English Version
This Site Is Available In English

چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید

 چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید

مشارکت همسفر رویا:

کمک من به کنگره کاربردی کردن آموزش‌ها است تا فردی مفید برای جامعه‌ و خانواده‌ام باشم. کمک من به کنگره این است که معنی عشق، محبت، دوست داشتن و زیبایی‌های طبیعی هستی را از اعماق وجودم حس کنم. من اگر به کنگره کمک کنم در واقع به خودم کمک کرده‌ام؛ چون حال خوشی که با خدمت کردن در کنگره دارم خیلی لذت‌بخش است.
باید به حرمت‌ها و قوانین کنگره احترام بگذاریم و فرمانبردار باشیم، به موقع در جلسات و لژیون حاضر باشیم، به حرف راهنما گوش دهیم، به همه اعضا احترام بگذاریم و از نظر مالی هم کنگره را حمایت کنیم.
کنگره به من یاد داد، چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید.
این دستور‌جلسه یادمان می‌آورد که کجا بودیم و حالا کجا هستیم؛ خسته، درمانده، بیمار، غمگین، بی‌حوصله و عصبی بودم، یادم هست که کمکی از هیچ‌کس ساخته نبود، یاد من می‌آورد که روزی چند بار مرگ خود را از خدا می‌خواستم. یادمان می‌آورد که اعتیاد، مثل یک بیماری مسری به همه اعضای خانواده سرایت کرده بود، مسافرم را دچار بیماری قلبی کرده و افسرده و غمگین شده‌بود و فرزندانم شرمنده بودند.
یادم باشد از کجا کمک گرفتم؟ چه نتیجه‌ای از کنگره گرفتم؟
من از خودم شروع می‌کنم؛ من همسفر چه حالی داشتم؟ حال ما و درد ما سنگین‌تر از مسافرها بود. با ناباوری پا به کنگره می‌گذارم و می‌بینم گروهی خوش آمدید می‌گویند: بدون اینکه از تو هزینه‌ای بگیرند مشاوره در خدمتت قرار می‌دهند و با مهربانی به درد دلت گوش می‌دهند، کتاب و سی‌دی در اختیارت می‌گذارند و تو را تشویق می‌کنند. خلاصه کمک کنگره به من، کمک این دنیا و این چند سال عمر من تنها نیست؛ بلکه این کمک به آینده و ابدیت همه ما است.
کمک کنگره به من کمک به تمام بشریت است و به من یاد می‌دهد به عدالت رفتار کنم، این کمک خواست خدای من و خواست همه ما انسان‌ها است.

مشارکت همسفر فرشته:

خدمتی که من به کنگره می کنم در اصل، ابتدا خدمت به خودم و سپس به کنگره است. من در کنگره یاد گرفتم، زندگی یک گذر است و در این گذر باید کاشت، داشت و برداشت انجام دهم و برای رسیدن به محصول باید صبور بود و تلاش کرد.
خود‌شناسی، قدر‌شناسی، شکر‌گزاری، حال‌خوب از آموزش‌های کنگره است که توصیفش کار آسانی نیست و می‌توان تغییر را در تک‌تک اعضای کنگره مشاهده کرد.
کنگره به ما علم درست زندگی کردن را یاد می‌دهد؛ اینکه مشکلات همیشه هست، وقتی دانش و آگاهی ما بالا برود و ایمان خود را قوی کنیم، بهتر می‌توانیم با مشکلات خود برخورد کنیم و نباید هرگز تسلیم شویم.
همچنین با سی‌دی نوشتن خیلی از گره‌های درون ما باز می‌شود. کنگره خیلی به ما کمک کرده است و اما کمک ما به کنگره این است که  هر چه آموزش دیده‌ایم را کاربردی کنیم، چه مادی باشد، چه معنوی و فرد مفیدی برای جامعه باشیم.

مشارکت همسفر فاطمه:

من قبل از ورود به کنگره‌۶۰ فکر نمی‌کردم، برای چه آفریده شدم و هدفم از این خلقت چه بود. چقدر زیبا در وادی دوم به ما آموخت که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. آموزش‌هایی که در کنگره‌۶۰ به ما داده می شود، قابل توصیف نیست و من خوشحالم که پا به کنگره گذاشتم. مطمئن هستم، آموزش‌هایی که اینجا می‌گیرم در هیچ دانشگاه و کتابی بیرون از کنگره به من آموزش داده نمی‌شود. بزرگترین، کمکی که کنگره به ما می‌کند، این است که یک مکان امن در اختیار ما همسفران و مسافرانمان قرار داده است که به درمان و حال خوش برسیم. جهان‌بینی کنگره، اولین قدم را برای ما برداشت و بدون هیچ چشم‌داشتی، تمام آموزش‌ها را از طریق راهنماهای عزیز در اختیار ما گذاشت. ما با این آموزش‌ها از تاریکی‌ها و ضد‌ارزش‌ها به سمت روشنایی‌ها و ارزش‌ها حرکت می‌کنیم. حال کمک ما به کنگره این است که به حرمت‌ها و قوانین کنگره، احترام بگذاریم، فرمانبردار باشیم و به موقع در جلسات و لژیون‌ها حاضر باشیم، منظم باشیم، به اعضای کنگره احترام بگذاریم و از نظر مالی هم کنگره را حمایت کنیم. قشنگ‌ترین کمک ما می‌تواند، همان بازتاب آموزش‌هایی باشد که گرفتیم و اطلاعاتی که در زندگی کاربردی کرده‌ایم. امیدوارم که بتوانم به هر شکلی که از دستم برمی‌آید، برای کنگره خدمتگزار باشم.

مشارکت همسفر فریبا:

این دستور‌جلسه از یک مثلث تشکیل شده که یک ضلع آن کمک کنگره به من، ضلع دیگر کمک من به کنگره و قاعده آن کمک است. این موضوع فقط مخصوص کنگره نیست و در همه ساختارها مثل خانواده و کشور برقرار است و در همه ساختارها، دو طرف در برابر هم مسئول هستند؛ حتی در رابطه خداوند و مخلوقات هم یک مسئولیت دو‌طرفه برقرار است. من در کنگره آموختم، وقتی دیگران کمک کردند که حال من خوب شود، من نیز باید کمک کنم تا این سیستم پابرجا بماند و افرادی که پس از من وارد کنگره می‌شوند، نیز به حال خوب برسند.اگر در مقابل خدمات، کمک‌هایی که به ما می‌شود، بی تفاوت باشیم، واکنش جهان هستی این است که شرایط خوب و آرامش کنونی خود را از دست خواهیم داد. اینکه من چه خدمتی مادی یا معنوی به کنگره‌۶۰ کرده‌ام، چه داده‌ام؟ و چه گرفته‌ام؟ با خودت یک و دو کن، بیندیش که چه کرده‌ای؟ در اینجا قیاس، لازم است. اگر از نظر مادی توانش را نداریم که کمک کنیم، می‌توانیم به صورت معنوی، دهنده باشیم که باز هم نتیجه‌اش چه بسا آموزش روزافزون و حال‌خوش برای خودمان است.

تایپ و ویرایش: راهنما تازه‌واردین همسفر فاطمه رابط خبری (لژیون دهم) و راهنما همسفر فاطمه رابط خبری (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون) هفتم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .