English Version
This Site Is Available In English

کنگره به من علم بخشیدن را یاد داد

کنگره به من علم بخشیدن را یاد داد

جلسه دوم از دوره سوم جلسات لژیون سردار نمایندگی کریمان با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر زهره با دستور جلسه«کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه ۲۴ دی‌‌ ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳٠ آغاز به کار کرد.


 

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز این توفیق و سعادت نصیب من شد در این مکان مقدس و در جمع لژیون سردار حضور داشته باشم. در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان  بی‌نهایت سپاسگزارم از استاد سردار سپاسگزارم که امروز این دستور جلسه را روزی من قرار داد تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم و همچنین از راهنمایان بزرگوار خودم از همسفر مهدیه و همسفر محیا عزیز بسیار سپاسگزارم که آرامش امروزم را مدیون این عزیزان هستم و همچنین از نگهبان جلسه همسفر مرجان عزیز سپاسگزارم فرصت خدمتگزاری را امروز به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز«کمک من به کنگره و کمک کنگره به من». این دستور جلسه دو بخش می‌باشد این دستور جلسه تلنگری می‌باشد برای من همسفر از آنجایی که انسان یک موجود فراموشکاری می‌باشد این است که من دچار آن فراموشکاری و عصیان نشوم.

من کجا بودم قبل از کنگره و الان کجا هستم و الان چه زندگی دارم طبیعتاً هر سختی که به انسان وارد می‌شود دست به دامان خدا می‌شود و در زمان ناخوشی یک قول و قرارهایی می‌بندد یا عهدی بین خدای خودش می‌بندد زمانی که از آن سختی‌ها خارج می‌شود دیگه فراموش می‌کند که بین خدا چه عهدی بسته بود و این دستور جلسه دقیقاً دارد همین را به من یادآوری می‌کند که من از خدا چه چیزی می‌خواستم از کنگره چه چیزی می‌خواستم کنگره به من چه چیزی داد و من به کنگره چه دادم. این در مورد هر چیزی صادق می‌باشد حتی بین من و فرزندم بین من و پدر و مادرم حتی بین یک راهنما و رهجو این موضوع صادق می‌باشد و من اگر خودم نگاهی به گذشته بکنم قبل از کنگره یک شخصی بودم پر از ناامیدی ترس یک آدم کینه‌ای و احساس پوچی می‌کردم و در تاریکی مطلق بودم.

اولین و بزرگترین کمک کنگره به من آن علم کنگره بود علم بی‌نظیری که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و علمی توسط آقای مهندس چه زحمات و رنج‌هایی کشیدند که امروز  به راحتی و رایگان در اختیار من زهره قرار گرفته است و با این علم آقای مهندس برای اولین بار در جهان توانستند  روش DST و شربت OT اعتیاد را درمان کنند. الان ما مشاهده می‌کنیم در پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا از چنین متدی ‌بی‌بهره مانده‌اند و ما در کنگره ۶۰ به راحتی و رایگان از این متد استفاده می‌کنیم و شاهد رهایی عزیزانمان هستیم و با استفاده از همین علم و دانش کنگره می‌باشد که من دارم به مفهوم اعتیاد پی می‌برم و می‌آموزم و دیدگاه و ذهنیت من همسفر نسبت به یک شخص مصرف کننده عوض می‌شود. 

قبل از کنگره فکر می‌کردیم شخصی که نمی‌تواند اعتیاد خودش را کنار بگذارد بی‌عر‌ضه بودن و بی اراده بودن به او نسبت می‌دادیم‌؛ اما با آموزش‌های کنگره متوجه شدیم و دیدگاه من تغییر کرد یک شخص مصرف کننده ‌بی‌عرضه و بی‌اراده نیست. ما تعداد زیادی از افراد را مشاهده کردیم که خواسته بسیار قوی داشتند و همچنین اراده‌ای بسیار قوی داشتند؛ اما به خاطر اینکه راه درست را پیدا نکردند نتوانستند به درمان برسند. آقای مهندس خیلی زیبا روز چهارشنبه فرمودند: که اگر من بخواهم ۱۰۰ میلیون بدهم که چنین متدی را و راه و روش درمانی را آموزش‌های نابی که در کنگره دریافت می‌کنیم بخواهم بپردازم در هیچ کجای دنیا من این‌طور روش و آموزشی را نمی‌توانم پیدا کنم و کمک دیگر کنگره به من آن راهنمای عاشق و مسئولیت‌پذیری بود که به من زهره داد.

راهنمایی که مرهم زخم‌های من شد، راهنمایی که تمام حال خرابی‌های من را با جان دل خرید و راهنمایی که از وجودش عشق و محبت درونش و از محبت کلامش، از مهرش بی منت به من زهره بخشید و چراغ راه من شد تا من راه درست را انتخاب کنم و آموزش‌های ناب و بی‌نظیری که در کنگره ۶۰ توسط آقای مهندس و راهنمایان بزرگوار  من همسفر انتقال داده می‌شود و در اختیار من قرار می‌گیرد. هر روز این آموزش‌ها و این دانش در حال گسترش می‌باشد و من در زندگی بتوانم به صلح و آرامش برسم و همان‌طور که امکانات رفاهی این فضا و این سالن و این سقفی که بالای سر من قرار دارد این میز و این صندلی و این میکروفون و این چای گرمی که همیشه در جلسات از من پذیرایی می‌شود و آن وسایل گرم کننده و آن وسایل خنک کننده که همیشه در اختیار من قرار دارد فقط به خاطر اینکه من همسفر بیایم در کمال آرامش در جلسات حضور داشته باشم شرکت کنم و به رهایی برسم.

اگر من می‌خواستم این امکانات را در بیرون از کنگره برای خودم فراهم کنم مطمئناً بهای بسیار سنگینی در قبال آنها پرداخت کنم فکر نمی‌کنم در هیچ کجا بتوانم چنین چیزی را پیدا کنم. کنگره ۶۰ به من عزت نفس داد به من اعتماد به نفس داد آدرس من را به خودم داد و بخشیدن را به من یاد داد  همیشه با خودم فکر می‌کنم و به خودم می‌گویم زهره بخشیدن خودش یک نوع علم می‌باشد. این را در کنگره یاد گرفتی در کجا می‌توانستی چنین بخشیدنی را یاد بگیری که بتوانی با جان و دل با عشق و بدون منت و بدون هیچ چشم داشتی ببخشی. همه این‌ها را من از کنگره یاد گرفتم و کنگره همه این‌ها را به من داده است و دوستانی را در کنگره ۶۰ در کنار خود می‌بینیم همه را مثل همسفر خود می‌بینیم  در زمان شادی ما شاد می‌شوند و در زمان غم ما غمگین می‌شوند. 

اگر من زهره تا به اینجا رسیدم جایگاهی را تجربه کرده‌ام به هر موفقیتی که رسیده‌ام اگر به رهایی رسیده‌ام تک تک شما دوستان در رهایی من  موفقیت‌های من نقش داشته‌اید. آن احترام و شخصیتی که امروز در کنگره دارم همه این‌ها را مدیون کنگره ۶۰ هستم اگر من زهره بخواهم بنشینم فکر کنم بیرون از کنگره هیچ جایی نمی‌توانم چنین احترام وشخصیتی برای خودم پیدا کنم و در مقابل این همه خدمت‌هایی که به من همسفر داده شده است. اگر بخواهم بنشینم با خودم فکر کنم هنوز خیلی چیز‌های دیگری است و زمان به من اجازه نمی‌دهد مقابل این‌ها من چی به کنگره داده‌ام واقعاً زبانم بند می‌آید کنگره این همه لطف و محبت نصیب من کرده است که نمی‌توانم بگویم که من برای کنگره چه کرده‌ام ولی اولین کمک من به کنگره این است که قدر شناس  و سپاسگزار نیروهایی باشم که صرف من زهره شده است.

 قدر بدانم و این خدمت‌هایی که به زهره داده شده است بیهوده هدر نرود و طوری حرکت کنم که شاگرد خوبی برای کنگره ۶۰ و برای آقای مهندس باشم و احترام به جایگاه‌ها را داشته باشم به خدمتگزاران کنگره به آقای مهندس دیده‌بانان محترم، ایجنت، مرزبان و راهنمایان آن احترامی که که من باید در کنگره به آنها بگذارم و آن احترام را بگذارم  آن حرمت‌ها و قوانین را رعایت کنم و حرکت من بر مبنای معرفت، عدالت و عمل سالم باشد. خدایی نکرده من در مسیر خدمتی که  قدم گذاشته‌ام عمل به ظاهر نیک من باعث نشود که بخواهم آن قوانین را زیر پا بگذارم ما می‌دانیم که کنگره ۶۰ یک سازمان مردم نهادی است که من باید از لحاظ مادی و معنوی آن چیزی که در توان من هست بیایم و خدمت کنم و اگر من در کنگره هر خدمتی را دارم انجام می‌دهم چه مادی و معنوی آن پرداخت را دارم از همه این‌ها برگشت به خود من است.

اینکه من از همان سبد یازدهم در کنگره ۶۰ هر جلسه به چرخش در می‌آید من از آن  سرسری رد نشوم اینکه من دوشنبه مبلغ ۵۰ تومان ۱۰۰ تومان در سبد گذاشتم حال پنجشنبه بگویم که من دوشنبه مبلغی گذاشته‌ام امروز نباید بگذارم من باید هر لحظه محکم‌تر قدم بگذارم من باید هر لحظه توان خودم را بیشتر بگذارم هر چقدر من در کنگره باشم و خدمت کنم و هرچه از توان مالی بخواهم خدمت کنم چیزی که کنگره به من داده است هرگز نخواهم توانست به کنگره پس بدهم خود آقای مهندس که کنگره ۶۰ را به وجود آورده است و ساختار کنگره ۶۰ را تک تک آن را و کنگره ۶۰ را بخش بخشش را به وجود آورده است و خود آقای مهندس خودشان را هنوز بدهکار کنگره می‌دانند اگر آقای مهندس نبود من زنده نبودم و تکلیف من زهره مشخص است.

در اینجا چه بگویم کنگره ۶۰ مسافر مرا زنده کرد مسافر مرا به من برگرداند اعتیاد را از زندگی من بیرون کرده من و خانواده‌ام احیاء شده‌ایم و تولدی دوباره به من و خانواده‌ام داده شده است من در قبال این‌ها هیچ‌وقت نخواهم توانست به کنگره بخواهم چیزی را پس بدهم آقای مهندس فرمودند: گاهی اوقات شاید ما هم غر بزنیم که من هم بالاخره دارم فلان خدمت را انجام می‌دهم و توان آن خدمت مالی را دارم ولی با این حال باز می‌بینم که بازگشتش به خود من است اگر من دارم سی‌دی می‌نویسم گر من دارم آن خدمت مالی را انجام می‌دهم باز می‌بینم حال من در حال خوب شدن است باز می‌بینم دریافتش برای خود من می‌باشد و اینجا باز کمک کنگره به من است پس من اینجا نمی‌توانم به دید طلبکار و یا منتگذار باشم من هم دارم خدمت می‌کنم این‌طور نیست این‌ها همه کمک‌های کنگره به من می‌باشد و انشالله خداوند هیچ وقت مرا از مسیر کنگره دور نکند واین خواسته همیشگی من است و من مسافرم همیشه به آموزش‌های کنگره وصل باشیم و جز خدمتگزاران خالص کنگره ۶۰ باشیم.

تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) 

همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .