English Version
This Site Is Available In English

کنگره نعمت بزرگی است که در اختیار ما قرار داده شده

کنگره نعمت بزرگی است که در اختیار ما قرار داده شده

نهمین جلسه از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60 نائین با استادی همسفر زینب، نگهبانی همسفر طیبه و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه 24 دی‌ماه1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه داد تا در این جلسه حضور پیدا کنم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. قبل از هر چیزی روز مرد و روز پدر را در ابتدا خدمت پدر بزرگوارمان، جناب آقای مهندس و استاد امین تبریک عرض می‌کنم که اگر ما زندگی‌کردن را از پدرانمان هدیه گرفتیم، هنر زندگی‌کردن را از این بزرگواران به یادگار داریم و همچنین این عید بزرگ را خدمت شما همسفران تبریک عرض می‌کنم، ازاین‌جهت که در قالب زنانه؛ ولی به همت مردانه صبوری می‌کنیم و از آن ظلمت به سمت نور و در ادامه به آرامش و تعادل خواهیم‌ رسید.

در مورد دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» با خود، فکر می‌کردم این یک دستور جلسه‌ای است که باید فقط شکرگزاری کرد؛ ازآنجایی‌که ما انسان‌ها فراموش‌کار هستیم و یادمان می‌رود که هر لحظه کجا هستیم و لحظه بعد در چه جایگاهی قرار داریم، این دستور جلسه به من یادآوری می‌کند که من قبل این‌که وارد کنگره و این مکان امن شوم در چه جایگاهی و با چه کسانی در ارتباط بودم و اکنون در چه جایگاهی هستم. این جایگاهی که من اکنون دارم از لطف و کمکی است که کنگره در حق من کرده‌ است.

جمله‌ای را از امام سجاد (ع) خواندم که باخدا صحبت می‌‌کردند و می‌فرمودند: «خدایا من در کلبه فقیرانه خودم چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خودت هم نداری، من چون تویی را دارم و تو مثل خودت را نداری». ما نعمت بزرگی به نام کنگره۶٠ را داریم که این کنگره هنوز مثل خودش را پیدا نکرده است. ازآنجایی‌که خداوند در قرآن فرمودند: «شما از جایی‌ که فکرش را نمی‌کنید به شما روزی می‌رسانیم». من فکر می‌کنم حتماً تک‌تک ما در جایی و یا یک زمانی کار نیکی انجام داده باشیم که دعای خیری پشت سر ما بوده و چنین نعمت بزرگی به نام کنگره۶۰ به ما ارزانی داده شده‌ است؛ پس باید خداوند را به دلیل این نعمت بزرگ سپاسگزار باشیم.

نور خوشید، نور آفتاب و خیلی از نورهای دیگری که خداوند در اختیار همه ما قرار داده‌ است، این‌ها همه نعمت هستند و رزق هم آن چیزی است که ما چقدر از آن نعمت برداشت می‌کنیم. نعمت کنگره این است که راه برایم نمایان، اذن آن برایم صادر و من وارد کنگره‌ شده‌ام. آیا آموزش‌هایی که دریافت کرده‌ام به آن‌ها عمل می‌کنم؟ در کنگره با سی‌دی‌های آموزشی و کمکِ راهنما و دیگران که همه دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک نفر به درمان برسد. این اتفاق برای تک‌تک ما افتاده است و این میزانی که من از آموزش‌ها دریافت و کاربردی می‌کنم رزق من می‌شود. اکنون که من به آرامش واقعی  و تعادل رسیده‌ام چقدر می‌توانم به دیگران خدمت کنم و این حال خوب و آرامش را به دیگران انتقال بدهم.

به فرموده استاد امین، این می‌شود تکاثر؛ یعنی این نعمت و رزقی که قسمت و روزی انسان می‌شود را کثرت می‌دهم. یعنی؛ از یک راهنما و شخصی که سال‌ها آموزش گرفته و به جایگاه راهنمایی رسیده از یک نفر صدها و بعدها هم هزاران نفر تکثیر می‌شوند و این تکثیرشدن یعنی؛ تکثیرشدن اتفاق‌هایی که بر پایه محبت و بخشش در کنگره بنا شده است. چیزی که مهم است من شاید بتوانم کمک‌هایی که کنگره به من کرده را بشمارم، مثلاً صبح که می‌خواهم از خواب بیدار شوم مقایسه کنم با زمانی‌ که هنوز وارد کنگره نشده‌ بودم و یا چقدر از کابوس‌های شبانه من کم شده، چقدر خواب آرام من زیاد، مشاجراتم با فرزندم و همسرم کمتر، چقدر ما با یکدیگر زبان مشترک پیدا کرده‌ایم و می‌توانیم همدیگر را بهتر بفهمیم و درک کنیم.

به نظر من مهم‌تر از همه این است که از این سلول انفرادی ناامیدی خارج شدیم. شاید همه ما از آن احترام و جایگاهی که باید برخوردار می‌بودیم، نبودیم. ما باید بدانیم که این عزت و احترام‌ها، قلم به‌ دست‌گرفتن و آموزش‌دیدن‌ها همه از برکت کنگره۶۰ است. اکنون کمک‌هایی که به من شده است من کجا و با چه هزینه‌‌ای می‌توانم بخرم؟ آیا یک ساعت خواب آرام، یک ساعت صحبت‌‌کردن بدون مشاجره با همسرم را کجا می‌توانم بخرم و چقدر ارزش دارد؟ آیا می‌توانم روی آن قیمت بگذارم؟ اگر می‌توانم قیمت روی آنها بگذارم؛ پس می‌توانم کمک‌هایی که کنگره به من کرده است را نیز جبران کنم.

آقای مهندس می‌فرمایند: «من که بنیان کنگره هستم، هنوز حسابم با کنگره صفر نشده است.» پس اکنون کوچک‌ترین کاری که من می‌توانم انجام دهم این است که حق یک چای را که در کنگره می‌خورم و با خوردن آن چای نمک‌گیر شده و به آرامش رسیده‌ام را با شرکت در لژیون سردار و کمک مالی و یا با یک لبخند خوب و یک آغوش گرم به شخصی که باحال خراب وارد می‌شود، بدهم و این محبت‌کردن را گسترش‌ دهم؛ چون کنگره بر پایه عشق و محبت بنا شده است.

مرزبان کشیک: همسفر بهار و مسافر مهدی
تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .