سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
در ابتدا تشکر میکنم از ایجنت همسفر نرگس در بخش همسفران و همچنین ایجنت بخش مسافران، مرزبانان و همه عزیزانی که در باشکوه بودن جشن همسفر همراهی کردند. در مورد دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره»؛ کمک کنگره در قبال کمک من به کنگره، همان اقیانوس و قطره است. چیزی نیست که ما بتوانیم کمکهای کنگره را بشماریم؛ یعنی در یک حدی بوده که من همسفر قبل از اینکه وارد کنگره بشوم در هیچ جای دنیا، جایی برای خودم نداشتم، بهخاطر چی؟ بهخاطر تخریبهایی که در وجودم بود؛ افسردگی، تحقیرهایهایی که از طرف اطرافیانم بود، از همهجا زده شده بودم و این اولین کمکی بود که کنگره توانست به من همسفر بدهد این است که یکی از این صندلیها برای من همسفر شد، این بزرگترین کمک کنگره به من است، وارد کنگره شدم، لقب همسفر به من داده شد و توانستم در کنگره حضور پیدا کنم. چیزی که از کنگره آموزش گرفتم، همان علم صورت مسئله اعتیاد بود که در دستان من قرار گرفت تا بتوانم و بدانم مصرفکنندهای که در کنارش زندگی میکنم در چه جایگاهی قرار دارند، بتوانم آن را هرچه بهتر و بیشتر درک کنم و این صورتمسئله بود که من توانستم با یک مصرفکننده زندگی کنم. کمک من در قبال این همه آموزش و خوبی، چیزی نبود، هیچی! حتی یک چیز کوچک در قبال این همه خوبی و آموزش بتوانم بدهم، تنها کمکی که میتوانم در ادامه به کنگره انجام بدهم، آن قدرشناسی است، پیروی کردن از قوانین کنگره و آموزشپذیر بودن من است، روز پنچشنبه در جشن همسفر، ایجنت همسفر نرگس یک صحبت بسیار زیبا در مورد همسفران داشتند و این صحبتشان را من بسیار دوست داشتم، گفتند که اگر همسفر بخواهد در کنار مسافرش به آن آرامش برسد، باید آن بخشش را در وجود خودش داشته باشد. موقعی که ما این بخشش را نداشته باشیم نمیتوانیم علم کنگره را درک کنیم نمیتوانیم آموزشپذیر باشیم، نمیتوانیم به موقع در جلسات حضور داشته باشیم، موقعی که مسافرمان را ببخشیم آن موقع است که میتوانیم آموزشها را دریافت کنیم، به موقع حضور داشته باشیم، میتوانیم درکشان کنیم و امیدوارم که در ادامه بتوانم یکی از خدمتگزاران واقعی کنگره باشم تا بتوانم خیلی کوچک، خدمتی را که کنگره در قبال من کرده بتوانم جبران کنم و آن زحماتی که راهنمای خوبم برای من کشیده است را هدر ندهم.
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر
در مورد دستور جلسه؛ من باید قدردان آقای مهندس، خانواده محترمشان و کلیه عزیزانی که برای احیای انسانی زحمت میکشند باشم. به نظر من کنگره بیشترین کمک را به من کرده است و درسهای زندگی را به من آموخت. به من آموخت تا از تمام ضدارزشها دوری کنم و به طرف ارزشها حرکت کنم. به من عشق و محبت را آموخت تا بتوانم این عشق و محبت را در زندگی عملی کنم. کنگره برای من امنترین و مقدسترین مکان هاست، اگر این مکان امن نبود ما به درمان و حال خوش نمیرسیدیم؛ پس کنگره بزرگترین قدم را برای ما برداشته است و بدون هیچگونه چشمداشتی تمام آموزشهای خوبش را از طریق استادان و راهنمایان خوب در اختیار ما قرار داده است تا بتوانیم با این آموزشها از طرف تاریکی به سمت نور حرکت کنیم. بهترین کمکی که من میتوانم به کنگره کنم این است که در مسیر کنگره قدم بردارم، به حرمتها و قوانین کنگره احترام بگذارم و فرمانبردار خوبی باشم و در چهارچوب کنگره حرکت کنم تا بتوانم خدمتگزار واقعی باشم و هرگز فراموش نکنم که امروز هر چه که دارم و هر چه که هستم را مدیون بزرگ مردانی از قبیل آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم.
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
در مورد دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره»؛ اولین کمکی که کنگره به من کرد این بود که علم و دانش من را در تمام سطوح زندگی بالا برد، چه در مسئله درمان اعتیاد مسافرم و چه بالا بردن جهانبینی خودم و اینکه به یک خودشناسی برسم که زندگی برایم راحتتر شود و خیلی از اتفاقات را بپذیرم و در زندگی خود بخشش داشته باشم. کنگره امکانات مادی و معنوی در اختیار من گذاشت تا به راحتی در این مکان امن بر روی این صندلی بنشینم، آموزش بگیرم و حال خود را خوب کنم و اینکه دوستان جدیدی پیدا کنم که از شادی همدیگر شاد میشویم و همه ما یک هدفی داریم؛ پس کنگره از هر لحاظی به من کمک کرده است، حال من چگونه میتوانم زکات آن را بازپرداخت کنم؟ به نظر من اول باید قدرشناس و سپاسگزار کنگره۶۰ باشم، همسفر و رهجوی خوبی باشم، فرمانبردار باشم و مطالبی که یاد میگیرم را سعی کنم در زندگیام عملی کنم و خدمتگزار واقعی کنگره باشم، اگر خدمتی انجام میدهم مسئولیتپذیر باشم، چشم گفتن را بلد باشم، به اعضاء احترام بگذارم، فراموشکار نباشم که در ابتدای ورودم به کنگره چه حالی داشتم و سعی کنم قدمهای محکمی بردارم تا بتوانم به سلامتی و آرامش برسم و برای پیشرفت کنگره و رسیدن به اهدافش در کنارش باشم، نه اینکه فقط یک مصرفکننده باشم؛ چون هیچ خدمت و کمکی به صورت یک طرفه امکانپذیر نمیباشد و باید دو طرفه باشد و در آخر هر چقدر من به کنگره کمک کنم چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی، باز هم نمیتوانم به آن برسم و همیشه کمک کنگره به من خیلی جلوتر است؛ چون آگاهی، صفات و شخصیت خانواده من را تغییر داده است و تا بُعدهای بعد همراه ما است. سپاسگزار بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس مهربان، خانواده محترم بامحبتشان و راهنمای خوبم هستم و امیدوارم که همیشه سلامت و پایدار باشند.
تایپ: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
84