پنجمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی ابهر با استادی مسافر مجید و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر کاظم با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من»روز یکشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز ما درباره ی کمک من به کنگره وکمک کنگره به من است. من خودم به شخصه کاری برای کنگره نکردم. به گذشته که برگردم زمان مصرف، هیچ اعتباری نداشتم. من مغازهدار هستم؛ کسی می آمد مغازه مرا میدید برمیگشت چون محیط کوچک بود،همه همدیگر را میشناختند.
شکر خدا وقتی آمدم کنگره، کم کم اول شخصیتم برگشت یه روز رفتم مدرسه دخترم، من شدم انجمن اولیا مدرسه!باورم نمیشد.
من یک کلیپ از آقای حکیمی گوش کردم که میگفت اون موقع که من رهایی ام را گرفتم. دوستانم یک پیشنهاد دادند،که من کنگره نروم و برویم دنبال یک پروژه نان و آبدار! من قبول نکردم.چون هنوز زکات سلامتی ام را پرداخت نکرده بودم.تر کنگره که بودم آن حال خوشم را داشتم. الآن آنها وضع مالی شأن با من قابل قیاس نیست. ولی آرامشی که من دارم؛ آنها ندارند.
همه پیشکسوتانی که مدتی از کنگره دور می شوند؛ می گویند: بیرون از کنگره، هیچ خبری نیست. هرچه که بخواهیم در کنگره هست و من هم تا میتوانم باید خدمت کنم و آموزش بگیرم. شاید بتوانم گوشهای از آنچه کنگره برای من کرده را جبران کنم.
حالا شاید من با خودم بگویم: روز جشن دیدهبان، ایشان که مرا نمیشناسد. پس مهم چقدر در پاکت بگذارم! ولی من یاد گرفتم سپاسگزار و قدرشناس باشم. کسی که یک قدم برداشته تا آخر عمرم مدیونش هستم. من مرده بودم و برای خانواده و جامعه مشکل به وجود میآوردم. کنگره مرا نجات داد.
با خودم حساب می کنم و خودم و خانوادهام تا جایی که وسع مالی ام میرسد؛باید خدمت و جبران کنم.
ممنون که به صحبت هایم توجه کردید.
مرزبان کشیک: مسافر احمد
تایپ:همسفر محمد امین
عکاس: مسافر سعید
ویرایش: مسافر حمید
ارسال:همسفر یلدا نگهبان سایت
مسافران نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
413