سلام دوستان الهام هستم همسفر
چند وقتی است که با خود میاندیشم که من چگونه باید کمکهای کنگره۶۰ را جبران کنم و اینکه چهقدر به من کمک شده است. من زمانی که وارد کنگره۶۰ شده بودم با چه حال خراب و انرژی منفی وارد کنگره شدم؛ اما در آن مکان با چه انرژی مثبتی من را به آغوش گرمشان راه دادند و من را پذیرفتند. من از کنگره تا به امروز آموزشهای بسیار زیادی گرفتم و نقطه تحمل خود را روز به روز بالاتر میبرم. روزها در پی هم سپری میشوند و من در هفته دو بار و هر بار سه تا چهار ساعت در کنگره هستم و آموزش میبینم؛ اما چگونه باید این حال خوب و آموزشهایی که پیدرپی دریافت میکنم را جبران کنم.
من وقتی به کنگره میآیم و یک صندلی را اشغال میکنم؛ باید قدر صندلی و قدر خدمتهایی که در کنگره به من میشود را بدانم. من میتوانم با چشم گفتن، خدمت کردن، به موقع سیدی نوشتن؛ حتی با لبخند زدن و جمع کردن صندلی و ... که شاید در حد قطرهای از اقیانوس باشد به اهداف کنگره۶۰ کمک کنم. واقعا هر خدمتی که در کنگره انجام بدهم جوابگوی حال خوبم و انرژی که بدست میآورم، نیست. زمانی که یک خدمت کوچکی در کنگره انجام میدهم حالم خیلی بهتر میشود و خیلی انرژی مثبت دریافت میکنم.
با خودم که فکر میکنم این حال خوب، این همه انرژی مثبت را هیچ جای دنیا نمیتوانم پیدا کنم به جز کنگره؛ پس من به خاطر این حال خوب به کنگره خیلی بدهکارم و باید هر جور که میتوانم جبران کنم و ثانیه به ثانیهام را شاکر و سپاسگزار خداوند و آقایمهندس باشم و این که به یاری خداوند بتوانم وصل کننده این زنجیر باشم و حلقه را به حلقه دیگری اتصال بدهم تا خانوادههایی که حال روزهای قبل من را داشتند به حال خوش برسند و آموزش و آرامش دریافت کنند تا از تاریکیها بیرون بیایند و به سمت روشناییها حرکت کنند. از جمعیت احیای کنگره۶۰ و جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم.
سلام دوستان شهناز هستم همسفر
من از لحاظ علمی و مالی نتواستم به کنگره کمکی بکنم؛ ولی سعی میکنم با لبخند و مهربانی وارد نمایندگی بشوم و با تازه وارد برخورد خوب داشته باشم. به حرف راهنما و مرزبان و ... گوش بدهم. این احترامی که ما در کنگره به یکدیگر میگذاریم در هیچ سازمانی پیدا نمیشود؛ چون ما جهانبینی، صداقت و درستی را یاد گرفتهایم. کمکی که کنگره به من کرد این بود اسم معتاد را به مصرفکننده تغییر داد و از مرز پوچی و ناامیدی به زندگی تازهای رسیدیم. من سختیها و مشکلات و رنجهای گذشتهام را فراموش کردهام و این لطف خدا و کنگره به من بوده است. کنگره به من آموخت که بیهوده و بیجهت پا به این دنیا نگذاشتهام و اینکه مسئولیتهای خود را به خداوند واگذار نکنم.
من در کنگره یاد گرفتم حرکت کنم تا راه برایم پیدا شود و مثل چشمه جوشان و رود خروشان باشم. این را میدانم که اگر به کنگره آمدم و صندلی اشغال کردم قدر صندلی را بدانم و با چشم گفتن و خدمت کردن و نوشتن به موقع سیدیها؛ حتی جمع کردن صندلیها شاید قطرهای از اقیانوس باشم. واقعا هر خدمتی که در کنگره انجام بدهم، جوابگوی حال خوبم و انرژی که بدست میآورم نیست. من این حال خوب را هیچ کجای دیگر و در هیچ جایگاهی نمیتوانم پیدا و تجربه کنم، به جز کنگره۶۰؛ پس من به کنگره خیلی بدهکار هستم و باید هرجوری که میتوانم جبران کنم. من ثانیه به ثانیه این حال خوشم را شاکر خداوند هستم. یک مصرف کننده زمانی که درمان میشود و به رهایی و آزادی میرسد مصیبتها و گرفتاریهای قبل را فراموش میکند و یادش میرود که در چه جایگاهی بوده است، او باید یادش نرود که چه کسی و چه کسانی به او کمک کردهاند تا به این رهایی برسد.
هماکنون در همه شهرها نمایندگی داریم و بچههای کنگره۶۰ در آنجا فعالیت میکنند تا به همنوع خود کمک کنند و آنها را به رهایی برسانند. کنگره بر مبنای صداقت و درستی پیش میرود و خدا به آنها برکت میدهد. ما بیدار هستیم و هر آنچه را که به ما دادهاند را درک میکنیم و ارزشش را میدانیم. من در جهت فرمان خداوند حرکت میکنم و همیشه تسبیح او را میگویم. من دیگر ترس و ناامیدی گذشته را ندارم و با آموزشهای کنگره به آرامش و اعتماد به نفس رسیدم و علم درست زندگی کردن را یاد گرفتم. من فهمیدم که هیچگاه تسلیم مشکلاتم نشوم و درست حرف زدن، درست جواب دادن و درست برخورد کردن را یاد گرفتم. همه اینها را مدیون کنگره۶۰ و آقای مهندس هستم.
سلام دوستان فرشته هستم همسفر
کنگره۶۰ بر مبنای کمک کردن بنا شده از آنجا که میگوید: کنگره بر اساس کمک یک فرد رها شده از اعتیاد به یک فرد در حال مصرف مواد تشکیل شده است که به نظر من فقط درمان مصرف کنندگان نیست؛ بلکه درمان من همسفر هم در آن است. از لحاظ آموزش جهانبینی و تفکر، وقتی زندگی قبل از کنگره را با الآن که به کنگره میآیم مقایسه میکنم میبینم که چهقدر فرق کرده است. کنگره۶۰ آموزشهای ناب و متفاوتی به من داد که در هیچ دانشگاهی و هیچ جای دنیا خالصانه و رایگان تدریس نمیشود. کنگره بخشش را به من یاد داد و تا وقتی ببخشم عاشق میشوم، رها میشوم، درست زندگی میکنم؛ حتی نوع تفکر من درست میشود. من؛ باید بتوانم ببخشم؛ مثل مصرف کنندگانی که مواد را بخشیدند تا به رهایی و درمان رسیدند.
وقتی بخشش را یاد گرفتم آن موقع تغییر میکنم، قضاوت کردن، سرزنش کردن، حسادت کردن و در کل ضدارزشها را از خودم دور میکنم. کجای دنیا؛ مثل کنگره این آموزشها را رایگان در اختیار من قرار میدهد؟ در وادی دوازدهم آموزش گرفتم که با همه کس و همه چیز در جمع با کل هستی آشتی کنم و به کل هستی عشق بورزم؛ چون آرامشی که از کنگره به دست آوردهام با هیچ چیز قابل مقایسه نیست و هیچجا نمیتوانم این آرامش را به دست بیاورم؛ حتی با هیچ چیزی عوض نمیکنم. نوع دیدم در موقع مشکلات و سختیهایم در طول زندگی کاملاً تغییر کرده و زندگی را با مشکلاتش و همانطور که هست میپذیرم. چه چیزی از این بهتر حال مرا خوب میکند؟ این چه آرامش زیبایی است؟ که این آرامش کاملا قابل لمس و حس است.
بنابراین با این همه لطف، محبت و آموزشهای گوناگون که در حق من و مسافرم و حتی تأثیرات آن روی خانوادهام داشته به این نکته پی میبرم که من چهقدر به کنگره بدهکار هستم و چگونه باید جبران کنم؛ پس باید درصدد جبران باشم. به عقیده من اولین کاری که میتوانم بکنم با فرمانبرداری و چشم گفتن و در ادامه خدمت مالی در حد توانم انجام بدهم که شکر خدا سه سال عضو لژیون سردار شدم. همچنین اجرای قوانین و احترام گذاشتن به حرمتها و هر نوع خدمتی که میتوانم انجام بدهم دریغ نکنم. همچنین از سبد قانون یازدهم حمایت کنم. با اینکه خدمات این قانون به خود من برمیگردد و به نفع خودم است. دیگران را سرزنش نکنم، دروغ نگویم، قضاوت نکنم و راستگویی را پیشه کنم، خدمت و آموزش به دیگران را فراموش نکنم؛ چون کنگره توسط آموزشهای نابی که به ما میدهد ما را از سمت تاریکیها به سمت روشناییها هدایت میکند.
همانطور که جناب مهندس فرمودند: «من به کنگره خیلی بدهکار هستم». با این وجود کنگره هیچ دینی به من ندارد و ذرهای به من بدهکار نیست؛ بلکه من بدهکار هستم و همانطور که قبل از من کسانی آمدند و راه را برای من هموار کردند، اکنون من هم؛ باید راه را برای افراد بعد از خودم هموار کنم تا ذرهای جبران کرده باشم؛ باید برای تازهواردین و سفر اولیها الگوی خوبی باشم؛ بنابراین با چشم گفتن، نوشتن سیدیها، مرتب و منظم بودن، ۱۵ دقیقه زودتر آمدن به کنگره، انجام دادن هر نوع خدمت مالی و کاری و چیدن یا جمع کردن صندلیها و ... که دوباره این حال خوب به من برمیگردد و سرشار از انرژی میشوم، دریغ نکنم. کنگره خود کمک و البته نعمت بزرگی است برای درمان مسافران ما که با آرامش به رهایی و درمان برسند.
از آقای مهندس بنیان کنگره۶۰ بسیار تا بسیار سپاسگزارم که با آموزشهای نابشان دید مرا به درمان مسافرم، به زندگی، به اطرافیانم و به کل هستی تغییر دادند و مثبت شد. من؛ باید آرامش و حال خوبی را که دارم ثانیه به ثانیه شکرگزار و قدردان باشم تا حال قبل از ورودم به کنگره را فراموش نکنم. هر لحظه خداوند را به خاطر اذن ورودم به کنگره شاکر و سپاسگزارم. از خداوند میخواهم که کنگره۶۰ جهانی شود و در اختیار عموم قرار بگیرد تا انشاءالله همه از این علم کامل و جامع بهرهمند شوند.
رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
عکاسخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
181