English Version
This Site Is Available In English

من برای کنگره هیچ کاری نکرده‌ام

من برای کنگره هیچ کاری نکرده‌ام

مقدمه

کنگره۶۰، به‌عنوان مرکز علمی تحقیقاتی در حوزه درمان‌ اعتیاد خدمات ارزشمندی به فرد مصرف‌کننده و خانواده‌ها در جهت درمان بیماری اعتیاد نموده است.

اصل مطلب

قصد دارم در مورد دستورجلسه این هفته راجع‌‌به کمک کنگره به من و کمک من به کنگره اندکی بنویسم. هرچند با هیچ کلام و قلمی قادر به بازگویی آن‌چه از کنگره۶۰ نصیبم گشته است نیستم. سپاس فراوان از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که به من و خانواده‌ام؛ هم‌چنین هزاران فرد دیگر بدون هیچ چشم‌داشتی زندگی دوباره بخشیدند. انسان زمانی‌که از حال بد و سختی‌ها عبور می‌کند، فراموش می‌کند که چه افرادی در این راه، چراغ راه و راهنمای او بوده‌اند؛ یعنی به نوعی رب و مربی خویش را فراموش می‌کند.

زمانی‌که این فراموشی برای انسان اتفاق می‌افتد، دیگر نیازی به کمک کردن به دیگران را در خود نمی‌بیند و هنگامی‌که به دیگران کمک نکند در اصل از کمک کردن به خودش دست برداشته است. به یاد داستانی افتادم؛ پسری دچار ناراحتی قلبی بود و نیاز به پیوند قلب داشت وقتی شخصی برای اهدای قلب پیدا شد و قلب به او پیوند خورد، شبی در خواب صاحب قلب را دید و به او گفت: چه کمکی می‌توانم به تو بکنم؟ صاحب قلب با خنده گفت: از قلبم محافظت کن. پسر هراسان از خواب بیدار شد و با خود تصمیم گرفت که در سلامت قلبش کوشا باشد و به اهدا کننده کمک کند؛ اما در اصل کمکی بود که به خودش می‌کرد.

این مصداق بارزی از کمک کنگره به من و کمک من به کنگره است. کنگره زندگی را به من داد و از من خواست برای کمک به کنگره از زندگی خود محافظت کنم. در صراط مستقیم حرکت کنم و از ضدارزش‌ها دوری کنم تا به حال خوش برسم؛ پس اگر خدمتی می‌کنم چه مالی، جانی، علمی همه و همه اول خدمت و کمک به خودم است و نمی‌توان گفت؛ که به کنگره کمک می‌کنم. سپاسگزارم از آقای مهندس که با این جمله بخشش و بزرگی خودشان را ثابت کردند و فرمودند: حساب همه افراد با کنگره صفر است. این به این معنا می‌باشد که من اگر حرکتی و خدمتی انجام می‌دهم بدون توقع و بلاعوض باشد؛ البته در جای دیگر ایشان فرمودند: که من برای کنگره هیچ کاری نکرده‌ام.

وقتی بنیان کنگره این سخنان را فرمودند باز هم بخشش و بزرگی خودشان را به رخ کشیدند. ایشان با این‌که بنیان هستند و تمام زندگی خود را صرف انسان‌هایی کردند که راه را گم‌کرده و در تاریکی قرار دارند و تمام علم و دانش و زندگی خود را گذاشتند تا آن‌ها را نجات دهند. وقتی نظرشان این است که کاری برای کنگره نکردند من که فقط برداشت، داشته‌ام چه بگویم؟ دستور جلسات کنگره هر سال ثابت هستند و بعضی از دستور جلسات طی سال‌ها عوض و اضافه شدند. مثلاً؛ دستور جلسه «که چی»؟ یا دستور جلسه «خانم‌های مسافر»؛ اما همیشه و همیشه دستور جلسات ثابتی داریم که هیچگاه تغییر نمی‌کنند؛ مثل صورت مسئله اعتیاد و اوتی یا هفته راهنما، همسفر، دیده‌بان، بنیان، ایجنت و مرزبان و «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من».

نتیجه‌گیری:

این دستور جلسه‌ آخر همیشه و همیشه یادآور این می‌باشد که من فراموش نکنم از کجا آمده‌ام و به کجا رسیده‌ام. از زمانی‌که با آشنا شدن با این مکان مقدس و کمک‌هایی که دریافت نمودم تا روزی که بتوانم به شخص دیگری کمک کنم. هرچند کمک من در برابر آن‌چه کنگره به من داده اندک می‌باشد. اینک در پایان از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بی‌نهایت سپاسگزارم.

منابع؛ سی‌دی کفر استاد امین، سایت کنگره

نویسنده: همسفر مهرانه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر معصومه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .