English Version
This Site Is Available In English

اسطوره صبر و استقامت

اسطوره صبر و استقامت

بنام قدرت مطلق الله..

«همسفر تو بر مرکبی نشسته‌ای که گرچه دیر به مقصد میرسی؛ اما سالم و کامیاب خواهی رسید.»

«ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین می گذرد نیازمندند، بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیب ها را جدا نمائید.»

سال‌ها پیش همچین روزی، مردی از مردان خداوند از خواب گران بیدار شد، گویی این مرد برگزیده‌ای بود از طرف خداوند برای یاری رساند‌ن به انسان‌هایی که در چنگال اهریمن اسیر بودند، برای رساندنِ پیام رهایی و آزادی به انسان‌هایی که با درد و رنج دست به گریبان بودند. اما ...

اما برای هموار کردن این مسیر برای آیندگان بایستی ابتدا خود این سفر را آغاز می‌نمودند و راهی طولانی، سخت و سهل را می‌پیمودند. در این سفر همراهِ این مسافرِ بزرگ که توشه‌اش ایمان بود همسفری قوی، بانویی صبور و بزرگوار او را همراهی می‌کرد تا بال پروازی باشد برای مسافرش. تا تسکینی باشد برای دردهای سالیانه همسرش .

این همسفر نیز ماموریتی هم سخت و هم سهل داشت.
بایستی مانند خورشید می‌تابید که هم نورش و هم از گرمای وجودش جاری می‌کرد بر جسم و جان مسافرش. بی‌شک مقاومت، ایستادگی و استقامتِ این همسفر
دلیل بسیاری بود برای به رهایی رسیدن و اتمام سفر این پیام آورِ الهی. این همسفر تاریکی‌ها را تجربه کردند و آن‌ها را به اعماق سیاهی سپردند تا مسافرشان در نور الهی تولد یابد و از کوچک‌ترین شهر به آفاق قدم نهد. همسفر، بانوی بزرگ، برای وجودت و بودنت اشک شوق می‌ریزم .
تو بودی تا امروز من باشم در کنار مسافرم .
تو بودی تا همسفرانِ بسیاری باشند در کنار مسافرشان .
تو ایستادگی کردی تا من و خانواده‌های بسیاری یاد بگیریم درس بخشندگی و معرفت را .
تو صبوری کردی در یخ‌بندان زندگی‌ات تا از گرمای وجودت، تن سرد مسافرت شِفا بگیرد .
تو بودی تا شبهای تاریک مسافرت از نورِ وجودت روشن شود .
تو بودی در کنار مسافرت تا جاده پر پیچ و خم و یخ‌زده مسیر برای مسافرت آسان‌تر شود .
خانم آنی عزیز تو بودی تا خانواده‌های بسیاری همراه شوند با مسافراشان .
تو صبوری کردی تا این بستر برای منی که با مصرف کننده‌ام به قعر تاریکی ها رفته بودم از ظلمت به نور و از قهر به مهر برسم .
و چه واژه زیبایی‌ست همسفر .
چقدر زیباست بال پرواز شدن و در آسمان کنگره‌۶۰ پرواز کردن .
و چه لطف بزرگی‌ست برای من همسفر که جایگاهی در این مکان مقدس مهیا گردیده تا بتوانم با کسب آموزش، آگاهی و معرفت خود را به جایی برسانم که از آن‌جا انشعاب یافته‌ام.

به احترام خانم آنی بزرگوار و تمام همسفران کنگره ۶۰.
به احترام خانم آنی عزیزم و تمام همسفران این مکان مقدس، این کعبه دل‌ها، تمام قد می‌ایستم که درس معرفت و از خودگذشتگی را در جای جای زندگی در کنار مسافر خود به اجرا گذاشتند، می‌گذارند و خواهند گذاشت.

خانم آنی بزرگ، اولین همسفر کنگره ۶۰، برگزیده خداوند برای وجودت خداوند را بسیار تا بسیار سپاسگزارم و دستانت را در قلبم میبوسم.
این هفته گرامی را خدمت جناب مهندس دژاکام، اولین همسفر کنگره ۶۰ خانم آنی بزرگ و تمامی همسفران و مسافران عزیز تبریک و شادباش عرض می‌کنم.

به قلم: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)

 

من یک همسفرم با کوله‌باری از رنج، ناراحتی‌ و غمی پنهان راهی سفری شدم که تو مرا راهی کردی سفری که کوله‌بارش غم و درد باشد. قطعا کسی آن را سفر نمی‌داند. این سفر مرا به رهایی نزدیک کرد گر چه تو رها نشدی از آن دامی که هر روز با آن دست به گریبانی. تو مسافری هستی که هنوز مسیر برای تو روشن و هموار نشده؛ ولی مرا به تنهایی سفر کردن راهی کردی بدون تو سخت و دشوار است؛ اما لذت‌بخش. تو نمی‌دانی؛ یعنی نچشیده‌ای این سفر چگونه مرا به اعماق هستی می‌کشاند، چگونه مرا به ذات حضرت حق وصل نموده.

مانند تشنه‌ای می‌مانم که نمی‌خواهم با سبو بنوشم، بلکه می‌خواهم قطره قطره و ذره ذره بنوشم. می‌دانی چرا؟ می‌ترسم ولع تشنگی مرا سیراب و دور کند و جا بمانم از آنچه بنیان مرا به آن راهنمایی و هدایت کرد.
آن روزها یادت هست برای تو می گریستم التماس می‌کردم که راهت را پیدا کنی و تو مات و مبهوت می نگریستی که چرا اصرار می‌کنم. بهت تو از این بود ای همسفر درد من تو را به مسیری خواهد کشاند که رها خواهی شد نه از تعلق بند اعتیادی که نداری بلکه از منیت، نادانی، جهالت و کلا ضدارزش‌ها هر خصلت زشتی که در تو هست در من دربند اعتیاد نیست.

امروز روز همسفر است نیستی، همراه من نیستی. غمی بر دلم مانده در کنار همه دعایی که برایت می‌کنم تا رها شوی منتظر هستم که بیایی مرا همراه و هم قدم شوی. خالق مطالب را سپاسگزارم و ممنون و دعاگوی تو هستم که مرا همسفر کردی.

به قلم: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)

 

دوست دارم اول از همه این هفته سراسر عشق و محبت را به بزرگ بانوی کنگره۶۰ خانم آنی عزیز تبریک بگویم.

خانم آنی عزیز، همسفر با عشق و فداکار، این هفته بر شما و فرزندان شما مبارک باد.

زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم و دیگر زندگی برایم معنا نداشت، شما بزرگ‌ترین الگوی من شدید. به راستی که شما نماد مادری مهربان و همسفری صبور و با عشق هستید. درست است که تاکنون سعادت نداشتم شما را از نزدیک ببینم؛ اما همیشه آن عشق و محبت را با تمام وجود از شما دریافت و حس کردم.


از شما بسیار آموختم. آموختم که نگاهم را به مسافرم عوض کنم، بمانم تا او قدم‌هایش را مستحکم‌تر بردارد. از شما بخشیدن، گذشت، عشق بلاعوض و خدمت کردن را آموختم. از شما یاد گرفتم محکم باشم، بال پرواز باشم، ببخشم و زندگی را زندگی کنم.

اگر شما نبودید و قسمت همسفران کنگره۶۰ را تأسیس نمی‌کردید، امروز من در ناکجا‌آباد زندگی‌ام قرار داشتم و در اقیانوس جهل مرکبی که دنیای درون و بیرونم را فرا گرفته بود در حال دست و پا زدن بودم و با ترس، منیت و ناامیدی که در سلول‌ سلول بدنم رسوخ کرده بود با دستان خود طناب دار بر گردن افکنده بودم و نیست و نابود شده بودم.

خانم آنی ای اسطوره صبر و استقامت و آرامش، ای از خود گذشته و به خدا رسیده، ای مهربان که وجودم وابسته به وجود نازنین توست، بر قلب، دستان و دیدگان پر مهرت بوسه می‌زنم؛ زیرا که تو بودی که با صبرت، همراهیت و مهربانیت همسفر بودن را یادم دادی تا ابد و برای همیشه در قلبم جاودان هستی.

من همسفر در کنگره۶۰ فقط رهایی مسافر را هدیه نگرفتم؛ بلکه خیلی چیز‌‌ها هدیه گرفتم و خواهم گرفت.
اگر از خود گذشتگی‌های خانواده مهربان و دلسوز آقای مهندس نبود، امروز من به این حال خوش نرسیده بودم‌.

درود و رحمت بی‌انتهای خداوند نصیب قلب‌های مهربانتان باد، خانم آنی، خانم کماندار، استاد امین عزیز و خانم شانی عزیز.

هفته همسفر بر تمام همسفران با عشق  نمایندگی صالحی مبارک باد.

به قلم: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)

تنظیم و ارسال: همسفر مرضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .