سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این بعد از حیات، کنگره۶۰ را در مسیر زندگی من قرار داد. بزرگترین کمک کنگره به من که در اعماق تاریکی در حال دست و پا زدن بودم، دادن جایگاه همسفر بود که با بودن در این جایگاه بتوانم، آگاهیهای لازم برای سفر را بیاموزم. داشتن مکانی امن برای درمان، پیشرفت، رسیدن به تعادل، پر پرواز شدن و دریافت حال خوب را به من هدیه داد. کنگره بدون هیچ توقع و چشم داشتی، تمام آموزشها را از طریق استادان، راهنمایان و خدمتگزاران در اختیار من گذاشته تا بتوانم بهره ببرم. من در مقابل این همه لطف چه کاری میتوانم انجام دهم؟ به نظر من بهترین کمک من به کنگره این است که در تمام کارها مثلث معرفت، عدالت و عمل سالم را به اجرا در بیاورم، حرمتها و قوانین کنگره را اجرا و به شالهای و جایگاههای خدمتی احترام بگذارم، فرمانبردار خوبی باشم و زکات آموزشها را با الگوی خوبی از کنگره بودن بپردازم. هر خدمتی که از دست من بر میآید، دریغ نکنم. کسانی که همیشه درحال باز پرداخت آن چه که دریافت نمودهاند؛ مثل چشمه زلال و سرشار از انرژی هستند و کسانی که هرچه دریافت مینمایند در عوض آن هیچگونه پرداختی ندارند و همه چیز را برای خود میخواهند؛ مانند شوره زاری بیش نیستند.
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر
به نظر من بزرگترین کمک را کنگره به ما میکند؛ زیرا اگر این مکان امن نبود ما و مسافران ما به درمان و حال خوب نمیرسیدیم؛ پس کنگره و جهانبینی کنگره، اولین قدم را برای ما برداشت و بدون هیچ گونه چشم داشتی، تمام آموزشهای خوبش را از طریق استادان و راهنماهای عزیز در اختیار ما گذاشته و توانستیم با این آموزشها از طرف تاریکی به سمت نور و روشنایی حرکت کنیم. اما کمک ما به کنگره این است که اول به حرمتها و قوانین کنگره احترام بگذاریم و فرمانبردار باشیم به موقع در جلسات و لژیون حاضر باشیم به حرف استاد و راهنما گوش بدهیم به موقع سی دی بنویسیم، نظم و انضباط داشته باشیم و به همه اعضا احترام بگذاریم و همدیگر را دوست داشته باشیم. از نظر مالی هم کنگره را حمایت کنیم. این کارها میتواند، بزرگترین کمک ما به کنگره باشد و یک خدمتگزار واقعی برای کنگره باشیم و سپاسگزارم از آقای مهندس حسین دژاکام که این مکان امن را برای ما و مسافران ما فراهم کردند تا به رهایی و درمان برسیم.
سلام دوستان شهناز هستم یک همسفر
اولین کمک کنگره به من این است که اسم معتاد را از روی مسافر من برداشته است و او را به زندگی، آرامش و سلامتی رساند. دومین کمکی که به ما کرده است، اجازه داده من همسفر در کنگره کنار مسافرم باشم و آموزش بگیرم. کنگره به من صبر، بخشش و پسانداز کردن را آموخت. در کنگره یاد گرفتم؛ اگر درگیر مشکلات بودم، دنبال مقصر نگردم و از ضدارزشها دوری کنم؛ مثل دروغ، غیبت، تجسس و غیره. در کل آرامش و حال خوش را به زندگی من داد. کنگره به من آموخت، قدر داشتههایم را بدانم و بزرگترین کمک به من بازسازی سیستم خود و مسافرم بود. حالا من به کنگره چه کمکی کردم؟ ابتدا هر کمکی و خدمتی در کنگره به خود من برمیگردد؛ دیگران کاشتند من برداشت کردم من بکارم تا دیگران برداشت کنند. سعی کنم سیدیها را خوب بنویسم، گوش بدهم و آموزشها را عملی کنم و در توان خود چه مادی، معنوی و نیروی انسانی کمک کنم و تسلیم کنگره و راهنما باشم. احترام، حرمت و قوانین کنگره را رعایت کنم و در بیرون از کنگره الگوی دیگران باشم. حداقل کاری که از دست من برمیآید؛ این است که با رفتار و کردار خود کنگره را زیر سوال نبرم. در آخر خدا را شکر میکنم و سپاسگزار آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان هستم.
رابط خبری: راهنما همسفر مریم، عضو لژیون سردار
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
157