ابتدا تشکر میکنم از آقای مهندس، خانواده محترمشان که باعث شدند منِ حسین به حال خوب برسم و همچنین تشکر میکنم از آقا علیرضا که شعبه کرمان را راهاندازی کردند. از راهنمای بزرگوارم آقا سینا بسیار ممنون و متشکرم.
دستور جلسه امروز «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» است. این دستور جلسه به من یادآوری میکند که چه چیز دریافت کردهام و چه چیز پرداخت میکنم. در کل سیستم هستی مسئولیت همیشه دو طرفه است یعنی من چه مسئولیتی در مقابل کشورم دارم و کشورم چه مسئولیتی در مقابل من دارد یا من چه مسئولیتی نسبت به خانوادهام دارم و خانوادهام چه مسئولیتی نسبت به من دارند. در رابطه با کنگره، کنگره چه مسئولیتی در برابر من دارد و من چه مسئولیتی در برابر کنگره دارم؛ مسئولیت کنگره در سفر اول این بود که مرا به رهایی و درمان برساند و مسئولیت من در سفر دوم باید چیزهایی را که از کنگره دریافت کردهام انجام دهم. همه چیز بر مبنای دادوستد است.
روزی که من وارد کنگره شدم یک چهره بههم ریخته و حال خراب و رنج کشیده داشتم. سختیهای زیادی در طول مصرف کشیده بودم و کنگره بدون هیچ چشمداشتی من را به درمان رساند؛ حالا وظیفه من این است که این گوهری که کنگره به من داده است به چه شکل از این گوهر نگهداری کنم زمانیکه یک انسان معاملهای را انجام میدهد و طرف مقابلش راضی باشد این معامله برایش خیر و برکت میآورد. کنگره گوهر سلامتی را به ما داده است ؛ من حسین به چه شکل میتوانم نشان بدهم که این جنس چقدر برای من باارزش است . زمانیکه من مصرفکننده بودم همیشه از خدا میخواستم جایی باشد که من بتوانم اعتیادم را به مرور زمان کنار بگذارم و من کنگره را نمیشناختم . خداوند به من کمک کرد و این راه را به من نشان داد. من اگر درمان شدم و به حال خوب رسیدم قرار نیست عهدی را که با خدا گذاشتم فراموش کنم، همیشه به خدا میگفتم من اگر اعتیادم درمان شود حاضرم تمام زندگیام را بدهم. حالا که خداوند کنگره را سر راه من گذاشتهاست، آیا میتوانم آن تعهدم را که به خداوند دادهام فراموش کنم؟انسان موجودی فراموشکار است. یک بُعد مثبت دارد و یک بعد منفی؛
اگر از بعد منفی نگاه کنیم بعضی از رویدادهای زندگی را باید فراموش کنیم ولی اگر از بعد دیگر نگاه کنیم اگر قرار باشد آن حال خوبی را که کنگره به من داده است فراموش کنم باعث حال خرابی من میشود و به خودم تخریب وارد میکنم. اگر میخواهیم این حال خوبی ما ادامهدار باشد، باید بهای این حال خوبی را پرداخت کنیم. زمانیکه من به کنگره آمدم گذشتگان همه چیز را برای من آماده کرده بودند. آیا انصاف است که من بیتفاوت باشم؟
لژیون سردار زمانیکه من را دعوت میکند که به جلسه بیایم، آیا من میتوانم این دعوت را رد کنم؟
زمانیکه من مصرفکننده بودم اگر ساقی به من میگفت ساعت ۳/۵ بیا مواد را تحویل بگیر، من نیم ساعت زودتر جلوی خانه ساقی بودم. ولی الان اگر به لژیون سردار دعوت میشوم و این دعوت را نپذیرم این بیانصافی است! من زمان مصرفم اگر میخواستم یک عکس برای پروفایلم بگذارم، میترسیدم که بقیه متوجه بشوند که من مصرفکننده هستم یا از جلوی آینه رفتن میترسیدم ولی از زمانی که به کنگره آمدهام با افتخار عکسم را میگذارم و جلوی آینه با لذت خودم را نگاه میکنم.
اگر من عضو لژیون سردار شدم و پهلوان شدم اینها همه لطف کنگره به من بودهاست که من قدرت بخشش را داشته باشم و این همیشه برای من ماندگار است. کنگره میتوانست روز اولی که من وارد کنگره شدم مثل خیلی جاهای دیگر یک مبلغی را از من بگیرد. اگر به یک بیمارستان رجوع کنیم ابتدا باید پول پرداخت کنیم. در کنگره هر چه بیشتر خدمت کنیم بدهکارتر میشویم. خود آقای مهندس میگویند: من هنوز به کنگره بدهکار هستم. امیدوارم بتوانم قدردان کنگره باشم
عکس:مسافر سعید مرزبان خبری
تایپ:مسافر جواد
ویرایش:مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
310