هفتمین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران دانیال اهواز به استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فرخنده با دستور جلسه «کمک من به کنگره، کمک کنگره به من» روز دوشنبه ۲۴ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا تشکر میکنم از ایجنت و گروه مرزبانی، سپس از راهنمای خوبم همسفر الهام، که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. به همه دوستانی که در امتحان راهنمایی قبول شدند و شال خوشرنگ نارنجی و سبز گرفتند تبریک میگویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
درباره دستور جلسه؛ کمک من به کنگره و کمک کنگره به من. کنگره به من خیلی کمک کرده است و من از کنگره خیلی چیزها آموختم. بهترین چیزی که کنگره به من داد؛ سلامتی مسافرم است. سلامتی و آرامشی که امروز داریم مدیون کنگره۶۰ هستیم.
در کنگره آموختم؛ قضاوت نکنم، تجسس نکنم و در کاری که به من ارتباط ندارد تا از من نخواستند دخالت نکنم. کنگره امکانات زیادی در اختیار من قرار داده است؛ مانند همین سالن، صندلی، میکروفن، وسایل ورزشی و خیلی چیزهای دیگر. همه اینها چیزهایی هستند که در اختیار من مریم گذاشته شده است؛ تا من همسفر با خیال راحت در محیطی امن و آرام، آموزش ببینم. در کنگره به من این اجازه را دادند، که راهنمایم را خودم انتخاب کنم؛ یعنی آن کسی را انتخاب کنم که با او احساس راحتی میکنم.
امیدوارم من مریم که در کنگره حضور پیدا کردم، بتوانم در ادامه مسیر، قطرهای از این اقیانوس باشم؛ اما کمک من به کنگره چیست؟ به آموزشهایی که در کنگره آموختم به درستی عمل کنم به نظر من کمکی است که میتوانم در این مسیر انجام بدهم. یادم نمیرود اولین روزی را که به کنگره آمدم؛ از کجا به اینجا رسیدم. اولین روزی که آمدم راهنمای تازه واردینم همسفر مریم بودند که جا دارد از ایشان تشکر کنم. آن روز به قدری حالم بد بود و آنچنان اشک میریختم و بدنم میلرزید؛ حتی نمیتوانستم اسم خودم را که کار سادهای بود، بنویسم. حال امروزم با آن روز قابل مقایسه نیست! باید همیشه یادم بماند از چه حال و روزی به حال خوب امروز رسیدم.
آرامشی که امروز مسافر من و خانوادهاش دارند را مدیون کنگره هستم و این همه دریافت را با هیچ چیز نمیتوانم جبران کنم؛ بلکه تا جایی که میتوانم در مسیر کنگره ثابت قدم باشم و حضور داشته باشم و تا جایی که توان دارم با جان و دل خدمت کنم. از خدمت در آبدارخانه تا هر کار دیگری که در توانم باشد؛ مانند خدمت در لژیون سردار و هر خدمت دیگری. هر چند اگر در کنگره خدمتی میکنم برای کنگره نیست؛ بلکه برای خودم هست و اینجا خانه دوم من است و هر جلسه سه، چهار ساعت در شعبه هستم؛ پس هر خدمتی کنم در اصل برای خودم است. برای جبران آرامش و حس خوبی که امروز به لطف کنگره دارم. در آخر از عروس خوبم همسفر ندا تشکر میکنم که پا به پای پسرم ایمان در این مسیر ثابت قدم ماند و تمامی زحمات را در این مسیر کشید. امیدوارم خوشبخت و سلامت باشند.
مرزبان کشیک: همسفر فروغ، مسافر عطا
عکاس: همسفر لیلا رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
تایپ: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
146