فرامین الهی به دست کسانی میرسد که اجرای عمل سالم را بر خواستههای خویش مقدم میدانند. در این میان همراه میشویم با زوج خدمتگزاری که از جنس بخشش و نور هستند، آنها مخلصانه همراه هم خدمت میکنند و برای ساختن زندگی بهتری برای خودشان و پیشرفت اهداف کنگره تلاش میکنند تا شاید سهمی کوچک از لطف کنگره را جبران کرده باشند.
در این گفتوگو صمیمانه با ما همراه باشید.
لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
ایجنت، مسافر یوسف به همراه مرزبان، همسفر فاطمه با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک، با راهنمایی مسافر اکبر علیرضایی و همسفر عطیه مدت ۱۰ ماه و ۲۰ روز با داروی OT و روشDST سفر کردند و در حال حاضر مدت ۸ سال و ۶ ماه است که با دستان پرتوان جناب مهندس آزاد و رها هستند. ورزش مسافر والیبال، ورزش همسفر شطرنج است.
با توجه به دستور جلسه این هفته (کمک من به کنگره و کمک کنگره به من) چه رابطهای بین این دستور جلسه و شکرگزاری وجود دارد؟
مسافر یوسف:
وقتی خداوند به یک نفر لطف و کمک میکند، او را از تاریکیها نجات میدهد و مسیر زندگی را به او میآموزد. بهترین شکرگزاری این است که بماند و در این مسیر به دیگران خدمت کند.
همسفر فاطمه:
کنگره ۶۰ به من یاد داد که باید ببخشی تا عاشق شوی و بتوانی با آرامش زندگی کنی. زمانی که خود را میبخشی میتوانی از تمام ضدارزشها رها و دور شوی. کنگره ۶۰ به صورت رایگان ما را درمان کرد و به من یاد داد که چگونه در زندگی به آرامش برسم و زیباییها را ببینم و اکنون در مقابل این همه لطف و محبت من چه کاری از دستم بر میآید؟ چگونه میتوانم قدردان و سپاسگزار باشم؟
به طور یقین با رعایت قوانین و حرمتها و رعایت حقوق دیگران، دل سپردن به آموزشها و تلاش برای کاربردی کردن آنها در زندگی، تجربه کردن جایگاههای خدمتی برای درک واقعی آموزشها، در واقع این خدمتها بیشتر از اینکه خدمت به کنگره باشد، خدمت به خود من محسوب میشود؛ چون قبل از کنگره در ظلمت و تاریکی درگیر بودیم؛ ولی با آمدن به کنگره از این برزخ نجات پیدا کردیم، من و خانوادهام تا آخر عمر مدیون کنگره و آقای مهندس هستیم.
با توجه به اینکه هر دو عزیز از خدمتگزاران کنگره هستید، خدمت همزمان چه تاثیری در زندگی و بهتر شدن روابط شما در خانواده داشته است؟
مسافر یوسف:
خدمت در کنگره شاید هفتهای چند ساعت از وقت انسان را بگیرد؛ ولی آقای مهندس به ما یاد داده است که چطور بتوانیم وقت خود را برنامهریزی کنیم. کنگره هر روز و هر جلسه ما را مانند یک ساعت منظم میکند و جالبتر اینکه وقتی نظم به زندگی انسان وارد میشود، زمانهای زیادی را هم اضافه میآوریم.
همسفر فاطمه:
خدا را شکر میکنم که همه خانواده من کنگرهای هستند. مسافر و همسفر مکمل همدیگر هستند، ما میتوانیم در این مسیر آموزشها را عملی کنیم و میتوانیم در بسیاری از مسائل با هم هماهنگ باشیم. برای خدمت کردن در کنگره حمایت خانواده خیلی مهم است، این خدمت کردن باعث صمیمیتر شدن روابط ما شد و اینکه همیشه یک هدف مشترک داشته باشیم. کنگره ۶۰ به ما برنامهریزی و مسئولیتپذیری را یاد داد تا هم بتوانیم به زندگی خود برسیم و هم در مسیر کنگره خدمتگزار باشیم.
کمک کنگره به شما چه بوده است و شما چه کمکی به کنگره کردهاید؟
همسفر فاطمه:
با دقت کردن متوجه میشویم که بدون کمک دیگران، قادر به تامین نیازهای خود نیستیم. زمانی که همسر من مصرفکننده بود، تلاشهای زیادی کردیم که بدون نتیجه بود با کمک کنگره مسافر من توانست درمان و رها شود. کنگره به ما کمک کرد تا صورت مسئله اعتیاد را بیاموزیم و مفهوم اعتیاد را یاد بگیریم.
درمان اعتیاد نیرو و انرژی بسیار زیادی میخواهد، مصرف کننده مواد مخدر نمیتواند بدون راهنمایی از دام اعتیاد رها شود. اولین خدمت من به کنگره این است که قدرشناس و سپاسگزار کمکهایی باشم که از سوی کنگره به ما شده است، آنها را درک کنم، قبل از هر خدمتی برای کنگره دردسر و مشکل درست نکنم و پیرو حرمت و قوانین آن باشم.
خداوند لیاقت و خدمت به بندگانش را به هر کس نمیدهد؛ اگر این لیاقت و اجازه به من داده شده باید بدانم که خداوند بر سر من منت گذاشته است تا بتوانم خدمت کنم و مواظب باشم که در این جایگاه دلی را نشکنم؛ بلکه دلها را به دست آورم.
با توجه به اینکه دوره خدمتی شما رو به پایان است، چه دریافتهایی در طول این خدمت داشتهاید؟
مسافر یوسف:
به لطف خداوند من هم توانستم این جایگاه را تجربه کنم، جایگاه ایجنتی یکی از بهترین خدمتهای کنگره است به این دلیل که آموزشهای زیادی در آن وجود دارد. جایگاه مرزبانی و ایجنتی میتواند انسان را به یک انسان با تجربه تبدیل کند و این آموزش زندگی شخصی انسان را به گلستان تبدیل میکند.
به نظرتان شما در جایگاه راهنمای تازه واردین چگونه میتوانید به کنگره کمک کنید؟
همسفرفاطمه:
جایگاه راهنمای تازهواردین، یکی از پرقدرتترین جایگاهها در جذب افراد، ایجاد نور امید به زندگی و روشن شدن صورت مسئله اعتیاد برای مراجعهکنندهها میباشد. راهنمای تازه واردین میتواند با حس خوب و امیدواری، اطمینان قلبی به تازه وارد بدهد تا بتواند او را جذب کند.
حس و حالتان هنگام دریافت شال مرزبانی چگونه بود؟ کدام جایگاه را بیشتر دوست دارید مرزبانی یا راهنمای تازه واردین؟
همسفر فاطمه:
زمانی که شال مرزبانی را دریافت کردم حس خیلی عجیبی داشتم و واقعاً سنگینی این مسئولیت را روی دوش خود حس کردم. با خود گفتم که خداوندا خودت کمکم کن تا بتوانم در این جایگاه به درستی خدمت کنم و ظرف و ظرفیتم را بزرگ کنم تا آماده پذیرش این جایگاه باشم و سعی کنم در این جایگاه به درستی خدمت کنم.
هر دو جایگاه را عاشقانه دوست دارم؛ چون بار آموزشی بالایی دارد، مهمترین آموزش آنها خودسازی انسان و مهارت درست صحبت کردن و برقرار ارتباط است.
از نظر شما خدمت بلاعوض یعنی چه؟
مسافریوسف:
خدمت بلاعوض همان عشق است که در وادی ۱۴ یاد میگیریم که مانند خورشید بتابد و هیچ چشمداشتی نداشته باشد. انسان هر چقدر که آموزش میبیند، بیشتر متوجه این موضوع میشود که چقدر به آموزش و خدمت نیاز دارد، خدمت بدون هیچ تمنایی و هیچ خواستهای، خود عشق پاداش عاشق را میدهد.
همسفر فاطمه:
من قبل از هر خدمتی خداوند را ناظر بر اعمال و رفتار خود میدانم و سعی میکنم بدون هرگونه انتظار و توقعی خدمت کنم و خودخواهانه عمل نکنم. منیت و غرورم را کنار بگذارم، همدردی و همدلی داشته باشم، در صحبتکردن دقت کنم و با خدمت کردن بلاعوض در مسیر درست ثابت قدم باشم.
آیا با همسفر خود در اجرای قوانین کنگره و در روش خدمت کردن، اختلاف نظری هم داشتهاید؟
مسافریوسف:
یکی از اهداف بسیار مهم آموزشهای کنگره۶۰، همسو و هم زبان کردن مسافر و همسفر میباشد. طبق تجربهای که من در کنگره دارم، قوانین آن درست و اصولی است و هرچقدر که در این مسیر قرار میگیری، نظم، انظباط و همسو بودن بیشتری در زندگی خودمان جاری میشود و به همین دلیل هیچ وقت در اجرای قوانین و نحوه خدمت اختلاف نظری نداشتهایم. خدمتگزاران هر چقدر بیشتر در مسیر آموزش و قوانین کنگره۶۰ باشند، ماندگارتر و حس وحال بهتری دریافت میکنند.
به نظر شما بزرگترین خدمت در راه کمک به کنگره چیست؟
مسافر یوسف:
بزرگترین خدمت این است که من درمان شوم، به عبارتی اول به خودم کمک کنم بعد از آن با خدمتهای کوچک آرامآرام ظرفیت خودم را بالا ببرم تا با آموزش گرفتن همه چیز در ادامه برای من روشن شود.
(تو پای به ره در نه هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت)
کلام آخر...
مسافر یوسف:
کلام آخر اینکه خدا را شکر میکنم و از آقای مهندس و راهنمای عزیزم اکبر آقا تشکر میکنم که این راه را به من نشان دادند تا بتوانم خود را پیدا کنم و توصیه میکنم کسانی که پای در مسیر خدمت میگذارند، صبر کنند و استقامت کنند تا به آرامش برسند.
همسفر فاطمه:
کلام آخر اینکه بدانیم هیچ موجودی بدون دلیل پا به حیات نگذاشته است.
دعا میکنم برای همه انسانها که این فرصت را پیدا کنند و با کنگره و علم کنگره آشنا شوند و راه درست زندگی کردن را پیدا کنند.
خدا قوت خدمت شما عزیزانی که در سایت خدمت میکنید.
انجام مصاحبه: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
ویراستار:همسفر زهرا نگهبان سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
542