دستور جلسه این هفته در مورد: «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» این دستور جلسه من را به فکر فرو برد؛ دست به قلم شدم، تا بنویسم آنچه در دل دارم! من همسفر مدت یک سال است که با افتخار عضو کنگره۶۰ هستم بعنوان همسفر، برای مسافر خود آمدم که دوشا دوش و یار، همراه او باشم.
غافل از اینکه در این مسیر مسافرم همراه من میشود؛ مسافر من که با تخریب ۱۵سال وارد کنگره شد به واسطه کار بزرگی که در زندگی کرد راه کنگره برای او باز شد؛ جملهایی که بارها از زبان راهنمایان عزیز میشنیدم که میگفتند راه کنگره برای هرکسی باز نمیشود؛ باید لیاقتش را داشته باشی که این راه برای تو باز شود.
من هم به این حرف آنها ایمان آوردم؛ چون مدت بیست و چند سال است که کنگره در شهر ما تشکیل شده و ما تازه این مکان مقدس را شناختیم. مقدس میگویم؛ چون برای من این مکان مقدس است.
اما در مورد دستور جلسه کمک کنگره به من همسفر، آرامش و حال خوبی است که به واسطه حضورم در کنگره و دریافت آموزشهای ناب آن گرفتم؛ الان خودم را نگاه میکنم نسبت به یک سال قبل، تغییرات فراوانی که در اخلاق، رفتار و کردار خود میبینم. اینها را مدیون آموزشهای ناب کنگره میدانم.
آرامشی که در زندگی من آمده است به واسطه رهایی و درمان مسافرم، آرامشی که در نگاه فرزندان خود میبینم؛ برای من یک دنیاست. اینها همه کمک کنگره است به من، و لیکن کمک من به کنگره.
من همسفر در مقابل این همه فضل و بخشش خجالت زده هستم که نتوانستم آنطور که باید و شاید به کنگره خدمت کنم. من با گوش کردن دستور جلسه این هفته یک تلنگری به خود زدم که از خواب بیدار شوم. با گرفتن خدمت در هر جایگاهی دِین خود را به کنگره ادا کنم.
در پایان یاد این ضربالمثل افتادم که دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما بکاریم تا دیگران بخورند. به امید روزی که فرد بیمار و گرفتار، اعتیاد در این هستی نباشد.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیرسایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
74