English Version
This Site Is Available In English

عشق در کنگره باعث شد که من عاشق شوم

عشق در کنگره باعث شد که من عاشق شوم

 مناسبت انتخابات مرزبانی گفتگویی با دستیار اسیسانت مرزبانی همسفر  آرزو ترتیب دادیم که شما را به خواندن مطالب ارزشمند دعوت می‌کنیم.
همسفر آرزو و مسافر ایشان، مسافر رضا با آخرین آنتی ایکس مسافرشان تریاک وارد کنگره شدند، روش درمان DST، داروی درمان OT، راهنما مسافرشان مسافر عباس و راهنما خودشان همسفر زینب، ورزش مسافرشان والیبال، ورزش خودشان والیبال، به مدت ۱۱ سال و ۴ ماه است که به لطف خداوند و دستان پر‌توان آقای مهندس آزاد و رها هستند.
به نظر شما شخص مصرف‌کننده که به درمان رسیده چه کمکی می‌تواند برای کنگره انجام دهد؟
همین که در مسیر کنگره قدم بردارد و آموزش‌های کنگره را کاربردی کند و یادش نرود که یک روز با چه حالی وارد کنگره شده بود و قدردان راهنما و مجموعه باشد. رهجوی خوبی برای کنگره باشد، در حد توان خودش در جایگاه‌ها خدمت کند اگر توان مالی دارد از لحاظ مالی حمایت کند. با عملکرد درست الگو و معرف خوبی برای کنگره باشد.
آیا فقط از نظر مالی می‌شود به کنگره کمک کرد؟
قطعاً این‌طور نیست هرچند که بخش مالی یکی از مهمترین اضلاع در پیشبرد اهداف کنگره است. همان‌طور که می‌دانیم اهداف کنگره در حال پیشرفت و توسعه است و این‌ها همه پشتوانه مالی می‌خواهد و کمک مالی و البته بهتر است بگوییم خدمت مالی اعضا در این باره بسیار موثر خواهد بود. جناب مهندس همیشه در این مورد صحبت می‌کنند که برای انجام تحقیقات و ارائه مقالات و آزمایش‌ها مقادیر زیادی هزینه می‌شود و اگر این حمایت‌های اعضا نبود شاید کنگره در این جایگاه فعلی خود قرار نداشت و این نشان از بیداری اعضا دارد که جناب مهندس با تفکر و آموزش‌های صحیح ما را در مسیر درست قرار دادند و به بیداری رساندند که هر شخصی با توانی که دارد در این مسیر مشارکت می‌کند؛ ولی اینکه خدمت فقط می‌تواند مالی باشد خیر، دو ضلع دیگر که علم و نیروی انسانی هست هم باید در کنار این موضوع قرار بگیرد تا نتیجه حاصل شود. تقریباً همه عزیزانی که به رهایی می‌رسند تشنه خدمت هستند و هر‌کس در هر جایگاهی که بتواند خدمت می‌کند و به فرموده جناب مهندس بسیاری از اعضا به تحصیلات خود ادامه می‌دهند و در رشته‌های روانشناسی مدرک می‌گیرند تا انشالله در آینده‌ای نزدیک بتوانیم یک انقلاب عظیم در علم روانشناسی به‌وجود بیاوریم تا بسیاری از بیماری‌های روانی به درمان برسند.
اولین چیزی که کنگره به مسافر یا همسفر می‌دهد چیست؟
به نظر من اولین چیز همین عنوان و جایگاه مسافر و همسفر هست که باعث ایجاد اعتماد به نفس و امنیت در اشخاص می‌شود. قبل از کنگره هرجا می‌رفتیم همیشه به چشم تحقیر و مجرم به ما نگاه می‌کردند به خصوص همسفران که همیشه انگشت اتهام به سمتشان بود و همیشه بار سنگین عذاب وجدان را به دوش می‌کشیدند؛ ولی در کنگره ما را کنار هم قرار می‌دهند  و با هم سفری از ظلمت به سمت نور، از سمت قهر به مهر و از سمت حقارت به سرفرازی آغاز می‌کنیم  و زندگی ما رو به احیاشدن می‌رود .خود من از جمله کسانی بودم که زمان ورود به کنگره در کنار همسرم نبودم، وقتی وارد لژیون شدم راهنما به من گفت: اگر می‌خواهی مسافرت درمان شود باید برگردی و در کنار مسافرت باشی و همین باعث شد تا ما دوباره زندگی خود را شروع کنیم.
خانم آرزو علت اینکه بعد از رهایی در کنگره ماندید و کمک می‌کنید چیست؟
در یک کلام عشق، آموزش‌های کنگره و عشق و محبتی که در این مکان دریافت کردم باعث شد من عاشق خدمت شوم، من همیشه سعی کرده‌ام جناب مهندس و خانواده‌شان را برای خودم الگو قرار دهم و این عشق به خدمت را از ایشان آموختم  هرچند خدمت ما در مقابل خدمت این عزیزان قطره‌ای هست در مقابل اقیانوس ولی همین‌که ذره کوچکی از این اقیانوس باشم برای من دنیایی از ارزش است.البته نا‌گفته نماند که این خدمت ادامه آموزش است و من نیاز به این خدمت و آموزش دارم و تا زمانی که در توانم باشد در خدمت کنگره خواهم ماند انشالله که لایق باشم.
می‌توانید بگویید چه خدمت‌هایی در کنگره انجام دادید و بگویید خدمت در کدام یک از آن‌ها برای شما آموزش بیشتری داشته است؟

دبیر، نگهبان، تازه واردین، ورزشبان، سایت، خزانه داری، مرزبانی، راهنمایی‌، ایجنتی و در حال حاضر دستیار اسیستانت مرزبانی خانم آذر  در حال خدمت و آموزش هستم. هر جایگاهی آموزش‌های خاص خودش را دارد و در واقع هر دوره تکمیل کننده آموزش‌های دوره قبل است. از آنجایی که دوره خدمت راهنمایی بیشتر است و در آن جا تو، هم آموزش می‌دهی و هم آموزش می‌گیری و در ارتباط با رهجو با خودت روبرو می‌شوی و فکر می‌کنم در این جایگاه خود‌شناسی بیشتری اتفاق می‌افتاد و آماده می‌شوی برای مراحل بالاتر خدمت. البته برای من دوره ایجنتی و دستیاری هم سرشار از آموزش‌های جدید بود و به قوی شدن و استقلال شخصیتم خیلی کمک کرد و من این را مدیون آموزش‌ها و خدمات کنگره هستم که این فرصت در اختیار من قرار داد تا بتوانم با توانایی‌هایی آشنا شوم و عزیزانی را در مسیر زندگیم قرار داد تا از آن‌ها بیاموزم.
بزرگترین دستاورد شما از کنگره چیست؟
صبر، پذیرش، بخشش، آرامش، عشق حقیقی و زندگی به معنای واقعی.
نا‌امیدی بزرگترین سلاح ابلیس است شما به افرادی که نا‌امید هستند چه پیشنهادی دارید؟
همان‌طور که در جزوه جهان‌بینی گفته شده ناامیدی نقطه مقابل تجربه است و انسان ناامید در چاهی نامرئی خود را زندانی می‌کند و ارتباطش با همه جا قطع می‌شود و اجازه تجربه جدید به خودش نمی‌دهد چون فکر می‌کند نمی‌شود. همه ما تقریباً این حس را در زمان مصرف مسافران خود تجربه کرده‌ایم و این حس ناامیدی فقط ما را در فرورفتن به  تاریکی کمک می‌کند و این فقط توجیهی است برای من که دست از تلاش بردارم؛ ولی می‌دانیم که همیشه اون تلاش لحظه آخر امکان داره به نتیجه برسد و همون شعر معروف که می‌گوید گاهی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود. یادم است زمانی که سفر اولی بودیم مسافرم خوب سفر نمی‌کرد و من بیشتر وقت‌ها نا‌امید می‌شدم ولی دقیقاً همان روز یک‌دفعه  استاد جلسه یک صحبتی می‌کرد که من امیدوار شوم و یک حرکت جدیدی انجام دهم و این بارها برای من اتفاق افتاد و من در ادامه به این نتیجه رسیدم تا زمانی که من منتظر حرکت مسافرم بودم و حالم بستگی به حال او داشت حال من خوب نمی‌شود ولی زمانی که این تفکر در من ایجاد شد که تو در کنار این مسافر یک شخصیت جداگانه‌ای داری و باید برای حال خوب خودت تلاش کنی و دوربین را از روی  مسافرم برداشتم و روی خودم کار کردم و حالم خوب شد و توانستم به مسافرم کمک کنم تا در مسیر درمان قرار گرفت. پس خوب است به جای ناامیدی حرکت را از خودمان شروع کنیم و همیشه این نکته را در نظر داشته باشیم که تغییر دیگران در گِرو تغییر ماست. شاید ما به زمان بیشتری نیاز داریم.

با توجه به اینکه شما به شعب و همچنین پارک‌های مختلف برای برگزاری انتخاب می‌روید چه تجربه‌ای داشتید که برایتان لذت‌بخش است؟
من که تا به حال به تنهایی پا از شهر بیرون نگذاشته بودم و اصلاً فکر نمی‌کردم یک روزی بتوانم این‌کار را انجام دهم الان به واسطه این خدمت راحت به شهرهای دور و نزدیک در زمان‌های مختلف شبانه روز سفر می‌کنم و اصلاً نگران هیچ چیزی نیستم و این‌ها همه نتیجه آموزش‌های کنگره است. وقتی در شهرهای دیگر وارد شعبات می‌شوم خیلی لذت دارد که عظمت کنگره را می‌بینی، انرژی و عشقی که در تمام شعبات  جاریست و تو با این همه فاصله جغرافیایی احساس غربت نمی‌کنی، خوشحالم از اینکه در چنین مکانی در حال خدمت هستم و با اعضای جدیدی از کنگره آشنا می‌شوم  و از محبتشان سرشار می‌شوم این‌ها همه برای من تجربه جدید و لذت بخشی است.
پیشنهاد شما برای همسفرانی که پارک و ورزش را  نمی‌گیرند و حضور ندارند چیست؟

از آنجا که ورزش برای جسم و سیستم ایکس ما از اهمیت ویژه‌ای بر خوردار است باید جز اولویت‌های زندگی ما قرار بگیرد بخصوص برای خانم‌ها که دچار روزمرگی هستند. حالا کنگره آمده و این بستر را برای من همسفر فراهم کرده تا یک روز را به خودم اختصاص بدهم و از هوا و انرژی صبحگاهی پارک لذت ببرم و اگر من آرزو از این فرصت استفاده کردم قطعاً از حال بهتری برخوردار خواهم شد؛ ولی در غیر این‌صورت درگیر مشکلات جسمی و روانی زیادی خواهم بود. اگر من همسفر به اهمیت و نقش ورزش در سلامتی آگاه باشم قطعاً در این مسیر قدم برمی‌دارم. اگر یک مدت پشت سر هم در پارک حضور داشته باشند البته با هدف و انتخاب یک رشته ورزشی که در پارک مشغول فعالیت باشند و ورزش کنند دیگر نمی‌توانند از حس خوب و انرژی روزهای جمعه بگذرند. آنقدر که آقای مهندس به فکر سلامتی ماست خودمان نیستیم باید قدر این روزها و حال خوب و دور همی‌ها را بدانیم به نحو احسن از این فرصت‌ها استفاده کنیم تا سالم و سلامت باشیم آنقدر عزیزانی هستند که از نعمت سلامتی بی‌بهره هستند. حالا که این فرصت را در اختیار داریم قدرش را بدانیم.
کلام آخر؛
سپاسگزار خداوند هستم که مرا در این مسیر قرار داد. از جناب مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را برای ما فراهم کردند ممنونم و عمر باعزت و سلامتی برایشان آرزومندم. ممنون از خانم کماندار و خانم آذر عزیز به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و در کنارشان آموزش بگیرم.

بسیار سپاسگزارم از دستیار اسیسانت همسفر آرزو که این گفتگوی زیبا و جذاب را قبول کردند تا از کلام ایشان آموزش بگیریم. 
طراح سؤال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول) و همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر فرناز
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .