جلسه دهم از دوره بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اروند آبادان با استادی همسفر شادن، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه 24 دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
ابتدا سپاسگزار خداوند هستم که راه کنگره را به من نشان داد تا بتوانم در این مکان حضور پیدا کنم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان عزیز، خانم زهرا و دبیرشان سپاسگزارم که به من این فرصت را دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و همچنین به رسم ادب، سپاسگزار راهنمای عزیزم، خانم سمیرا هستم که واقعاً نمیتوانم محبتهایشان را جبران کنم، دستشان را میبوسم و از خداوند خواهان آرامش، برکت و شادی روزافزون در زندگیشان هستم.
اما دستور جلسه؛ کمک من به کنگره و کمک کنگره به من؛ در واقع میخواهم برگشتی به روزی که وارد کنگره شدم، داشته باشم؛ فکرمیکنم حس و حال همه ما یکی بود؛ همه با حس خراب، ناامید و افسرده وارد کنگره شدیم، هر کدام از ما، خیلی راهها رفته بودیم و به نتیجه خاصی نرسیدیم؛ تجربه زیادی داشتیم؛ مثل: سمزدایی، کمپ و سقوط آزاد
وقتی که به نتیجه نمیرسیدیم، ناامیدتر و سرخوردهتر ازقبل به نقطه اول برمیگشتیم، هزینههای زیادی پرداخت کردیم؛ چه معنوی و چه مادی اما نتوانستیم از کابوس اعتیاد رهایی پیدا کنیم.
به لطف خدا، کنگره در مسیر زندگیمان قرارگرفت؛ به این فکر میکردم که دراین دستور جلسه، کمک کنگره را، احیای کنگره نامگذاری کنند؛ چون کنگره توانست هر کدام از ما را احیا کند، چه همسفر و چه مسافر، قبل از ورود به کنگره، مرده متحرکی بیش نبودیم اما کنگره کمکم توانست زندگی را به هر کدام از ما تزریق کند.
اگر بخواهم از کمکهای کنگره بگویم، فکر کنم، چند روز طول بکشد؛ اولین چیزی که کنگره برای من شادن آشکار کرد؛ صورت مسئله اعتیاد بود، چیزی که در موردش هیچ شناختی نداشتم؛ همیشه مسافر را مقصر میدانستم و فکر میکردم از سر خودخواهی و بیارادگی، مصرف میکند اما با ورود به کنگره، توانستم اعتیاد، مصرفکننده و جایگاهش را در جامعه بشناسم.
مهمتر از همه با متد dst آشنا بشوم، متد dst کاملترین و پیشرفتهترین متد در دنیا است که در کنگره متوجه شدم، مسافر و همسفر در جهت بازسازی زندگی تخریب شدهای که داشتهاند، باید پا به پای هم آموزش بگیرند و تلاش کنند.
یکی از بزرگترین کمکهای کنگره، وجود راهنماهای عزیز میباشد؛ کسانی که بدون هیچ چشمداشتی وقت، انرژی و بهترین آموزشها را در اختیار ما میگذارند؛ در کنگره سپاسگزاری را یاد گرفتم، سپاسگزاری از همه اعضا؛ ایجنت، مرزبان، و راهنماها.
قبل از ورودم به کنگره حتی چیزهای بزرگ را هم در زندگیام نمیدیدم، جامعه من خیلی فرق میکرد، دوستان زیادی در دانشگاه و محل کارم داشتم اما با ورود به کنگره، دنیای من کاملاً متفاوت شد و دوستانی پیدا کردم که با دوستان غیر کنگرهای، خیلی متفاوت بودند.
دوستانی که از شادی من شاد و از غم من غمگین میشدند، هر پیشرفتی که هر کدام از اعضای کنگره میکردند، همه تشویق میکردند، اینجا کسی نقش بازی نمیکند و همه خود واقعیشان هستند؛ در واقع همه در کنگره با تمام امکانات مادی یا معنوی کمک میکنند تا یک نفر از دام اعتیاد رها شود و به رهایی برسد.
من همسفر، نباید فراموش بکنم که کنگره برای من چه کارهایی کرده است، خدمتگزار باشم و برای خدمت در کنگره تلاش کنم، چه مادی، چه معنوی، چون کنگره به من قدرشناسی را یاد داد؛ باید در جهت ارزشها حرکت کنم.
یک رهجوی خوب باشم و برای گرفتن خدمت در هر جایگاهی تلاش کنم؛ دبیری، نگهبانی، مرزبانی یا حتی راهنمایی و حرمتهای کنگره را رعایت کنم.
کنگره یک نهاد غیر دولتی است و بودجهاش توسط افراد کنگره تأمین میشود؛ یادمان باشد، هر چقدر خدمت انجام بدهیم حتی گوشهای از زحماتی که کنگره برای ما کشید، جبران نخواهد شد؛ چون کسانیکه همیشه در حال بازپرداخت آنچه دریافت کردهاند، هستند؛ درواقع مثل چشمههای زلال و سرشار از انرژی میباشند.
اما کسانیکه هیچ پرداختی ندارند و همه چیز را برای خودشان میخواهند، به شنزار و کویر تبدیل میشوند. ما در قبال کنگره مدیون و مسئول هستیم، باید برای پایداری این مکان احیای انسانی تلاش کنیم تا مسیر کنگره برای انسانهای درگیر اعتیاد هموار شود.
در آخر؛ یادمان نرود دیگران کاشتند و ما برداشتیم، ما میکاریم تا دیگران برداشت کنند.
تایپ: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
125