نهمین جلسه از دوره سی و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفر سحر، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر شهربانو با دستورجلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز به دو بخش تقسیم شده است؛ اول «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» همینطور مراسم تجلیل از راهنما لژیون سوم همسفر هما را داریم که امیدوارم در کنار هم جلسهای شاد و پرانرژی را برگزار کنیم .
جلسه را با سخنانی از استاد شروع میکنم که میفرمایند: تمام هستی بر مبنای دریافت و پرداخت بنا شده یعنی هم گیرنده و هم فرستنده خوبی باشیم.
کنگره۶۰، آغازی نمود که پایانش در اختیار ما نیست، کلاسی ادامه دار، جاویدان و برای انسانها اسطوره است.
این دستور جلسه یکی از مهمترین دستور جلسهها است، امیدوارم همگی ما بتوانیم این دستور جلسه را کاربردی کنیم.
از خود شروع میکنم، همانطور که آقای مهندس گفتند: همیشه اول خودتان را قیاس کنید یعنی کجا بودید؟ و کجا هستید؟ ابتدا کمی به گذشته خود برمیگردم به خاطرات قبل از ورود به کنگره۶۰، زمانی که با یک مصرفکننده زندگی میکردم؛ در اوج تاریکی، ناامیدی و آشفتگی، مسافری که هیچگاه درونش آرامش را نمیدیدم؛ همیشه عصبی، زودجوش و انسانی بسیار ناراحت بود؛ فکر میکردم یک نوع افسردگی خاصی دارد؛ با کوچکترین بحث دعوای ما شروع میشد و با زدن، شکستن و کوباندن تمام میشد که مجبور بودم در این چند سال سکوت کنم تا پای خانوادهها در این مسئله باز نشود.
در این هفده یا هجده سال زندگی، هیچگاه نتوانستم کنار او آرامش را احساس کنم؛ چون اصلا درونش آرامشی نبود که بخواهم آرام شوم؛ تا روزی که خود او گفت: مصرفکننده مواد مخدر هست، مصرف شیره خوراکی و قرص ترامادول دارد؛ خود از این حال و روز خسته شده بود و میخواست زودتر به درمان برسد؛ نمیدانستم چه کاری برای او انجام دهم تا به درمان برسد؛ خداروشکر راه را پیدا کرده بود، از آنجایی که چندین سال همسایه کنگره۶۰، حساب میشد و مغازه روبهروی کنگره۶۰، بود؛ به روش درمان کنگره۶۰، کاملا آگاهی پیدا کرده بود، سفر خود را شروع کرد؛ از او بخاطر حضور در کنگره۶۰، سپاسگزارم که من را با راهنما خود همسفر زهرا آشنا کرد تا بتوانم بدون هیچ استرس و ناراحتی با او صحبت کنم، از مشکلاتم بگویم و با تمام مهربانی بتواند به من مهارت زندگی و آموزشهای کنگره را فرا دهد، من هم آنها را کاربردی کنم.
طی هجده سال زندگی با او هیچگاه نمیدانستم که او یک مصرفکننده است، همیشه چیزی درون او را اذیت میکرد، که فهمیدم همان مواد مصرفی بوده است.
به کنگره۶۰،آمدیم و آموزشها را کاربردی کردیم؛ در آموزشها تفکر کردن، صبر و آرامش، که به جرأت میگویم در هیچ دانشگاه، کلاسهای مشاوره، رایگان در اختیار ما نمیگذارند؛ به خاطر وجود بزرگمردی که بیهیچ چشمداشتی وادیها را برای ما آوردند تا ما آموزش بگیریم و در زندگی استفاده کنیم.
منِ همسفر در قبال این همه عظمت کنگره، هر خدمتی مادی یا معنوی بگیرم، باز هم کم است؛ چون آقای مهندس فرمودند: من وقتی به خود نگاه میکنم هنوز به کنگره، بدهکار هستم؛ این دستور جلسه یادآور آن است که چه چیزهایی را دریافت کردهایم و چگونه باز پرداخت کنیم،در هر ساختاری این داد و ستد وجود دارد؛ وقتی با ترس وناامیدی وارد کنگره شدم روح خود را درمان و نفس خود را احیا کردم.
کنگره۶۰،میگوید: در صراط مستقیم باشید؛ یعنی فرمانبردار خوبی باشیم، حرمتها را حفظ کنیم، سیدیهای خود را بنویسیم.
در آخر از راهنمای خوبم و آقای مهندس تشکر میکنم که آرامش را به زندگی من برگرداند؛ من ذرهای از این حال خوش خود را با عضو شدن در لژیون سردار پرداخت کردم.
ممنون از شما دوستان که با سکوت خود به، حرفهای من گوش دادید.
مراسم تجلیل از راهنما همسفر هما
رهایی 40 سیدی همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اکرم
رهایی جونز همسفر مهناز، همسفر محبوبه، همسفر فریده، رهجوهای راهنما همسفر اعظم
رهایی جونز همسفر منصوره، رهجوی راهنما همسفر زهرا
مرزبانان کشیک: همسفر وجیهه و مسافر کاظم
تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) دبیر سایت
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر هما ( لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
379