«خلاصه سیدی قلب»
پایان هرنقطه سر آغاز خط دیگری است.
وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز میشود، به ترتیب وارد وادی های دیگر میشویم به وادی سیزدهم و چهاردهم میرسیم که وادی عشق و محبت است.در این وادی ها در قلب رودخانه یا بحرین جاری میشود که سرچشمه آن هم زمین است هم سماء.
آنجا که میگویند ارابه ها را در بیکران به حرکت در آورید که نگهبانان ماوراء، به آنچه در زمین است نیازمندند. یعنی این ارتباط همیشه از زمین و آسمان است.آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.ما سه جمله کلیدی در کنگره داریم که تمام جهان آفرینش به این سه پارامتر باور دارد .صوت،نور و حس.
نور و صوت هستی را به وجود آوردهاند و ارتباط با این سه مفهوم در کنگره بیان میشود .قلب مرکز احساس است و در سینه قرار دارد .ما در کنگره باید نگاهدار یکدیگر باشیم و در صورت ایجاد مشکل برای هر شخصی، باید به دنبال حل آن باشیم.سرمایه زیاد، خوشبختی انسان را تضمین نمیکند.
همه ی این چیزها به حس آدمی بستگی دارد و حس ما دریافت کننده صوت و نور است.این حسِ پاک است که به قلب روشنی و شادابی میبخشد.قلب دیگران را به دست آوردن کار مشکلی است . احساس دیگران را درست کردن کار سختی است .شاید بتوان با صحبت کردن دانش و اطلاعاتی داد، ولی حس باید درک کند که با اجبار شدنی نیست.
اگر بخواهیم قلبها را باز کنیم و حس دیگران را درست کنیم، با اجبار به هیچ نتیجه ای نمیرسیم .درهای کنگره به روی همگان باز است و هر کس از روی اختیار میتواند بماند یا برود که کاملا اختیاری است نه اجباری.با محبت میشود به قلبها وارد شد و با کنار گذاشتن منیت و بخشش قلبها نرم میشوند.
ما تا محبت نکنیم، نمیتوانیم انتظار محبت از کسی داشته باشیم و اینکه اگر کسی را به خاطر عیب هایش سرزنش میکنیم ،از سیاهی قلب خودمان است. ما میتوانیم بر اساس آنچه از کنگره یاد گرفته ایم رفتار،گفتار و کردار خودمان را به بهترین و زیباترین شکل ممکن تغییر دهیم.
نویسنده:همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)
ارسال: همسفر یلدا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
182