خواهيد در زندگى آرامش داشته باشيد بايد چهار اصل را در زندگى رعايت كنيد؛ اصل بى‌ثباتى به‌‌ این معنا که هيچ‌چيز در دنيا ثبات ندارد تنها آنچه ثبات دارد، بى‌ثباتى است و اگر بخواهيد چيزى را ثابت نگه‌‌داريد دچار رنج و عذاب مى‌شويد همچنین دشوارى‌های زندگی ثابت نيستند، هرگز خود را با فرد ديگرى مقايسه نكنيد در مقايسه كردن، همواره جلوتر از خود را مى‌بينيم و پشت‌ سر خود را مشاهده نمی‌کنیم، در مسابقه زندگی هر فرد از یک مکان و زمانى شروع كرده و همه با یكدیگر متفاوت هستند، بنابراین مقايسه خود با ديگران، باعث عدم آرامش می‌شود، در بند توجه و توصيف ديگران نباشید، برخی افراد نيازمند توصیف و توجه ديگران هستند که از آن‌ها تعريف كنند و از این کار انرژی بگیرند در غیر‌این‌صورت خود را دست‌كم می‌گيرند، زندگى این نيست كه همه چیز را با هم تنها به یک نفر بدهند، گاهی‌ مواردی را دریافت و گاهی از دست مى‌دهيد و طبق قوانين زندگى، امکان داشتن همه چيز با هم وجود ندارد و نكته حائز اهميت دیگر این‌که تنهايى بلاى جان انسان است ما در كنگره از کنار هم بودن لذت مى‌بريم و اگر براى جمع ارزش قائل باشیم جمع نیز براى ما ارزش قائل است، شاد و غمگین بودن ما تحت‌ تأثير سيستم بيوشيمى بوده و اين‌كه ترشح كورتيزول، سروتونين يا دوپامين بستگی به رفتار و كردار ما دارد.

مشارکت همسفر هدیه؛

این سی‌دی علاوه‌ بر آموزش فراوان، گره‌های بسیاری را برای من گشود، آموختم انسان بد وجود نداشته و بدرفتاری و بدخلقی دیگران به‌دلیل دانش اندک است، بنابراین دلگیر‌ شدن از دیگران معنایی ندارد همچنین با قرار گرفتن در مثلث روابط، شکایت و انتقاد، بازخواست و بازجویی نیز نکنم، حریم شخصی دیگران را محترم دانسته و بدگمان نباشم، دنبال نقطه‌ ضعف دیگران نبوده، لجبازی و قهر نکنم، درعوض آن درپی یافتن نقطه‌های مشترک با دیگران بوده و آن‌ها را تقویت نماییم، با علم به این‌که هستی در حال تغییر است و ثابت نیست از هر لحظه لذت کافی برده و بیاموزم که در زندگی تمام خواسته‌ها یک‌‌جا به فرد داده نمی‌‌شود، اگر می‌خواهم هر آنچه در هستی وجود دارد را مالک باشم، از عدم وجود آن همواره در رنج و عذاب خواهم بود و خواسته‌ای نیست که به‌دلیل وجود آن تلاش‌ کنم و زندگی در یک حالت سکون و بی‌ارزشی باقی‌می‌ماند، بنابراین بهترین روش اولویت‌بندی خواسته‌‌ها است و برای رسیدن به آن‌ها در کنار تلاش از زندگی خود لذت ببریم، زیرا ما فرصت برگشت به عقب را نداریم همچنین سعی‌ کنیم خود را با دیگران مقایسه نکرده، زیرا که بیشترین رنج انسان از انجام مقایسه به‌وجود می‌آید، بدانیم که بهترین مقایسه،‌ مقایسه با خود قبلی ما است و دیگر این‌که دنبال تأیید دیگران نبوده و با باور به این‌که در صراط مستقیم به مسیر خود ادامه می‌دهیم، منتظر نتیجه بوده و در کنار آن مردم‌دار باشیم و درجامعه روابط دوستانه و صلح‌طلبانه داشته باشیم.

ویرایش؛ همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)، همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
عکس؛ همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال؛ همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون چهاردهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .