English Version
This Site Is Available In English

مکر یعنی تزویر فریب و چاره‌اندیشی

مکر یعنی تزویر فریب و چاره‌اندیشی

حس مربوط به ساختمان جسم؛ یعنی بدن درحال حاضر ما است؛ یعنی زمانی که جسم و روح با هم باشند. انسان دارای پنج حس درونی و پنج حس برونی است. حس درونی را می‌توانیم ببینیم؛ مثل حس بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه و بویایی؛ ولی در مورد حس برونی قابل لمس نیست؛ ولی قابل حس است؛ مثل عالم خواب که با حس بینایی درونی نمی‌بینیم؛ ولی با حس برونی در یک قالب و پیکر دیگر در دنیای دیگر می‌توان دید؛ مثل عالم ذهن وقتی ما یک فیل را تصور می‌کنیم آن را در ذهن خود می‌بینیم؛ ولی با چشم و حس بینایی نمی‌توان دید،

‌ انسان دارای حس پنهان و آشکار است. حس‌هایی که در عالم خواب کار می‌کنند حس پنهان می‌گویند. هم‌چنین عشق پنهان و آشکار، افکار پنهان و آشکار، انتقام آشکار و پنهان داریم؛ پس انسان و گاهی حیوانات دارای صور پنهان و آشکار و شخصیت دو قسمتی پنهان و آشکار هستند.

بعضی انسان‌ها ظاهری کاملا معقول و خیلی خوب دارند؛ ولی در باطن یک قاتل جانی است. مکر هم یک مسئله پنهان است به معنی تزویر، فریب و چاره‌اندیشی برای ضرر زدن به دیگران. تشخیص نیرنگ در زندگی نقش مهمی دارد؛ مثل داستان روباه و زاغ که روباه با حقه، مکر و تعریف کردن از زاغ توانست زاغ را فریب بدهد و پنیر را از او بگیرد، در زندگی ما هم همین است. شخصی ماشین داغون خود را با مکر و حیله در حد یک ماشین کار نکرده جا می‌زند و یا شرکت‌های هرمی که با مکر و حیله توانستند انسان‌های زیادی را فریب بدهند. انسانهای زیادی در ظاهر خوش‌رو و خندان هستند؛ ولی در باطن مانند یک زهر است که می‌خواهند ما را از بین ببرند؛ پس؛ باید در زندگی خیلی مواظب باشیم تا مشکلات به واسطه مکر و حیله دیگران وارد زندگی ما نشوند.

غیبت کردن نیز نوعی مکر است؛ چون غیبت به منظور ضربه زدن به یک شخص است. خشم و عصبانیت نیز یک مقوله بسیار منفی است که ضریب هوشی انسان در زمان عصبانیت به پایین‌ترین ضریب هوشی می‌رسد؛ یعنی اگر یک انسان عادی ضریب هوشی صد دارد در زمان عصبانیت تقسیم بر سه می‌شود و از ضریب هوشی یک انسان کودن که ضریب هوشی آن چهل است هم پایین‌تر است و در حالت عصبانیت دست به هر کاری؛ حتی قتل هم می‌زند؛ پس اگر کسی در زمان عصبانیت حرفی یا کاری انجام داد ما زیاد ناراحت نباشیم؛ چون کنترلش دست خودش نیست. انسان دارای هفت پیکر است که ما الآن می‌توانیم دو تای آن را به وضوح ببینیم یکی جسم ما و دیگری کالبدی که ما در عالم خواب می‌بینیم، حال اگر بپرسند کدام حقیقی‌ است؛ باید بگوییم هر دو در زمان خودشان حقیقی هستند. در جهان خواب حقیقت همانی است که مادر خواب می‌بینیم. هفت پیکر را ما نمی‌توانیم لمس کنیم؛ ولی می‌توانيم حس کنیم؛ مثلا وقتی کسی از دنیا می‌رود نمی توان او را لمس کرد؛ ولی می‌توانیم حسش بکنیم.

این حرف که گفته می‌شود چه کسی آن دنیا  را دیده کاملا اشتباه است؛ باید بگوییم ما با خوابیدن هر شب به دنیای دیگر می‌رویم و صبح به این دنیا بر می‌گردیم. مرگ نیز مانند خواب است ما با مرگ به پایان زندگی نمی‌رسیم؛ بلکه ارتباط ما با این دنیا قطع می‌شود. مرگ ادامه زندگی ما است که ما نمی‌توانیم با چشم آن را ببینیم. هیچ چیز در دنیا نیست مگر این‌که ابتدا در اندیشه‌های ما به‌وجود آید بعد خلق می‌شود؛ پس نتیجه می‌گیریم که ما آینده خود را با اندیشه و خیال الآن خود می‌توانیم بسازیم. همان‌طور که آقای مهندس کنگره را ابتدا در اندیشه اولیه خود به‌وجود آورد، اگر اندیشه ما درست باشد تولید درستی هم خواهیم داشت. در واقع هر چیزی را در اندیشه بکاریم همان را برداشت می‌کنیم.

رابط‌خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون دهم )
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب  (لژیون پانزدهم)
عکاس‌‌خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .