English Version
This Site Is Available In English

همه چیز در هستی بر مبنای داد و ستد است

همه چیز در هستی بر مبنای داد و ستد است

همسفر آسیه: 
برای من خیلی واضح و مسلم است که حال خوب خودم، مادرم و خانواده‌ام را از کنگره دارم. من قبل از آمدن به کنگره همیشه در حال گله و شکایت کردن بودم زیرا من هم ذهنی آشفته و پریشان داشتم؛ اما با ورود به کنگره ذره‌ذره حالم بهتر شد مخصوصاً مادرم که همیشه حال خرابی‌ها، شکایت‌ها و گریه‌های خود را پیش او می‌بردم و حال آن را هم خراب می‌کردم؛ اما خدا را شکر با آموزش‌هایی که از کنگره دریافت کردم دیگر خبری از گله و شکایت کردن نیست و کمک بزرگ دیگر کنگره به من حال خوب مسافرم و رها شدنش از بند اعتیاد بود که این خواسته قلبی من بود و برای تشکر از این لطف بزرگی که کنگره به من داشت قدردانی خود را با کمک مالی اندکی در گلریزان، حمایت سبد و حامی‌ زمین شدن این‌گونه نشان می‌دهم و هم اکنون خدمت‌گزار بچه‌های بسکتبال هستم. از خداوند می‌خواهم در این مسیر ثابت قدم باشم تا بتوانم خدمت‌های بیش‌تری را انجام بدهم و در آخر شاکر خداوند هستم برای وجود جناب آقای مهندس و راهنمایان عزیزی که در مسیر ما قرار گرفتند.

همسفر زهرا:
در باب دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره در وهله اول کنگره به من شکرگزاری، بخشش، همسر بودن، مادر بودن، بخشیدن و محبت را آموخت. تمام امکانات کنگره از قبیل فضایی که در اختیار ما قرار داده‌اند مانند: صندلی‌ها، پذیرایی‌ها، امکانات ورزشی، گرمایشی و سرمایشی همه رایگان بوده و برای راحتی ما مهیا شده است. من در کنگره دوستانی را دارم که پا به پای من برای موفقیتم تلاش می‌کنند و همراه همیشگی من هستند و این فقط قسمت کوچکی از کمک‌های کنگره به من بوده است و کمک‌های ناچیز من در ازای آرامشی که این مکان مقدس به من داده است واقعاً ناچیز است و آرامشی که در هیچ جایی آن را پیدا نکرده بودم. کنگره به من عشق بلاعوض، عشق به فرزندان، همسر، پدر، مادر و بخشیدن خودم را یاد داد و در قبال این‌ همه آموزش من باید قدر‌دان باشم و وظیفه خودم می‌دانم در سبد پولی که به گردش در می‌آید کمک کنم، در لژیون سردار عضو شوم و به یاری خداوند دنور شوم من می‌توانم با خدمت کردن هر چقدر کوچک حتی جارو کردن سالن، شستن استکان‌ها کمک کوچکی کرده باشم و بتوانم با حضورم یک عضو مفید در شعبه باشم. در جهت صراط‌مستقیم حرکت کنم و پیرو حرمت و اصول کنگره باشم و به اطرافیانم عشق بورزم و امیدوارم تا زمانی که نفسی در سینه دارم بتوانم خدمت‌گزار خوبی باشم.

همسفر الهام: 
آقای مهندس در سی‌دی کمک من به کنگره می‌فرماید: ما با یک مثلث مواجه هستیم که یک ضلع آن کمک کنگره به من و ضلع دیگر کمک من به کنگره و دیگری نوع کمک است. بخشیدن و زندگی دوباره به من و رهایی مسافرم از بند اعتیاد که تمام راه‌های درمانی را رفته بود و دیگر امیدی به درمان نداشتیم و من تصمیم گرفتم در مقابل اعتیاد مسافرم تسلیم شوم و با این قضیه کنار بیایم و تنها امیدم به خداوند بود تا راه کنگره در مسیر من و مسافرم قرار گرفت و تمام چیزهایی را که از دست داده بودیم را به ما برگرداند حتی از بین رفتن قدرت تفکر، تعقل، روح و جسم تخریب شده، ناامیدی که فقط می‌توان با آموزش گرفتن از علم و دانش کنگره به همه آن‌ها رسید را به ما داد. نفسی که در مرحله اماره قرار داشت را ارتقا داد، از ضدارزش‌ها دور شدم، شخصیت اجتماعی، زیبایی را به من برگرداند که حتی روزی یک‌ بار هم خودم را در آینه نگاه نمی‌کردم؛ اما حالا ظاهر و زیبائیم برایم اهمیت پیدا کرده است. دروغ‌گویی، کینه، تنفر، ترس را از من گرفت و احترام گذاشتن را به من داد و همه این‌ها را مدیون کنگره هستم چون تنها با آموزش گرفتن از علم و دانش کنگره می‌شود به همه این‌ها رسید. در برابر تمام این کمک‌ها، عشق‌ها و محبت‌هایی که صرف شده است من باید یک رهجوی فرمانبردار باشم و با خدمت کردن و در صراط‌مستقیم قرار گرفتن در کنگره شاید بتوانم قدری از کمک کنگره به خودم را جبران کنم. با آرزوی قرار گرفتن تمامی افراد خواهان رهایی از دام اعتیاد در این مکان بهشتی که با قرار گرفتن در آن به شو شود یعنی رسیدن به هر آنچه می‌خواهی رسید.

همسفر سمیرا:                                          

بهترین راه کمک به خودم، کمک به دیگران و کنگره است. در این دستور جلسه با مثلثی مواجه می‌شویم که شامل سه ضلع: کمک کنگره به من، کمک من به کنگره و نوع کمک کردن تشکیل شده است. در سیستم هستی همه چیز بر مبنای داد و ستد می‌باشد و تمام مسئولیت‌ها دوطرفه می‌باشد. خداوند در قبال بندگان خود مسئولیت‌هایی را دارد پس باید بندگان هم همین‌طور باشند. در تمام مسائل معنوی و مادی دریافت و پرداخت وجود دارد که کنگره به من چه چیزی را داده و من به کنگره باید چه چیزی را بدهم؟ با جواب دادن به این سوال می‌توان به جایگاه خود پی برد که کنگره به من دوباره زندگی کردن را برگردانده است. در گذشته با تاریکی‌ها‌یی  همچون ترس، حقارت، نفرت و ... وارد کنگره شدم و با آموزش دیدن به آرامش درونی که همان تعادل در جسم، روان و جهان‌بینی است رسیده‌ام. توانسته‌ام نفس خود را احیا کرده و با شناخت ضدارزش‌ها و دوری از آن‌ها شخصیت اجتماعی خودم را ارتقاء بدهم. حال باید با خود بگویم به کنگره تاکنون چه کمکی کرده‌ام؟ با کمک کردن به صورت معنوی یا مادی می‌توانم به دیگران کمک کنم زیرا همه چیز در کنگره در حال چرخش باید باشد تا افراد بتوانند به درمان برسند و من هم زکات حال خوش خود را این‌گونه پرداخت کرده باشم.

همسفر سمیه: 
هدف خداوند از خلقت انسان یاد گرفتن و اجرا کردن دانسته‌ها بود؛ اما انسان سرگرم چیزهای دیگری شد و رسالتش را از یاد برد. کنگره همیشه برای من منبع دریافت بوده است دریافت علم، آگاهی و یادگیری در ادامه آن آرامش و آسایش ما در بستر کنگره که من به آن میدان تمرین می‌گویم ما همیشه در حال رویارویی با گره‌های شخصیتی و مسائل خودمان هستیم و من هر روز بهتر خودم را می‌شناسم و حال بهتر می‌دانم که وجود دارم و به دنبال چه چیزی هستم. کنگره به من خودم را نشان داد همان شعر معروفی که می‌گوید: بیرون ز تو نیست آن‌چه در عالم است. از خود بطلب هر آن‌چه خواهی که تویی البته برای فهم و محرم شدن به این موضوع خیلی هزینه‌ها کردم از جمله عمرم، سلامتی روحی و جسمی‌ام؛ اما چه اهمیتی دارد وقتی اکنون در نقطه‌ای هستم که می‌دانم علت‌ها و معلول‌ها را و پیش نیاز فهمیدن همین تجربه‌ها بود که گرچه سخت و تلخ بود؛ اما نتیجه شیرینی داشت. کنگره‌‌۶۰ کمک به رشد تمام ابعاد وجودیم را کرد، در همه مسائل سرخط‌ها و کدها را به من داد و من با این دانش عظیم در حال طی مسیر هستم و هر فردی خودش بهتر واقف بر حال و احوال زندگی‌اش است. من به جرأت می‌توانم بگویم که ۳۷ سال دارم؛ اما فقط سه سال آن را زندگی کرده‌ام. در کنگره هر شخصی برای خودش خدمت می‌کند وقتی حال خودش خوب شد دیگرانی که در کنار او قرار می‌گیرند آن‌ها هم به حال خوش می‌رسند و این چرخه تا ابد ادامه دارد چون کنگره هدف و مقصد والایی دارد و همه با عشق خدمت می‌کنند. کلمات و جمله‌ها قادر به بیان عظمت کنگره۶۰ نیستند یا لااقل من کلامی در حد توصیف این عشق و نعمت را بلد نیستم از نظر من کنگره هیچ وقت اجازه نمی‌دهد ما به او کمک کنیم بلکه هرچه می‌دهیم چندین برابرش را دریافت می‌کنیم و هرچه به کنگره بیش‌تر ارزش داده‌ام بیش‌تر به من برگردانده شده است. خدمات مالی و علمی انجام داده‌ام؛ اما در حد توان خودم بود نه در حد ارزش و جایگاه کنگره و دو سال خدمت در جایگاه راهنمای تازه‌واردین که لطفی بوده از جانب خداوند با آموزش‌های معلم خوبم آقای مهندس حسین دژاکام و راهنمایم خانم آمنه و برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر.

همسفر بتول:
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا در این مسیر قرار بگیریم و راه درست زندگی کردن را بیاموزیم. من در ابتدا با کوله‌باری از غم و کینه وارد کنگره شده بودم و اولین کمکی که کنگره به من کرد این بود که بتوانم بر ترس‌هایم غلبه کنم و ناامیدی را کنار بگذارم و همچنین به زندگی و آینده امید داشته باشم. به نظر من کمکی که کنگره و جناب مهندس به تمام افرادی که در ظلمت و تاریکی فرو رفته بودند کرده است را با هیچ کاری نمی‌توان قابل جبران دانست؛ اما من می‌توانم با فرمانبرداری از قوانین، حرمت‌ها و آموزش گرفتن صحیح و در صراط‌مستقیم بودن و دوری کردن از ضد‌‌ارزش‌ها و گوش به فرمان بودن راهنما کمک اندکی به این مکان مقدس کرده باشم. کنگره ما را با خودمان و تمام هستی آشتی داد و به ما یاد داد که هر چیز را همان‌طور که هست بپذیریم و دوست داشته باشیم. امیدوارم بتوانم با حضور به موقع در جلسات و آموزش گرفتن و خدمت کردن جبران اندکی از زحمات آقای مهندس و کنگره را کرده باشم.

رابط خبری: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .