جلسه ششم از دوره اول جلسات آموزشی لژیون سردار همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی آبیک به استادی راهنمای تازهواردین همسفر نرگس، نگهبانی پهلوان مرزبان همسفر سکینه و دبیری راهنما همسفر پروانه با دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» روز دوشنبه 24 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
قبل از کنگره همه این را میدانستیم که هیچ فردی بدون اینکه از دیگری کمک بگیرد نمیتواند زندگی خودش را پیش ببرد؛ کل کائنات نیز به همین صورت است، حیوانات و سایر موجودات و همه به همدیگر وابسته هستند. اولین واژهای که در کنگره به گوشم خورد؛ واژه علم و دانش کنگره بود که خیلی برای من مهم و اثرگذار بود به این دلیل که تمام منابع بهروز بود و واژه چگونه زیستن رو به من آموزش میداد.
کنگره به من یاد داد که هیچوقت روی صورتمسئله خط نکشم و همیشه با آموزشها بتوانم صورتمسئله را حل کنم. مهندس حسین دژاکام صورتمسئله اعتیاد را برای ما حل کرد؛ من در کنگره تازه متوجه شدم که مصرفکننده چه کسی است و چه جایگاهی دارد؟ این مطالب را قبل از کنگره اصلاً نمیدانستم شاید تمام مسیرهای اشتباه را که خودم با مسافرم رفتم بهخاطر آن نادانی بود که من داشتم، واقعاً نمیدانستم که در برابر رفتار مسافرم چه واکنشی را نشان بدم و همیشه با رفتارهایش واکنشهای خیلی بدی را نشان میدادم و فکر میکردم که درستترین کار را دارم انجام میدهم.
کنگره به من یاد داد که چگونه در زندگی شخصیام، با همسرم و فرزند کوچکترم رفتار کنم. کنگره آموزش داد تا در یادگیری بهروز باشم، در راه مستقیم حرکت کنم و در صلح و آرامش باشم. همیشه دنبال جایگاههای خدمتی بودم و چیزی که از مهندس حسین دژاکام یاد گرفتم این بود که در درجه اول آن جایگاه حال خودم رو خوب میکند. درنهایت من همیشه به کنگره بدهکار هستم.
تکتک جایگاههای خدمتی برای من هرکدام یک تجربهای دارد؛ مخصوصاً تجربه جایگاه لژیون سردار، روزی که وارد شعبه شدم از دور که لژیون سردار را نگاه میکردم؛ چون توان مالی آنچنانی نداشتم خیلی ناراحت بودم و همیشه میگفتم: فکر نکنم بتوانم وارد لژیون سردار شوم؛ اما چیزی که باز کنگره و راهنمایم به من یاد دادند؛ پساندازکردن بود، ذرهذره پسانداز و تلاش کردم تا به آن جایگاه برسم و به این درک رسیدم که من روی صندلی که مینشینم هزینه دارد.
کنگره خیلی امکانات به من میدهد؛ قند، چایی که استفاده میکنم از همه مهمتر آموزشهایی را که میگیرم رایگان در اختیارم میگذارد، من اکنون در هر مکانی بخواهم پا بگذارم در درجه اول از من هزینه میخواهند و آن آموزشهایی را که باید به بدهند را نمیدهند، من با آمدن و ماندنم تلاش میکنم آموزشها را بگیرم تا به جایگاه راهنمایی برسم که این تازه میشود پرداخت زکات رهایی، کسانی بودند کاشتند تا ما اکنون باشیم و برداشت کنیم؛ من هم تلاش میکنم تا بکارم، چطور؟ با آموزش گرفتن، سیدیها را بهروز بنویسم یاد بگیرم.
کنگره ۶۰ یک سازمان مردمنهاد است، نه دولت کمک میکند، نه اشخاص حقیقی خاصی کمک میکنند، حامی مالیشدن برای خود من در درجه اول حس و حال قشنگی داشت؛ اکنون که دو دوره در لژیون سردار هستم؛ لحظهبهلحظه به دنور، پهلوان شدن فکر میکنم و اگر خداوند برایم رقم بزند بازهم به کنگره بدهکارم چرا؟ چون به آن حس و حال قشنگ میرسم آموزش میگیرم، انرژیاش به خودم برمیگردد.
در شعبه حامی ورزش شدن خیلی مهم است؛ من اگر برای ثبتنام به سالن ورزشی بروم خیلی باید هزینه کنم، کنگره و مهندس حسین دژاکام این را رایگان در اختیار من قرار گذاشتهاند؛ پس من باید بیایم و حامی ورزش شوم که بازهم درنهایت حس و حال قشنگش به خودم میرسد، یا حامی زمین شوم و سهم کوچکی را حتی بهاندازه یک آجر برای شعبه آبیک داشته باشم من باید بکارم تا در آینده برداشت شود، شعبه ما اجارهبها دارد، هرچقدر که میتوانم در توانم هست حامی مالی شوم که در آینده افراد مختلفی بیایند و درمان شوند؛ حتی یک نفر احیا شود و به زندگی برگردد؛ آن موقع است که من هم جان دوباره میگیرم. حامی شدن در کنگره خیلی مهم است.
در شعبه کاسپین تجربهای که داشتم خیلی قشنگ بود میدیدم بعد از لژیون سردار راهنماهایشان میآمدند کارت میکشیدند و این خیلی برای من قشنگ بود یا شخصی که خیلی سالهای پیشآمده بود در شعبه و سفر دومی شده بود و بنا به شرایطی دیگر کنگره نمیآمد؛ اما هیچ زمان لژیون سردارش را قطع نکرده بود، دقیقاً هرسال برای لژیون سردار میآمد و کارتش را میکشید و میرفت. اعضای لژیون سردار برای بچههایی که بیرون از لژیون سردار هستند باید الگو باشند؛ پیامش را برسانند؛ زیرا کلام هرکدام ما فرق میکند و هر کلام تأثیری دارد. امیدوارم که حامی مالیمان خیلی بیشتر از این شود.
تایپ و ویراستاری: راهنما همسفر پروانه، رابط خبری لژیون سردار
عکس و ارسال: همسفر آمنه مرزبان خبری
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
106