من انرژی خود را از کنگره‌۶۰ گرفتم

دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» بهانه‌ای شد تا گفتگویی با همسفر سمیه داشته باشیم از شما دعوت می‌کنیم در ادامه همراه ما باشید.

همسفر سمیه به همراه مسافر خود احمد با آنتی ایکس مصرفی تریاک به راهنمایی مسافر رضا به مدت ۱۰ ماه و ۱۶ روز سفر کردند و با دستان پر مهر و محبت جناب آقای  مهندس دژاکام به مدت ۲ سال، ۲ ماه و ۲۲ روز است که آزاد و رها هستند و رشته ورزشی مسافر فوتبال است و همسفر سمیه هم با راهنمایی همسفر شهلا به مدت ۱۰ ماه و ۱۶ روز سفر کردند که مدت رهایی ایشان هم ۲ سال، ۲‌ ماه و ۸ روز است و در رشته ورزشی ایروبیک، آمادگی جسمانی و والیبال فعالیت دارند.
در ادامه سفر جونز با راهنمایی همسفر سمیه با کاهش وزن ۱۵ کیلو گرم داشتند که به مدت ۱۰ ماه و ۱۶ روز سفر کردند و الان هم ۱۰ ماه است که با کسب اجازه از جناب آقای مهندس حسین دژاکام آزاد و رها هستند.

لطفأ بگویید در حال حاضر چه مدت است که کنگره۶۰ می‌آیید و چه جایگاه‌های خدمتی را تجربه کردید؟

من همیشه عاشق سفر، مسافرت بودم و خدا را شکر که در کنگره دائم السفر شدم، در حال حاضر سه سال است که به کنگره می‌آیم و خدا را از این بابت شاکر هستم. اما جایگاه‌های خدمتی که تجربه کردم: مسئول حضور و غیاب، ورزشبان ایروبیک و آمادگی جسمانی، دبیر موقت، نگهبان صوتی، عضو لژیون سردار و راهنمای تازه‌واردین که امسال قبول شدم.

شما همیشه با چهره خندان و پر انرژی در کنگره۶۰ حاضر می‌شوید و داوطلبانه برای اکثر فعالیت‌ها اقدام می‌کنید، چه چیزی باعث شده که این گونه باشید؟

من انرژی که دارم را از کنگره می‌گیرم و هر دوشنبه، پنجشنبه و جمعه‌ به عشق آمدن به کنگره صد برابر انرژی دریافت می‌کنم و حالم خیلی بهتر می‌شود وقتی برای خدمت‌‌ داوطلب می‌شوم؛ حال خیلی بهتری پیدا می‌کنم و با این دید از انجام دادن آن کار بالاترین انرژی را دریافت می‌کنم. به نظر من خدمت حتماً نباید استادی، نگهبانی یا راهنمایی باشد چون حتی با جابجایی صندلی‌ها انرژی آن کار را دریافت می‌کنم.

با توجه به آموزش‌هایی که دریافت می‌کنید چقدر در عملی کردن آن‌ها کوشا هستید؟

تا جایی که بتوانم سعی می‌کنم آموزش‌های کنگره۶۰ را در زندگی شخصی کاربردی کنم و با تکرار آن در ذهن از خدا می‌خواهم که نیرو و انرژی به من بدهد که بتوانم به نحو احسن آموزش‌ها را از دانایی به دانایی مؤثر تبدیل کنم.

به عنوان عضوی از لژیون تغذیه در مورد تأثیرات آن بر اصول تغذیه‌ای و عادات غذایی خود بگویید؟

لژیون تغذیه برای من سکوی پرتابی بود در ورزش کردن، درست غذا خوردن، تغذیه سالم و این که بدانم بدن من در روز چقدر به آب احتیاج دارد. همین جویدن ساده که اکثر آدم‌ها این کار را درست انجام نمی‌دهند، با تغذیه سالم فهمیدم حتماً نباید رژیم سخت و غیر قابل باوری گرفت تا به وزن ایده‌آل خود برسیم.

امسال برای اولین بار از شهر اراک تیم ایروبیک با ورزشبانی شما تشکیل شد و در مسابقات جام سردار بدون هیچ تجربه قبلی موفق به کسب جام برنز شدید، تجربه خود را بازگو کنید؟

روز اول که همسفر عابده به من پیشنهاد ورزشبانی ایروبیک را دادند انرژی زیادی گرفتم با توجه به اینکه چیزی از ایروبیک نمی‌دانستم، از اینترنت مطالبی را سرچ کردم و به پیشنهاد همسفر ژاله ایجنت نمایندگی امیر اراک، همسفر رضوان ایجنت پارک شهید باهنر اراک و همسفر اکرم ایجنت نمایندگی پروین اعتصامی برای مسابقات عقاب طلایی با همدلی و همکاری خانم‌ها مهسا، حمیده، معصومه و سحر شروع به تمرین کردیم و این چهار عزیز برای کسب مدال برنز در مسابقات عقاب طلایی تلاش زیادی کردند.
به جرأت می‌توانم بگویم لحظه‌ای که جام را در کنار آقای مهندس حسین دژاکام بالای سر بردم لحظه‌ غیرقابل وصف بود و آن لحظه در ذهن من تا ابد‌ حک شده است.

طبق فرمایش جناب آقای مهندس حسین دژاکام، نظر شما در مورد سن شناسنامه‌ای، فیزیولوژیک، روحی و روانی چیست؟ می‌توانید با توجه با مقایسه زمان حال و گذشته خود پاسخ دهید؟

سن یک عدد است و به نظرم سن من، نصف سن شناسنامه است و دقیقاً در کنگره۶۰ این مطلب را باور کردم که وقتی روح، روان و فیزیولوژی یک انسان در مرحله عالی باشد اینجا دیگر سن اصلاً مطرح نیست.

دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در این دستور جلسه آنقدر کنگره۶۰ به من کمک کرده است که اگر بخواهم بگویم شاید ساعت‌ها طول بکشد ولی همین که می‌بینم حال بچه‌هایم خوب است و مسافر من دیگر وابسته به مواد و سیگار نیست، ورزش می‌کند، حالش خوب است، برای من دنیایی ارزش دارد و برای همین است که سعی می‌کنم که در کنگره‌۶۰ به همسفرها عشق، محبت کنم و حداقل با یک لبخند به آن‌ها انرژی بدهم.

طبق قانون پرداخت بها، حس شما بابت عضویت در لژیون سردار چیست؟

سال اول و دوم که به کنگره آمدم نتوانستم عضو لژیون سردار‌ شوم و همیشه زمان برگزاری لژیون سردار حسرت می‌کشیدم اما خدا را شکر امسال عضو شدم تا شاید بتوانم قطره‌ای از این اقیانوس پهناور باشم و پرداخت بها و ادای دین را ذره‌ای انجام بدهم.

امسال در آزمون راهنمایی شما موفق به قبولی در جایگاه راهنمای تازه واردین شدید، در این خصوص چه صحبتی دارید؟

همین الان هم با شنیدن این جمله از سر ذوق اشک در چشمانم جمع شده روزی که من این خبر را شنیدم تا دو ساعت فقط جیغ زدم و از شدت خوشحالی نمی‌دانستم چه کنم و به هرکسی که می‌دانستم اطلاع دادم و الان هم که برایم یادآوری می‌شود باز هم احساس لذت می‌کنم اما از اینکه خداوند من را لایق دانسته که در کنگره‌۶۰ باشم و خدمت کنم او را شاکر هستم و ان‌شاءالله که از این جایگاه بسیار مقدس، سربلند بیرون بیایم.

به کسانی که هنوز در تصمیم‌گیری برای آمدن به کنگره به عنوان همسفر مردد هستند چه پیشنهادی دارید؟

من به خاطر اینکه نوشتن سی‌دی برایم سخت بود یک ماه بعد از مسافرم و با اصرارهای ایشان به کنگره آمدم روز اول در پارک با همسفر اعظم سبزی صحبت کردم که از همین‌جا از ایشان تشکر می‌کنم و دوشنبه فقط به کنگره آمدم که بهانه‌ای شود برای نیامدنم اما نمی‌دانستم که این دیدار ده دقیقه‌ای من را با دنیای بی‌نظیر کنگره‌۶۰ آشنا می‌کند، به همسفرانی که مردد هستند به کنگره بیایند می‌گویم مطمئن باشید اگر در زندگی خود یک کار را درست انجام داده باشید آن آمدن به کنگره است.

اگر صحبتی مد نظر شما است که دوست دارید بیان کنید به عنوان کلام آخر بفرمایید:

از جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم، از برادرم مسافر مجید ممنونم که من و مسافرم را با کنگره‌۶۰ آشنا کرد، از همسفر اکرم یونسی راهنمای تازه واردین، راهنمای سفر اول همسفر مریم و راهنمای سفر دوم همسفر شهلا، همسفر سمیه راهنمای تغذیه سالم و مسافر خودم که من را به کنگره آورد تشکر می‌کنم.

سپاس از شما که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.

مصاحبه‌کننده و تنظیم کننده: همسفر مهسا رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس و ارسال‌کننده: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک