سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر
این دستور جلسه به دو بخش تقسیم شده است کمک من به کنگره و کمک کنگره به من. برای صحبت کردن در مورد این دستور جلسه کافی است که یک لحظه چشمهایم را ببندم و به دو سال قبل یعنی به دوران قبل از ورودم به کنگره برگردم به راستی که تفاوت از زمین است تا آسمان. کنگره به من زندگی دوباره بخشید. کنگره به من، خانوادهام را باز گردانید کنگره به من چشم داد تا بتوانم خانوادهام را ببینم. خوبیها را از بدیها تشخیص بدهم. کنگره به من گوش داد تا صدای خنده بچههایم را بشنوم. گوشی که با آن خوبیها را بشنوم. به راستی که معجزه است بینا شدن کور، شنوا شدن ناشنوا و زنده شدن مردهای. اکنون من چگونه میتوانم این همه محبت و لطف را جبران بکنم؟ بزرگترین کمک من به کنگره میتواند این باشد که الگویی باشم برای دیگر هم دردهایی که به دنبال راهی برای آزادی هستند.
با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله
سلام دوستان منوچهر هستم یک مسافر
کمک کنگره به من دادن توکل و ارامش بود. صبوری و شکیبایی را در کنگره یافتم. در کنگره خدمت بسیاری به ما ارائه میشود و همه آنها رایگان هستند و در عین حال اثربخش. بنابراین باید به شایستگی تمام این زحمات را جبران نماییم. خدمت کنگره غیرقابل توصیف است. ساختن انسان و احیای آن واقعاً شبیه معجزه است. من حتی اگر بخواهم بخشی از کارهای کنگره را جبران کنم نمیتوانم ولی با اعلام دنوری و کمک ناچیزی برای اجاره بها کمک نه چندان ارزشمند به کنگره کردم. در نهایت بهترین خدمت من به کنگره این است که خروجی و الگوی خوبی باشم و بتوانم از خدمتگزاران باشم.
در انتها از جناب مهندس صمیمانه سپاسگزارم.
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر
دستور جلسه "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" میباشد و یادآور بررسی دریافت ها و پرداخت های من از کنگره و به کنگره می باشد.
داستان، داستان بده بستان است. پرداخت در قبال دریافت. اگرچه در کفه این ترازو همیشه سمت دریافت، بسیار تا بسیار بیشتر است و این به دلیل عظمت مکان و عمل است.
زمانی که در قبال دریافتم، پرداخت داشته باشم، ما بین آن دو اتصال برقرار می شود. در بطن این اتصالات، اتفاقات خوب نهفته است.
کنگره۶۰ اقدام به بازسازی یا نوسازی صور آشکار و پنهان من مینماید. در اعماق جسمم هر آنچه از تعادل خارج شده است باز تنظیم شده است و بار دیگر از نو شکفته می شوم.
در قبال این حجم از نعمت آنچه از دستم بر میآید مشارکت در سه ضلع علم و پول و خدمت کنگره۶۰ است.
امید است در حد توان مفید باشم.
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر
سپاسگذار خداوند هستم بابت جایگاهی که در آن قرار گرفتهام .
"کمک کنگره به من و کمک من به کنگره"
قبل از آشنایی با کنگره زندگی آشفته و سر درگم و بدون هدف داشتم. از همه جا رونده و مانده بودم. دنبال تهیه و مصرف مواد مخدر بودم. هیچ راهی نداشتم تا بتوانم خودم را از بند اعتیاد رها کنم. تا اینکه با کنگره آشنا شدم و با آموزشهایی که راهنمایان کنگره به من دادند از بند اعتیاد رها شدم و زندگی خوبی همراه با آرامش را تجربه میکنم و خدا را شکر میکنم به خاطر اینکه خداوند لیاقت حضور در کنگره را به من هم داد.
ولی من چه کمکی میتوانم به کنگره بکنم؟
همین که در راستای اهداف کنگره قدم بردارم و شخصی منظم و فرمانبردار باشم و خودم را بازیگر در خدمتهای کنگره قرار دهم تا خودم در مسیر روشنایی قرار بگیرم شاید کمکی به کنگره کرده باشم.
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر
من یک سفر اولی هستم و حدود یک سال است که در حال سفر هستم. به برکت وجود کنگره و برکت حضور آقای مهندس امروز بدون کوچکترین وسوسهی مصرف مواد مخدر و با حال خوب و آرامش کامل در کنار خانواده زندگی خوبی را تجربه میکنم. با آموزشهای کنگره دیدگاهم عوض شده و نگاهم به زندگی و جهان پیرامون تغییر کرده است. باورهای پوسیده گذشته کنار رفته است و امروز وظیفه من به عنوان یه رهجو احترام به حرمتهای کنگره است. احترام به خانواده، احترام به مردم و داشتن رفتار مناسب با آنها در سطح جامعه و محل زندگی میباشد و اینکه آفت و سربار دیگران نباشم. در پایان سپاسگذارم از خداوند متعال بخاطر اذن و اجازهی حضورم در کنگره. از جناب مهندس دژاکام بسیار سپاسگذارم. از زحمات استاد عزیزم آقا محمد راهنمای محترم لژیون دوم بسیار سپاسگزارم.
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
در مورد این دستور جلسه بهتر است بگویم کنگره چه کمکی به من نکرد!؟ چون وقتی یاد روزهای اول ورودم به کنگره میافتم که چه حال و روزی داشتم و با حال الآنم مقایسه میکنم؛ شاهد تغییرات خودم هستم. این یعنی کمک به تمام وجود یک انسان، یعنی ساختن یک انسان. کمک کنگره به من چگونه زیستن است. چگونه خود را دوست داشتن و بعد دیگران را دوست داشتن است. کمک کنگره به من درست زندگی کردن و درست لذت بردن از زندگی است. کنگره به من یاد داد که انسان سرشار از قدرت و توانایی است ک بدون کنگره هیچ وقت نمیتوانستم به آنها برسم. کنگره به من یاد داد که از داشته هایم استفاده بکنم ولذت ببرم، نه با خواستههایم حسرت بخورم.
سلام دوستان محمدحسین هستم یک مسافر
در مورد دستور جلسهی کمک من به کنگره و کمک گنگره به من، باید بگویم که من به معنای واقعی جانم را مدیون کنگره هستم. اگر تا کنون مصرف میکردم، فکر نمیکنم الان اینجا بودم. دوم اینکه خانوادم را به من برگرداند. الان کنار هم حرف میزنیم، میخندیم، تلویزیون میبینیم، مهمانی میرویم ولی قبلاً اینجوری نبود. زمانی که از اتاقم بیرون میآمدم دعوا میشد. کمک های گنگره به من زیاد هستند. اگر بخواهم بگویم ساعتها طول میکشد ولی کمک من به کنگره، من هیچ کمکی نمیتوانم به گنگره کنم حتی اگر خدمتی هم انجام میدهم باز هم به خاطر حال خودم است که حالم خوب شود. اگر از تمام راهنماها بپرسید برای چی خدمت میکنید؟ میگویند: برای حال خودم و آموزش گرفتن.
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر
"کمک کنگره به من و کمک من به کنگره"
من سالها تشنه یک لیوان آب بودم که کنگره دریای از آب شیرین وگوارا به من و خانوادهام هدیه داد. امیدوارم در ادامه بتوانم از این دریای عشق به دیگران ببخشم.
تنظیم و ویراستار: مسافر امیرحسین لژیون نوزدهم
ارسال: مرزبان خبری مسافر جعفر
- تعداد بازدید از این مطلب :
388