چهارمین جلسه از دور هشتاد و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر بهمن، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه " کمک من به کنگره و کمک کنگره به من " چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهمن هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که فرصتی به من داد تا در کنگره۶۰ حضور پیدا کنم. خدا قوت میگویم به تمامی خدمتگزاران کنگره۶۰ که از وقت و زمان خود میگذرند تا یک نفر به رهایی برسد.
دستور جلسه، کمک من به کنگره و کمک کنگره به من میباشد. دلیل اینکه یک دستور جلسه سه بار در هفته تکرار و مشارکت میشود این است که در رابطه با آن صحبت و گفتگو بشود. این دستور جلسه به مثال انتهای سال مالی است که در بین کسبه رواج دارد و حساب و کتاب خود را رسیدگی میکنند.
این دستور جلسه به منِ مسافر گوش زد میکند که، ای مسافری که بر روی صندلی نشستهای و در حال سفر هستی، یک نفر ساعت ۴ صبح در اینجا حضور داشته، چراغها را روشن کرده، چایی آماده کرده، زمین را طی زده و محیط امنی را فراهم آورده تا من بتوانم سفر کنم و به حال خوب برسم.
در حقیقت ما در جهانی زندگی میکنیم که اکثر مردم در بیرون از کنگره از حقیقت به دور هستند و صداقتی در کلام آنها نیست. در جهانی زندگی میکنیم که تمام سخنان و گفتار مردم را باید آنالیز کنیم تا مبادا گرفتار دروغ پراکنی بشویم و ضرر کنیم. در همین جهان پر از دوز و کلک ما در حال زندگی در یک دایره سفید رنگ و امن و مقدسی هستیم که تمیزترین نقطه جهان است.
در حقیقت کنگره۶۰ مخلوطی از انواع و اقسام انسانهاست که جذب انرژی و پاکی شدهاند. هر انسانی با هر وضعیت و هر اوضاع روحی که در این مکان حضور پیدا کند به حال خوب میرسد. خود من بارها این اتفاق برایم پیش آمده که با حال خراب و مشکلات گرفتاری به کنگره آمدم و با گوش کردن به مشارکت دیگران تغییرات در من صورت گرفته.
در یک جهانی با این مشخصات، حضور پیدا کردن در این مکان به واقع نعمتی بسیار بزرگ است و این بزرگترین کمک کنگره۶۰ به من است. بیرون از کنگره کمتر کسی پیدا میشود که به انرژی مثبت و تاثیرگذار اعتقاد داشته باشد و بتواند حال دیگران را خوب کند، در صورتی که تک تک اعضای کنگره۶۰ چه از لحاظ لباس پوشیدن، پذیرایی، احوالپرسی و غیره انرژی خاصی به دیگران انتقال میدهند.
در حقیقت انسان در جمع که قرار میگیرد به حال خوب میرسد. در حقیقت کنگره بسیاری از نعمتها را به من داده اما من به خاطر ساده بینی قدر آن را نمیدانم. در NGO دیگر، تا آخر عمر من را به عنوان معتاد و مصرف کننده مواد مخدر صدا میزنند اما در کنگره از همان روز اول مسافر خطاب میشوم. به من آموزش میدهند که من نه بیعرضه و نه بیغیرت بودم، در حقیقت صفت مسافر را به من عطا کردند.
آیا تعریف از این زیباتر وجود دارد؟ آن اعتمادی که جناب آقای مهندس به من مصرف کننده داشت، خودم به خودم نداشتم. در حقیقت مصرف کنندگان مواد مخدر مثال گنجی هستند که دیگران برداشت کردن از این گنج را بلد نیستند.
و اما کمک من به کنگره در زیباترین حالت خدمت کردن صادقانه به این سیستم میباشد. در حقیقت در هر مقطع از سفر که باشیم بزرگترین کمک به کنگره، کمک به خودمان است. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر محمد لژیون ششم
عکس و تنظیم خبر: مسافر محمدحسین لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
249