به نام قدرت مطلق الله
مقاله خود را با گفتگوی استاد سردار و نگهبان که بیربط به موضوع مقاله هم نیست شروع میکنم در آینده جهت احیای نیروی از دست رفته به شما کمک خواهد شد و شما دارای دو قدرت بودید که هنوز به کمال نرسیده بود و در اثر نیروی مخرب به تحلیل رفت، قلب را قوی کنید و سپس نگهبان در مورد آن دو نیرو سوال میکنند و استاد سردار در پاسخ میگویند که یکی نیروی عقل و دیگری نیروی بدن یا فیزیک شما است مثل اعتیاد که از یک جهت نیروی عقل ما را میگیرند.
از طرف دیگر بدن و فیزیک ما را رو به تحلیل میبرد ونابود میکند. آقای مهندس در این رابطه میگویند طبق روال بحث کنگره که همه چیز را در مثلث به ما نشان میدهد میگوید که اگر بخواهیم بحث کمک من به کنگره و کمک کنگره به من را بررسی کنیم این موضوع را به یک مثلث تشبیه میکنیم که یکی از اضلاع کمک من به کنگره و اضلاع بعدی کمک کنگره به من و قاعده این مثلث موضوع کمک یا نوع کمک میباشد که این کمک میتواند مادی یا معنوی باشد.
این قضیه در مورد همه سطوح جهان وجود دارد مثل خدمت من به کشور و خدمت کشور به من و موضوع خدمت من به خانواده و خدمت خانواده به من و موضوع خدمت به قول آقای مهندس هیچ چیزی را نمیتوان پیدا کرد که پاسخگو نباشد و مسئولیت همیشه دو طرفه است که حتی در مورد خدا هم این موضوع صدقمیکند. مسئولیت من نسبت به خدا و مسئولیت خدا نسبت به من. موضوع مسئولیت همیشه یک بده بستان است که هر دریافتی پرداختی همراه دارد.
در مقوله کنگره هم من بایدجایگاه خودم را بدانم و قیاس کنم که در گذشته قبل کنگره چگونه بودم، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر شخصیت اجتماعی در این مورد آقای مهندس میگوید که من با کنگره حسابم صفر است یعنی منظورشان این است که بهکنگره کلی بدهکار هستم. باید فرد نگاه کند ببیند از کنگره چه چیزی دریافت کرده است و باید مقایسه کند ببیند چه چیزی پرداخت کرده است آیا مقروض هستیم یا نه.
البته در کنگرههرکس خدمت میکند مثل راهنما که مثل ارگانهای دولتی نیست که فرد پاداش داشته باشه یا سنوات و بازنشستگی بگیرد این خدمت خدمتی از روی عشق و بازپرداخت ایشان است به کنگره. با این خدمت به خود خدمت میکنیم و به حال خوش که همه دنبال این حال خوش هستندمیرسیم چه خارج از کنگره و چه داخل کنگره مثلاً شخصی حاضر است کلی خرج کند که یک لحظه حال خوش را تجربه کند.
حال ما قبل از کنگره چه بودیم هم از نظر جسمی و هم از نظر عقلی به طور مثال ما در همین کارتن خوابها دکتر مهندس و غیره داریم که بر اثر مصرف مواد از زوال عقل به این صورت در آمدهاند یا یک جوان ۳۰ ساله که با مصرف مواد مثلیک آدم ۶۰ ساله مینماید و دارای انواع و اقسام بیماریها است یا در بعضی از گروهها که مواد را بدون آگاهی و دانش لازم از شما میگیرند و به شما انواع بیماریها را تحویل میدهند یا در معنویات خدا را از شما میگیرند و بیخدایی و نفاق را به شما میدهد.
در کنگره باید نگاه کنیم که ما چه از کنگره گرفتیم و آقای مهندس میگویند من وقتی به عکسهای ۲۸ الی ۳۰ سال پیش خود نگاه میکنم از خودم خجالت میکشم و آن عکس را پاره میکنم آقای مهندس میگوید در کنگره همه چیز به من در یک کلام زندگی را به من برگرداند.
چون وقتی نگاه میکنم تمام کسانی که با من بودند و مواد مصرف میکردند چه کوچکتر و چه بزرگتر همه از دنیا رفتند و اگر کنگره هم نبود مطمئناً من هم مرده بودم چون یک مصرف کننده با کوچکترین مسئله یا بیماری از بین میرود علم کنگره به من همجسم و هم روان و هم روح مرا که توسط شیطان دزدیده شده بود به من برگرداند به من شخصیت اجتماعی ویران شدهام را برگرداند در بیرون به علت تمام مشکلات جامعه همه روز به روز شکستهتر میشوند ولی بچههای کنگره روز به روز جوانتر میشوند.
این را با هیچ چیزی در دنیا نمیشود جبران کرد و فقط میتوانیم درپرتو آموزشهای کنگره به افرادی که خواسته درمان دارند کمک کنیم و پیام کنگره را به همه برسانیم هرکس میتواند کلاه خود را قاضی کند و قیاس کند خودش را باقبل و بعد کنگره و بعد از آن ببیند میتواند این قضاوت و نتیجه این قیاس را جبران کند پس باید در این چرخه تا میتوانیم خدمت کنیم و این خدمت اول خدمت به خودمان است و ما را به حال خوشو سلامت میرساند.
نوشته: مسافر حمید ل۱۸
تایپ: مسافر جواد ل۹
ویراستار: مسافر رامین ل۴
تنظیم و ارسال: مسافر ابراهیم
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
85